نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
6095 | 94 | 5 | فإن مع العسر يسرا |
| | | چرا که همراه با سختی و دشواری، آسایش و آسودگی است. [[«فَإِنَّ ...»: بیان علّت و سبب مطالب پیش است. «الْعُسْرِ»: سختی. دشواری (نگا: بقره / 185، طلاق / 7، کهف / 73). «یُسْراً»: آسایش. آسودگی.]] |
|
6096 | 94 | 6 | إن مع العسر يسرا |
| | | مسلّماً با سختی و دشواری، آسایش و آسودگی است. [[«إِنَّ مَعَ ...»: تکرار آیه، برای تحکیم مطلب پیشین و تأکید این سنّت خدائی در همه ادوار است.]] |
|
6097 | 94 | 7 | فإذا فرغت فانصب |
| | | هرگاه (از کار مهمّی) بپرداختی، به دنبال آن (به کار مهمّ دیگری بپرداز و در آن بکوش و) رنج ببر (و فرجام کاری را آغاز کار دیگریکن). [[«فَرَغْتَ»: فراغت یافتی. تمام شدی و بیکار ماندی. «إنصَبْ»: رنج ببر. مؤمن باید انسان متحرّک و پویائی باشد و پس از فراغت از وظیفهای، آماده کوشیدن و سختی کشیدن در وظیفه دیگری باشد. چون: ما زنده به آنیم که آرام نگیریم.]] |
|
6098 | 94 | 8 | وإلى ربك فارغب |
| | | و یکسره به سوی پروردگارت روی آر (و تنها بدو دل و امید ببند، و جز به او خود را مشغول مساز). [[«إرْغَبْ»: رغبت کن. علاقهمند شو (نگا: قلم / 32).]] |
|
6099 | 95 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم والتين والزيتون |
| | | سوگند به انجیر و زیتون! [[«التِّینِ»: انجیر. اشاره به دوران آدم است که او و همسرش در بهشت برگ درختان و چهبسا انجیر را جامه و پوشش خود کردند (نگا: اعراف / 22). کوه «طور تینا» که در دمشق قرار دارد و بر آن درختان انجیر میروید. در میان عربها مرسوم است که نام میوهای را بر سرزمین آن اطلاق کنند (نگا: جزء عمّ شیخ محمّد عبده). «الزَّیْتُونِ»: زیتون. اشاره به دوران نوح است که آدم دوم لقب گرفته است. گویا در آخرین مراحل طوفان، نوح کبوتری را رها کرد تا درباره پیدا شدن خشکی از زیر آب جستجو کند. کبوتر با شاخه زیتونی بازگشت و نوح فهمید که طوفان پایان گرفته است. شاخه زیتون هم اینک رمز صلح و امنیّت است. کوه «طور زیتا» که در بیتالمقدّس است. (نگا: جزء عمّ شیخ محمّد عبده).]] |
|
6100 | 95 | 2 | وطور سينين |
| | | و سوگند به طور سینین! [[«طُورِ سِینِینَ»: اسم کوهی است که در صحرای سیناء قرار دارد و موسی (ع) در بالای آن به مناجات با خدا میپرداخت. در کنار این کوه نور شریعت موسوی تابیدن گرفت (نگا: مریم / 52).]] |
|
6101 | 95 | 3 | وهذا البلد الأمين |
| | | و سوگند به این شهر امین (مکّه)! [[«الْبَلَدِ الأمِینِ»: شهر امین. مراد مکّه است که چه رسد به انسانها، حیوانات و درختان و گیاهان و پرندگان آن در امن و امانند. نه جانداری در آنجا کشته میشود و نه گیاهی کنده میگردد، مگر انواعی از نباتات که مردم بدانها نیازمندند (نگا: جزء عمّ شیخ محمّد عبده). «الأمِینِ»: سرزمین دارای امن و امان (نگا: بقره / 126، آلعمران / 97، قصص / 57). اشاره به دوران خاتمالانبیاء، محمّد مصطفی (ص) است.]] |
|
6102 | 95 | 4 | لقد خلقنا الإنسان في أحسن تقويم |
| | | ما انسان را (از نظر جسم و روح) در بهترین شکل و زیباترین سیما آفریدهایم. [[«لَقَدْ خَلَقْنَا ...»: جواب قسمهای چهارگانه است. «أَحْسَنِ»: زیباترین. بهترین. «تَقْوِیمٍ»: هیئت. سیما. در اصل تقویم، در آوردن چیزی به صورت مناسب و نظام معتدل و کیفیّت شایسته است (نگا: نمونه) ولی در بسیاری از موارد مراد از مصدر، اثر آن است (نگا: جزء عمّ شیخ محمّد عبده). لذا در اینجا مراد ساختار انسان با دو بعد جسمانی و روحانی است، که «عالَم صغیر» و «موجود ناشناخته» نام گرفته است، و خداوند او را بزرگوار فرموده است (نگا: اسراء / 70) و آفریدگار جهان در برابر اتمام خلقت انسان، خویشتن را ستوده است (نگا: مؤمنون / 14).]] |
|
6103 | 95 | 5 | ثم رددناه أسفل سافلين |
| | | سپس ما او را به میان پستترینِ پستان برمیگردانیم (و از زمرهی بدترینِ مردمان میگردانیم). [[«رَدَدْنَاهُ»: او را برمیگردانیم. او را قرار میدهیم. واژه (رَدّ) را به معنی اصلی برگرداندن، و معنی ضمنی جعل، یعنی قرار دادن و ساختن دانستهاند (نگا: روحالمعانی، المیزان). «أَسْفَلَ»: پائینترین. مفعولٌبه یا منصوب به نزع خافض است. «سَافِلِینَ»: پائینتران. پستان. جمع مذکّر سالم است و مراد انسانهائی است که امتیاز انسانیّت خود را نادیده میگیرند، و به جای پیمودن قوس صعودی ایمان و دینداری، قوس نزولی کفر و بیدینی را طی میکنند، و از درجه والای اعلی علّیّین به ژرفای گودالّ اسفل سافلین فرو میافتند. «رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ»: این بند، بدین واقعیّت اشاره دارد که: کسانی که راه کفر و شرک و ستمگری و زورگوئی و سایر مفاسد را در پیش میگیرند، از مقام انسانیّت سقوط میکنند و در نظر خدا از پستان پست بشمار میآیند، و در دنیا از زمره ناپاکان، و در آخرت از جمله دوزخیانند (نگا: نساء / 145، صافّات / 98، فصّلت / 29، بیّنه / 6).]] |
|
6104 | 95 | 6 | إلا الذين آمنوا وعملوا الصالحات فلهم أجر غير ممنون |
| | | مگر کسانی که ایمان بیاورند و کارهای شایسته بکنند که آنان پاداش قطع ناشدنی و بیمنّت دارند. [[«غَیْرُ مَمْنُونٍ»: ناگسیختنی. قطع ناشدنی. بیمنّت (نگا: فصّلت / 8، قلم / 3، انشقاق / 25).]] |
|