نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3495 | 31 | 26 | لله ما في السماوات والأرض إن الله هو الغني الحميد |
| | | از آن خدا است آنچه در آسمانها و زمین است. لذا خدا بینیاز (از عبادت انسانها) و ستوده (از طرف همهی آفریدههای جهان) است. [[«هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ»: (نگا: بقره / 267، حجّ / 64).]] |
|
3496 | 31 | 27 | ولو أنما في الأرض من شجرة أقلام والبحر يمده من بعده سبعة أبحر ما نفدت كلمات الله إن الله عزيز حكيم |
| | | اگر همهی درختانی که روی زمین هستند قلم شوند، و دریا (برای آن مرکّب گردد) و هفت دریا کمک این دریا شود (و با آن مخلوقات خدا یادداشت گردد، قلمها میشکنند و مرکّبها میخشکند، ولی) مخلوقات خدا پایان نمیگیرند. خداوند عزیز و حکیم است (میداند چه چیزها را باید بیافریند و چگونه بیافریند). [[«یَمُدُّهُ»: کمکش کند. یعنی مرکب گردد و بر آن بیفزاید (نگا: کهف / 109). «مِن بَعْدِهِ»: مراد بعد از تمام شدن مرکّب دریا. «سَبْعَةُ أَبْحُرٍ»: هفت دریا. مراد کثرت است نه تحدید. یعنی دریاها و دریاها. «مَا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللهِ»: سخنان خدا که بیانگر علم خدا است پایان نمیگیرد. آفریدههای خدا به پایان نمیرسند (نگا: کهف / 109). آیه درباره ترسیمی از علم نامتناهی خدا یا مخلوقات بیحدّ و حصر خدا است.]] |
|
3497 | 31 | 28 | ما خلقكم ولا بعثكم إلا كنفس واحدة إن الله سميع بصير |
| | | آفرینش شما (در آغاز) و زنده گرداندن شما (در انجام) جز همسان (آفرینش و زنده گرداندن) فردی نیست. خداوند شنوا و بینا است (و اقوال و اعمال بندگان از او نهان نمیباشد). [[«خَلْقُکُمْ»: آفریدن شما در ابتداء جهان. «بَعْثُکُمْ»: زنده گرداندن شما پس از مرگ در انتهای جهان. «کَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ»: آفرینش یک انسان و زنده گرداندن او، با آفرینش همه انسانها و زنده گرداندن ایشان هیچ تفاوتی ندارد، و اصلاً مفاهیمی همچون «سخت» و «آسان» و «کوچک» و «بزرگ» در برابر قدرت بیانتهاء خدا معنی ندارد.]] |
|
3498 | 31 | 29 | ألم تر أن الله يولج الليل في النهار ويولج النهار في الليل وسخر الشمس والقمر كل يجري إلى أجل مسمى وأن الله بما تعملون خبير |
| | | آیا ندیدهای که خداوند شب را در روز، و روز را در شب داخل میگرداند، و خورشید و ماه را مسخّر کرده (و در مسیر منافع انسانها به جریان انداخته است)؟ و این که هر کدام تا سرآمد معیّنی به حرکت خود ادامه میدهند (و این نظم و نظام با پایان گرفتن دنیا، پایان مییابد) و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است؟ [[«یُولِجُ الَّیْلَ فِی ...»: (نگا: آلعمران / 27). «أَجَلٍ مُّسَمّیً»: مدّت محدود و معیّن که پایان این جهان و فرارسیدن آن جهان است.]] |
|
3499 | 31 | 30 | ذلك بأن الله هو الحق وأن ما يدعون من دونه الباطل وأن الله هو العلي الكبير |
| | | این (آفریدههای عجیب و غریبی را که میبینید) دلیل بر آن است که خداوند حق است، و آنچه را که بجز او به فریاد میخوانید و عبادت مینمائید باطل است، و خداوند والا مقام و بزرگوار (و بالاتر و برتر از آن) است (که به توصیف درآید). [[«بِأَنَّ اللهَ هُوَ الْحَقُّ»: این بدان سبب است که خدا حق است. اینها بیانگر آن است که خدا حق است. یعنی چون خدا حق است چنین عجائب و غرائبی را آفریده است. یا این که آفرینش اینها دلیل بر حقّانیّت خدا است.]] |
|
3500 | 31 | 31 | ألم تر أن الفلك تجري في البحر بنعمت الله ليريكم من آياته إن في ذلك لآيات لكل صبار شكور |
| | | آیا ندیدهای کشتیها بر صفحهی دریاها به فرمان الله، و در پرتو نعمت خدا حرکت میکنند، تا او گوشهای از نشانههای (قدرت) خود را به شما بنمایاند. قطعاً در این (گشت و گذار کشتیها در گسترهی دریاها) نشانههای بزرگی (بر قدرت خدا) است برای کسانی که بس شکیبا و بسیار سپاسگزار باشند. [[«بِنِعْمَةِ اللهِ»: در پرتو احسان خدا. چرا که آبها را با وزن مخصوص و کشتیها را با مشخّصات محدود بیافریده است و شرائط حرکت آنها را فراهم فرموده است.]] |
