بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
22761926فكلي واشربي وقري عينا فإما ترين من البشر أحدا فقولي إني نذرت للرحمن صوما فلن أكلم اليوم إنسيا
پس (از این خرمای شیرین) بخور و (از آن آب گوارا) بیاشام و (به این فرزند دلبند و معجزه‌ی خداوند) چشم را روشن دار، و هرگاه کسی را دیدی (و در این زمینه از تو توضیح خواست با اشاره بدو بفهمان و) بگو: که من برای خدای مهربان روزه (ی سکوت و خودداری از گفتار) نذر کرده‌ام، و به همین دلیل امروز با انسانی سخن نمی‌گویم. [[«قَرِّی عَیْناً»: چشمت را روشن دار. شاد باش. «قُولِی»: بگو. مراد از گفتن، اشاره کردن و فهماندن است. «صَوْماً»: روزه. مراد روزه سکوت است که در شرع اسلام منسوخ گشته است و مشروع نیست. «إِنسِیّاً»: مفرد اسم جنس جمعی (إِنس) به معنی انسان است.]]
22771927فأتت به قومها تحمله قالوا يا مريم لقد جئت شيئا فريا
مریم او را در آغوش گرفت و پیش اقوام و خویشان خود برد. آنان گفتند: ای مریم! عجب کار زشتی کرده‌ای! [[«تَحْمِلُهُ»: در حالی که او را برداشته بود. «فَرِیّاً»: بسیار زشت و عجیب. کار نادرست و نابجا.]]
22781928يا أخت هارون ما كان أبوك امرأ سوء وما كانت أمك بغيا
ای خواهر هارون! نه پدر تو مرد بدی بود، و نه مادرت زن بدکاره‌ای! [[«هَارُونَ»: مراد هارون برادر موسی است که یکی از پیغمبران خدا بوده و مریم از نسل او است. این که با وجود فاصله صدها سال، قرآن فرموده است: (یَآ أُخْتَ هَارُونَ) این اصطلاح زبان عربی است. مثلاً عربها می‌گویند: یا أَخَا الْعَرَبِ. یا أَخا تَمیمٍ. پس مراد این می‌شود که: یا سُلالَةَ هَارُونَ النَّبِیِّ التَّقِیِّ الْوَرِعِ. «أُمُّکِ»: (نگا: آل‌عمران / 35).]]
22791929فأشارت إليه قالوا كيف نكلم من كان في المهد صبيا
(مریم) اشاره بدو (یعنی نوزادش عیسی) کرد (و گفت با او حرف بزنید). گفتند: ما چگونه با کودکی که در گهواره است سخن بگوئیم؟ [[«الْمَهْدِ»: گهواره. «صَبِیّاً»: کودک. حال است.]]
22801930قال إني عبد الله آتاني الكتاب وجعلني نبيا
(هنگامی که عیسی سخن ایشان را شنید) گفت: من بنده‌ی خدایم، برای من کتاب (آسمانی انجیل) را خواهد فرستاد و مرا پیغمبر خواهد کرد. [[«آتَانِیَ» و «جَعَلَنِی»: استعمال فعل ماضی به خاطر وقوع قطعی کار در آینده نزدیک است که انگار رخ داده است. یا این که به اعتبار سبقت آن در قضا و قدر الهی است.]]
22811931وجعلني مباركا أين ما كنت وأوصاني بالصلاة والزكاة ما دمت حيا
و مرا - در هر کجا که باشم - شخص پربرکت و سودمندی (برای مردمان) می‌نماید، و مرا به نماز خواندن و زکات دادن - تا وقتی که زنده باشم - سفارش می‌فرماید. [[«مَادُمْتُ حَیّاً»: مادام که زنده باشم.]]
22821932وبرا بوالدتي ولم يجعلني جبارا شقيا
و (مرا سفارش می‌فرماید) به نیکی و نیکرفتاری در حق مادرم. و مرا (نسبت به مردم) زورگو و بدرفتار نمی‌سازد. [[«بَرّاً»: نیک‌رفتار (نگا: مریم / 14). «شَقِیّاً»: سختگیر. بد رفتار. بدبخت.]]
22831933والسلام علي يوم ولدت ويوم أموت ويوم أبعث حيا
و سلام (خدا) بر من است (در سراسر زندگی،) آن روز که متولّد شده‌ام، و آن روز که می‌میرم، و آن روز که زنده و برانگیخته می‌شوم! [[«وَالسَّلامُ عَلَیَّ»: (نگا: مریم / 15).]]
22841934ذلك عيسى ابن مريم قول الحق الذي فيه يمترون
این است عیسی پسر مریم، (با این صفات و خصالی که گذشت). این، سخن راستین درباره‌ی او است، سخن راستینی که در آن تردید می‌کنند. [[«ذلِکَ»: این موصوف به صفات جلیله و خصال حمیده. مبتدا است و خبر آن (عیسی) است. «قَوْلَ الْحَقِّ»: سخن راستین (نگا: آل‌عمران / 59 و 60). اضافه موصوف به صفت است. گفتار خدا. عیسی پدیده فرمان واژه (کُنْ) الله است. نصب (قَوْلَ) بدان علّت است که مفعول فعل محذوف است و تقدیر چنین است: أقُولُ لَکُمْ فیهِ قَوْلَ الْحَقِّ. یا حال است و تقدیر چنین می‌گردد: حالُ کَوْنِ عِیسی کَلِمَةُ اللهِ. یا این که نصب آن بنا بر مدح است. «یَمْتَرُونَ»: شکّ و تردید می‌کنند. اختلاف می‌ورزند.]]
22851935ما كان لله أن يتخذ من ولد سبحانه إذا قضى أمرا فإنما يقول له كن فيكون
سزاوار خداوند نیست که فرزندی داشته باشد. او منزّه (از اتّخاذ و انتخاب فرزند، و به دور از این گونه عیبها و نقصها) است. هرگاه اراده‌ی پدید آوردن چیزی و انجام کاری کند، تنها کافی است راجع بدان بگوید: بشو! و می‌شود. (پس چنین قادر متعالی هرگز نیازی به فرزند ندارد). [[«قَضَی»: اراده کرد.]]


0 ... 217.5 218.5 219.5 220.5 221.5 222.5 223.5 224.5 225.5 226.5 228.5 229.5 230.5 231.5 232.5 233.5 234.5 235.5 236.5 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

5724521961745423454948595531326525325265