نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1233 | 8 | 73 | والذين كفروا بعضهم أولياء بعض إلا تفعلوه تكن فتنة في الأرض وفساد كبير |
| | | و کسانی که کافرند، برخی یاران برخی دیگرند (و در جانبداری از باطل و بدسگالی با مؤمنان همرأی و همسنگرند. پس ایشان را به دوستی نگیرید و در حفظ عهد و پیمان بکوشید) که اگر چنین نکنید فتنه و فساد عظیمی در زمین روی میدهد. [[«إِلاّ تَفْعَلُوهُ»: اگر آن را انجام ندهید. ضمیر (هُ) به میثاق یا حفظ آن و یا نصر مذکور در آیه قبلی برمیگردد.]] |
|
1234 | 8 | 74 | والذين آمنوا وهاجروا وجاهدوا في سبيل الله والذين آووا ونصروا أولئك هم المؤمنون حقا لهم مغفرة ورزق كريم |
| | | بیگمان کسانی که ایمان آوردهاند و مهاجرت کردهاند و در راه خدا جهاد نمودهاند، و همچنین کسانی که پناه دادهاند و یاری کردهاند، (هر دو گروه) آنان حقیقةً مؤمن و باایمانند (و شایستهی واژهی مهاجر و انصارند و تار و پود جاودانهی پرچم اسلامند و) برای آنان آمرزش (گناهان از سوی یزدان منان) و روزی شایسته (در بهشت جاویدان) است. [[«وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا ...»: آیات پیشین متضمّن تعهّد و مسؤولیّت و یاری مؤمنان با همدیگر است، و این آیه بیانگر ستایش و بزرگداشت آنان و مقام و منزلت ایشان است. «رِزْقٌ کَرِیمٌ»: (نگا: انفال / 4).]] |
|
1235 | 8 | 75 | والذين آمنوا من بعد وهاجروا وجاهدوا معكم فأولئك منكم وأولو الأرحام بعضهم أولى ببعض في كتاب الله إن الله بكل شيء عليم |
| | | و کسانی که پس از (نزول این آیات) ایمان آوردهاند و مهاجرت کردهاند و با شما (ای مهاجران و انصار) جهاد نمودهاند، آنان از زمرهی شما هستند و (از حقوق و مدد و یاری شما برخوردار میگردند. این ولایت ایمانی بود، و امّا ولایت خویشاوندی علاوه بر این میان افرادی موجود است و) کسانی که با یکدیگر خویشاوندند برخی برای برخی دیگر سزاوارترند (و حقوق آنان) در کتاب خدا (بیان شده است و حکم خدا بر آن رفته است و) بیگمان خداوند آگاه از هر چیزی است. [[«أُوْلُوالأرْحَامِ»: اقرباء. خویشاوندان. «أوْلَی»: سزاوارتر. «کِتَابِ اللهِ»: کتاب خدا قرآن. حکم و فرمان خدا (نگا: انفال / 68).]] |
|
1236 | 9 | 1 | براءة من الله ورسوله إلى الذين عاهدتم من المشركين |
| | | (این، اعلام) بیزاری خداوند و پیغمبرش از مشرکانی است که شما (مؤمنان توسّط فرستاده خدا، فرمانده کلّ قوا) با آنان پیمان بستهاید (و ایشان آن را به دلخواه شکستهاند و به دشمنان اسلام پیوستهاند. به آنان چهار ماه فرصت داده میشود که در این فاصله یا به اسلام بگروند، یا سرزمین عربستان را ترک کنند، و یا این که آمادهی نبرد با مسلمانان شوند). [[«بَرَآءَةٌ»: بیزاری. مراد اعلام مقاطعه و ترک معاهده است. این سوره را (بَرَاءَة) نامگذاری کردهاند به خاطر این که آغاز آن بدین واژه است. توبه هم گفتهاند چون از توبه زیاد سخن رفته است (نگا: آیه 117 به بعد). فاضحه نیز نامیدهاند چرا که منافقان را رسوا نموده است (نگا: آیه 49 به بعد). از آنجا که این سوره با بیزاری و خشم خدا از مشرکان آغاز شده است و در آن از اجازه جنگ با ایشان سخن رفته است (نگا: آیه 5 و 28) عبارت «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» که نشانه صلح و دوستی و بیانگر رحمانیّت و رحیمیّت خدا است در ابتدای آن نیامده است. (بَرَآءَة) خبر مبتدای محذوف و تقدیر چنین است: (هذِهِ بَرَآءَةٌ). یا مبتدا است و خبر آن (إِلَی الَّذِینَ عَاهَدْتُمْ). در این صورت مثل این است که بگوئیم: مِن فُلانٍ إِلی فُلانٍ.]] |