|
3501 | 31 | 32 | وإذا غشيهم موج كالظلل دعوا الله مخلصين له الدين فلما نجاهم إلى البر فمنهم مقتصد وما يجحد بآياتنا إلا كل ختار كفور |
| | | (منکران خدا) هنگامی که (سوار کشتی میشوند و) موجهائی همچون کوه آنان را فرا میگیرد، خالصانه خدا را به فریاد میخوانند و عبادت را خاصّ او میدانند. ولی هنگامی که آنان را نجات داده و سالم به خشکی رساندیم، برخی از ایشان میانهروی را در پیش میگیرند (و بر ایمان خود وفادار و پایدار میمانند، و تعداد زیادی دوباره خدا را فراموش کرده و راه کفر در پیش میگیرند). آیههای ما را هیچ کسی جز خیانت پیشگان ناسپاس، انکار نمیکند. [[«الظُّلَلِ»: جمع ظُلَّة، سایهبانها. مراد کوهها (نگا: اعراف / 171، هود / 42)، یا ابرها است. «دَعَوُا اللهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ»: (نگا: اعراف / 29، یونس / 22، عنکبوت / 65). «مُقْتَصِدٌ»: معتدل. میانهرو. مراد کسی است که بین خوف و رجا بسر میبرد و راه افراط و تفریط در پیش نمیگیرد (نگا: مائده / 66). «خَتَّارٍ»: غدّار. مراد عهدشکن ستمپیشهای است که عهود خدا با خود را مراعات نمیدارد. «کَفُورٍ»: بسیار ناسپاس. کسی که نسبت به نعمتهای خدا سخت کفران میورزد.]] |
|
3502 | 31 | 33 | يا أيها الناس اتقوا ربكم واخشوا يوما لا يجزي والد عن ولده ولا مولود هو جاز عن والده شيئا إن وعد الله حق فلا تغرنكم الحياة الدنيا ولا يغرنكم بالله الغرور |
| | | ای مردمان! (از خشم و عذاب) خدا بپرهیزید، و از روزی بترسید که نه پدری مسؤولیّت اعمال فرزندش را میپذیرد و کاری برای او برآورده میکند، و نه فرزندی اصلاً مسؤولیّت اعمال پدرش را میپذیرد و کاری برای او برآورده میسازد. وعدهی خدا (به فرا رسیدن قیامت) حق است. پس زندگانی دنیا شما را گول نزند و (مال و مقام و نفس امّاره و اهریمن) فریبکار شما را دربارهی خدا نفریبد. [[«لایَجْزی»: برآورده نمیکند. سزا و جزای او را به عهده نمیگیرد (نگا: بقره / 48 و 123). «جازٍ»: برآورده کننده و به عهده گیرنده. «الْغَرُورُ»: هر چیز که انسان را گول زند، از قبیل: اهریمن، نفس امّاره. دارائی. مقام. شهوات و لذّات.]] |
|
3503 | 31 | 34 | إن الله عنده علم الساعة وينزل الغيث ويعلم ما في الأرحام وما تدري نفس ماذا تكسب غدا وما تدري نفس بأي أرض تموت إن الله عليم خبير |
| | | آگاهی از فرا رسیدن قیامت ویژهی خدا است، و او است که باران را میباراند، و مطّلع است از آنچه در رحمهای (مادران) است، و هیچ کسی نمیداند فردا چه چیز را فراچنگ میآورد، و هیچ کسی نمیداند که در کدام سرزمینی میمیرد. قطعاً خدا آگاه و باخبر (از موارد مذکور) است. [[«عِلْمُ السَّاعَةِ»: آگاهی از وقوع قیامت. «یُنَزِّلُ الْغَیْثَ»: مراد این است که تنها خدا میداند در چه موقع باران میبارد و کدام منطقه را زیر پوشش قرار میدهد و دقیقاً چه مقدار در دشت و بیابان و کوه و درّه میبارد. «یَعْلَمُ مَا فِی الأرْحَامِ»: مراد آگاهی از تمام خصوصیّات و جزئیّات کودک است. از قبیل پسر و دختر بودن، و استعدادهای درونی و ویژگیهای بیرونی جنین و به طور کلّی کیفیّات روحی و صفات جسمانی و اوضاع حال و آینده او است؛ نه گوشهای از احوال فعلی وی. «مَاذَا تَکْسِبُ غَداً»: مراد از کسب، همه چیزهائی است که برای انسان حاصل میشود، اعم از این که به سود او باشد یا به زیان او. همچون: خیر، شرّ، صحّت، مرض، و ... مراد از (غَداً) زمان آینده است ولو این که لحظهای بعد باشد (نگا: کهف / 23). خلاصه مراد از عدم آگاهی مردم از امور پنجگانه مذکور در آیه، خصوصیّات و جزئیّات هر یک از موارد است.]] |
|
3504 | 32 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم الم |
| | | الف. لام. میم. [[«الم»: (نگا: بقره / 1).]] |
|