نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5583 | 75 | 32 | ولكن كذب وتولى |
| | | بلکه راه تکذیب (حق و حقیقت) را در پیش گرفته است و (به فرمان خدا) پشت کرده است. [[«کَذَّبَ وَ تَوَلّی»: (نگا: طه / 48).]] |
|
5584 | 75 | 33 | ثم ذهب إلى أهله يتمطى |
| | | گذشته از این، مغرورانه و متکبّرانه (از کفر و عناد خود) نزد خانواده و کسانش برگشته است. [[«یَتَمَطّی»: مینازد و بزرگی میفروشد. تفرعُن و تکبّر میکند.]] |
|
5585 | 75 | 34 | أولى لك فأولى |
| | | مرگ بر تو! مرگ! [[«أَوْلَی»: سزاوارتر. درخورتر. مراد سزاوارتر به مرگ و نابودی است. بعضی گفتهاند: فعل ماضی است؛ یعنی خدا مرگ تو را نزدیک گرداند و نابودت کند!]] |
|
5586 | 75 | 35 | ثم أولى لك فأولى |
| | | باز هم، مرگ بر تو! مرگ! [[«أَوْلَی»: تکرار برای تأکید است.]] |
|
5587 | 75 | 36 | أيحسب الإنسان أن يترك سدى |
| | | آیا انسان (منکر معاد) میپندارد که او بیهوده به حال خود رها شود (و قوانین و مقرّرات الهی، و حساب و کتاب و سزا و جزای دنیوی و اخروی نداشته باشد؟!). [[«سُدیً»: بیهوده. رها. یعنی انسان با وجود داشتن عقل، همچون حیوان بیصاحب، به حال خود واگذاشته شود، و تکالیف و وظائف و همچنین سزا و جزائی نداشته باشد. حال است.]] |
|
5588 | 75 | 37 | ألم يك نطفة من مني يمنى |
| | | آیا او نطفهی ناچیزی از منی نیست که (به رحم مادر) پرت و ریخته میگردد؟ [[«یُمْنی»: پرت میشود و ریخته میگردد. «مِن مَّنِیٍّ یُمْنی»: (نگا: نجم / 46، واقعه / 37).]] |
|
5589 | 75 | 38 | ثم كان علقة فخلق فسوى |
| | | سپس به صورت خون لخته و دَلَمهای درآمده است، و خداوند او را آفرینش تازهای بخشیده است، و بعد اندام او را نظم و نظام و سر و سامان داده است؟ [[«عَلَقَةً»: خون لخته و دَلَمه (نگا: حجّ / 5، مؤمنون / 14، غافر / 67). «سَوّی»: اندام او را همآهنگ کرد و سر و سامان داد (نگا: بقره / 29، کهف / 37، حجر / 29).]] |
|
5590 | 75 | 39 | فجعل منه الزوجين الذكر والأنثى |
| | | و از این (انسان) دو صنف نر و ماده را ساخته و پرداخته است. [[«مِنْهُ»: از انسان. «الزَّوْجَیْنِ»: دو صِنف. دو نوع (نگا: هود / 40، رعد / 3، نجم / 45). «الذَّکَرَ وَ الأُنثی»: بدل است.]] |
|
5591 | 75 | 40 | أليس ذلك بقادر على أن يحيي الموتى |
| | | آیا چنین خدائی نمیتواند مردگان را زنده گرداند؟! [[«أَلَیْسَ ذلِکَ ...»: (نگا: یس / 81).]] |
|
5592 | 76 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم هل أتى على الإنسان حين من الدهر لم يكن شيئا مذكورا |
| | | آیا (جز این است که) مدّت زمانی بر انسان (در شکم مادر، به گونهی نطفه و جنین) گذشته است و او چیز قابل ذکر و شایستهی توجّه نبوده است؟! [[«هَلْ أَتی ...»: = قَدْ أَتی. استفهام تقریری است و مراد تحقّق و تذکّر است، یعنی بلی که چنین زمانی بوده است. «مَذْکُوراً»: قابل ذکر. دارای نام و نشان.]] |
|