|
1237 | 9 | 2 | فسيحوا في الأرض أربعة أشهر واعلموا أنكم غير معجزي الله وأن الله مخزي الكافرين |
| | | پس (ای مؤمنان! به کافران بگوئید:) آزادانه چهار ماه در زمین بگردید (و از آغاز عید قربان سال نهم هجری، یعنی روز دهم ذیالحجّهی همان سال، تا روز دهم ماه ربیعالآخر سال بعدی، یعنی سال دهم هجری، به هر کجا که میخواهید بروید و بگردید) و بدانید که شما (در همه حال و همه آن، مغلوب قدرت خدائید و از دست او نجات پیدا نمیکنید و) هرگز نمیتوانید خدا را درمانده کنید، و بیگمان خداوند کافران را خوار و رسوا میسازد. [[«سِیحُوا»: بگردید. از مصدر سیاحت، به معنی جریان آزاد آب است و در اینجا مراد سیر و سیاحت اختیاری است. «مُخْزِی»: خوارکننده. رسواکننده.]] |
|
1238 | 9 | 3 | وأذان من الله ورسوله إلى الناس يوم الحج الأكبر أن الله بريء من المشركين ورسوله فإن تبتم فهو خير لكم وإن توليتم فاعلموا أنكم غير معجزي الله وبشر الذين كفروا بعذاب أليم |
| | | این اعلامی است از سوی خدا و پیغمبرش به همهی مردم (که در اجتماع سالانهی ایشان در مکّه) در روز بزرگترین حجّ (یعنی عید قربان، توسّط امیر مؤمنان علیبن ابیطالب و به امیرالحاجی ابوبکر صدیق، بر همگان خوانده میشود) که خدا و پیغمبرش از مشرکان بیزارند و (عهد و پیمان کافران خائن را ارج نمیگذارند. پس ای مشرکانِ عهدشکن بدانید که) اگر توبه کردید (و از شرک قائلشدن برای خدا برگشتید) این برای شما بهتر است، و اگر سرپیچی کردید (و بر کفر و شرک خود ماندگار ماندید) بدانید که شما نمیتوانید خدای را درمانده دارید و (خویشتن را از قلمرو قدرت و فرماندهی او بیرون سازید. ای پیغمبر! همهی) کافران را به عذاب عظیم و سخت دردناکی مژده بده. [[«أَذَانٌ»: اعلام. آگهی. «یَوْمَ الْحَجِّ الأکْبَرِ»: روز بزرگترین حجّ. مراد روز عید قربان است که مهمترین مناسک حجّ در آن انجام میپذیرد و در واقع قسمت اصلی اعمال آن به پایان میرسد. در مقابل حجّ اکبر، حجّ اصغر است که عُمره نام دارد و در آن وقوف در عرفات انجام نمیگیرد.]] |
|
1239 | 9 | 4 | إلا الذين عاهدتم من المشركين ثم لم ينقصوكم شيئا ولم يظاهروا عليكم أحدا فأتموا إليهم عهدهم إلى مدتهم إن الله يحب المتقين |
| | | امّا کسانی که از مشرکان با آنان پیمان بستهاید و ایشان چیزی از آن فروگذار نکردهاند (و پیمان را کاملاً رعایت نمودهاند) و از کسی بر ضدّ شما پشتیبانی نکرده (و او را یاری ندادهاند)، پیمان آنان را تا پایان مدّت زمانی که تعیین کردهاند محترم شمارید و بدان وفا کنید. بیگمان خداوند پرهیزگاران (وفاکنندهی به عهد) را دوست میدارد. [[«لَمْ یَنقُصُوکُمْ شَیْئاً»: چیزی از شروط پیمان شما را نکاستهاند و نقض ننمودهاند. «لَمْ یُظَاهِرُوا»: پشتیبانی و یاری نکردهاند.]] |
