نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5751 | 79 | 39 | فإن الجحيم هي المأوى |
| | | قطعاً دوزخ جایگاه (او) است. [[«الْمَأْوی»: منزل و جایگاه.]] |
|
5752 | 79 | 40 | وأما من خاف مقام ربه ونهى النفس عن الهوى |
| | | و امّا آن کس که از جاه و مقام پروردگار خود ترسیده باشد، و نفس را از هوا و هوس بازداشته باشد. [[«مَقَامَ رَبِّهِ»: (نگا: رحمن / 46، ابراهیم / 14). مَقام، در اصل به معنی جایگاه اقامت است. در اینجا مراد شخص حاضر در آن است که ذات خداوند سبحان است.]] |
|
5753 | 79 | 41 | فإن الجنة هي المأوى |
| | | قطعاً بهشت جایگاه (او) است. |
|
5754 | 79 | 42 | يسألونك عن الساعة أيان مرساها |
| | | از تو دربارهی قیامت میپرسند که در چه زمانی واقع میشود؟ [[«أَیَّانَ»: چه وقت؟ کی؟ «مُرْسَاهَا»: وقوع قیامت و برپا شدن آن. مصدر میمی است از إِرْساء (نگا: اعراف / 187، هود / 41).]] |
|
5755 | 79 | 43 | فيم أنت من ذكراها |
| | | تو را چه آگهی و خبر از آن؟! (تو چیزی از آن نمیدانی). [[«فِیمَ»: مخفّف (فِی مَا) است. «ذِکْری»: خبر دادن. بیان کردن.]] |
|
5756 | 79 | 44 | إلى ربك منتهاها |
| | | آگاهیِ از زمان قیامت، به پروردگارت واگذار میگردد (و اطّلاع از وقوع آن کار پروردگار تو است؛ نه تو). [[«مُنتَهی»: انتهاء. واگذاری (نگا: نجم / 14 و 42). «إِلی رَبِّکَ مُنتَهَاهَا»: چکیده مطلب این است: تنها خداوند از وقوع قیامت آگاه است و بس (نگا: اعراف / 187، لقمان / 34).]] |
|
5757 | 79 | 45 | إنما أنت منذر من يخشاها |
| | | وظیفهی تو تنها و تنها بیم دادن و هوشدار باش به کسانی است که از قیامت میترسند (و روح حقجوئی و حقطلبی دارند). [[«مُنذِرُ»: بیمدهنده. اعلام خطرکننده. «مُنذِرُ مَن یَخْشَاهَا»: این گونه تعبیرات اشاره به این حقیقت است که اگر کسانی دچار طغیان نفسانی نشده باشند و بلکه اندیشناک بوده و آماده پذیرش حق باشند، گوش دل به اندرزهای آسمانی فرا میدهند، و ادلّه و برهان، خردهایشان را تکان میدهد (نگا: بقره / 2).]] |
|
5758 | 79 | 46 | كأنهم يوم يرونها لم يلبثوا إلا عشية أو ضحاها |
| | | روزی که آنان برپائی رستاخیز را میبینند (چنین احساس میکنند که در جهان) گوئی جز شامگاهی یا چاشتگاهی از آن درنگ نکردهاند و بسر نبردهاند. [[«لَمْ یَلْبَثُوا»: درنگ نکردهاند. نماندهاند و بسر نبردهاند (نگا: بقره / 259، مؤمنون / 112 و 114). «عَشِیَّةً»: شب هنگام. آخر روز. «ضُحی»: چاشتگاه. اوّل روز. «عَشِیَّةً أَوْضُحَاهَا»: مراد چند ساعتی است (نگا: یونس / 45، احقاف / 35، مؤمنون / 113). مرجع (هَا) واژه (عَشِیَّةً) است و بیانگر این است، صبحِ همان عصرگاه مراد است.]] |
|
5759 | 80 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم عبس وتولى |
| | | چهره در هم کشید و روی برتافت! [[«عَبَسَ»: چهره در هم کشید. اخم و تخم کرد. مخاطب پیغمبر است. بدان گاه که سران قریش در خدمتش بودند و امیدوار بود که دعوتش را بپذیرند و با اسلام ایشان، قبائل و مردمان زیادی آئین یکتاپرستی را پذیرا گردند، مسلمان نابینای صادق و صمیمی و عاشق دینداری، و راغب فهم علم و دانش آسمانی، به نام ابن اممکتوم به مجلس درآمد و با صدای بلند مکرّراً از آن حضرت تقاضای درس و وعظ قرآن و احکام دین کرد. اثر ناخوشنودی در چهره مبارکش پدیدار شد و از او روی گرداند و سرگرم ادامه دعوت اشراف به سوی دین خدا گردید. لذا مورد خطاب و عتاب آفریدگار قرار گرفت، و این مسأله، درس عبرت جاویدانی برای مسلمانان شد.]] |
|
5760 | 80 | 2 | أن جاءه الأعمى |
| | | از این که نابینائی به پیش او آمد. [[«أَن جَآءَهُ الأعْمی»: مفعولٌله است.]] |
|