|
1240 | 9 | 5 | فإذا انسلخ الأشهر الحرم فاقتلوا المشركين حيث وجدتموهم وخذوهم واحصروهم واقعدوا لهم كل مرصد فإن تابوا وأقاموا الصلاة وآتوا الزكاة فخلوا سبيلهم إن الله غفور رحيم |
| | | هنگامی که ماههای حرام (که مدّت چهار ماههی امان است) پایان گرفت، مشرکان (عهدشکن) را هرکجا بیابید بکشید و بگیرید و محاصره کنید و در همهی کمینگاهها برای (به دام انداختن) آنان بنشینید. اگر توبه کردند و (از کفر برگشتند و به اسلام گرویدند و برای نشان دادن آن) نماز خواندند و زکات دادند، (دیگر از زمرهی شمایند و ایشان را رها سازید و) راه را بر آنان باز گذارید. بیگمان خداوند دارای مغفرت فراوان (برای توبهکنندگان از گناهان،) و رحمت گسترده (برای همهی بندگان) است. [[«إنسَلَخَ»: به پایان رسید. گذشت. «الأَشْهُرُ الْحُرُمُ»: ماههای حرام که عبارتند از: ذیقعده، ذیحجّه، محرم، رجب. «أحْصُرُوهُمْ»: در قلعهها و دژها و مکانهائی که خود را در آنها پنهان میکنند، ایشان را محاصره کنید و دوروبرشان را بگیرید. «مَرْصَدٍ»: کمینگاه. «خَلُّوا»: رها کنید. آزاد سازید.]] |
|
1241 | 9 | 6 | وإن أحد من المشركين استجارك فأجره حتى يسمع كلام الله ثم أبلغه مأمنه ذلك بأنهم قوم لا يعلمون |
| | | (ای پیغمبر!) اگر یکی از مشرکان (و کافرانی که به شما دستور جنگ با آنان داده شده است) از تو پناهندگی طلبید، او را پناه بده تا کلام خدا (یعنی آیات قرآن) را بشنود (و از دین آگاه شود و راجع بدان بیندیشد. اگر آئین اسلام را پذیرفت، از زمرهی شما است، و اگر اسلام را نپذیرفت) پس از آن او را به محلّ امن (و مأوی و منزل قوم) خودش برسان (تا از خطرات راه برهد و بدون هیچ گونه اذیّت و آزاری به میان اهل و عیال خویشتن رود). این (پناه دادن) بدان خاطر است که مشرکان مردمان نادان (و ناآگاه از حقیقت اسلام) هستند (و چه بسا در پرتو آشنائی با اسلام، نور ایمان در دلهایشان روشن گردد). [[«إِسْتَجارَکَ»: از تو پناه خواست. «أَجِرْهُ»: پناهش بده. «مَأْمَنَهُ»: محلّ امن و امان خود. یعنی سرزمین قوم و قبیله و منزل او که سرپناه اهل و عیال خودش میباشد. «ذلِکَ»: این فرمانِ به پناهندگی، یا این پناهندگی.]] |
|
1242 | 9 | 7 | كيف يكون للمشركين عهد عند الله وعند رسوله إلا الذين عاهدتم عند المسجد الحرام فما استقاموا لكم فاستقيموا لهم إن الله يحب المتقين |
| | | چگونه برای مشرکانی (که بارها پیمان خود را شکستهاند) در پیش خدا و پیغمبرش عهد و پیمانی محترم شمرده میشود؟ مگر عهد و پیمان کسانی (از قبائل عرب) که در کنار مسجدالحرام با ایشان پیمان بستید (و آنان بر پیمان خود ماندگار ماندند). مادام که ایشان در برابر شما راست و وفادار باشند، شما نیز نسبت بدیشان راست و وفادار باشید و عهد خود را نگاه دارید. بیگمان خداوند پرهیزگاران (وفاکننده به عهد و پیمان) را دوست میدارد. [[«کَیْفَ یَکُونُ ...»: استفهام انکاری است. یعنی نخواهد بود. «فَمَااسْتَقامُوا»: پس مادام که بر جاده راستی و درستی ماندگار شدند.]] |
|