نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
4709 | 51 | 34 | مسومة عند ربك للمسرفين |
| | | این سنگها، از جانب پروردگارت، برای اسرافکاران (در فسق و فجور) نشاندار شده بود. [[«مُسَوَّمَةً»: دارای علامت و نشانه، نشاندار (نگا: آلعمران / 14، هود / 83).]] |
|
4710 | 51 | 35 | فأخرجنا من كان فيها من المؤمنين |
| | | ما تمام مؤمنانی را که در شهرهای قوم لوط زندگی میکردند (قبل از نزول بلا از شهرها) بیرون بردیم. [[«فِیهَا»: در شهرهای قوم لوط. مرجع ضمیر حذف شده و براثر شهرت از سیاق کلام پیدا است. همچون (ارض) در (فاطر / 45). «الْمُؤْمِنِینَ»: کسانی که ایمان داشته باشند، و آن عقائد است.]] |
|
4711 | 51 | 36 | فما وجدنا فيها غير بيت من المسلمين |
| | | در آن مناطق جز یک خانوادهی مسلمان (راستین) نیافتیم. [[«بَیْتٍ»: اهل یک خانواده یا خاندان. مراد خانواده یا خاندان لوط (ع) است. «الْمُسْلِمِینَ»: کسانی که اسلام داشته باشند، و آن اعمال است، از قبیل: نماز و روزه. مراد از این خانواده و یا خاندان، کسانی است که ایمان و اسلام را یکجا در خود گرد آورده و در گفتار و کردار فرمانبردار آفریدگار بودهاند.]] |
|
4712 | 51 | 37 | وتركنا فيها آية للذين يخافون العذاب الأليم |
| | | در آن سرزمین نشانهای (دالّ بر هلاک کفّار) برای کسانی برجای گذاشتیم که از عذاب دردناک (دنیوی و اخروی خدا) میترسند. [[«تَرَکْنَا»: باقی گذاشتیم. «آیَةً»: اثر و نشانهای که به وسیله آن، خداپرستان در آینده پند و عبرت بگیرند.]] |
|
4713 | 51 | 38 | وفي موسى إذ أرسلناه إلى فرعون بسلطان مبين |
| | | در (داستان زندگی) موسی نیز پند و عبرت وجود دارد. آنگاه که او را مجهّز به نیروی آشکاری (از معجزات که عصا و ید بیضا بود) به سوی فرعون فرستادیم. [[«سُلْطَانٍ مُّبِینٍ»: قدرت آشکار. مراد معجزات موسی (ع) است، از قبیل عصا و ید بیضاء (نگا: هود / 96، مؤمنون / 45، غافر / 23).]] |
|
4714 | 51 | 39 | فتولى بركنه وقال ساحر أو مجنون |
| | | او همراه با نیروهای (نظامی و انتظامی) خود از (پیام حق و از ایمان به) موسی رویگردان شد و گفت: او جادوگر یا دیوانه است. [[«بِرُکْنِهِ»: اگر حرف (ب) باء مصاحبت باشد، معنی چنین است: فرعون و هم ارکان حکومت و لشکریانش از فرمان خدا و اطاعت از موسی رویگردان شدند. اگر باء سببیه باشد، معنی چنین است: او به سبب تکیه بر ارکان حکومت و لشکریانش از فرمان خدا، رویگردان شد. یا این که او با تمام وجود متکبرانه روی برتافت. اگر حرف تعدیه باشد، معنی چنین است: او هم خودش از فرمان خدا روی برتافت و هم ارکان حکومت و لشکریان خود را از حق منحرف ساخت. «رُکْنٍ»: جانب، مراد ارکان بدن، یعنی تمام وجود است. تکیهگاه مادی، از قبیل لشکر و سپاه و اموال و اولاد.]] |
|
4715 | 51 | 40 | فأخذناه وجنوده فنبذناهم في اليم وهو مليم |
| | | ما او را و لشکریانش را گرفتار کردیم و به دریایشان انداختیم، و او سزاوار سرزنش بود (و لذا تاریخ، نام ننگین و رفتار و کردار شرمآورش را همیشه به خاطر خواهد داشت). [[«فَأَخَذْنَاهُ وَ جُنُودَهُ ...»: (نگا: قصص / 40). «مُلِیمٌ»: مستحق لومه و سزاوار سرزنش. کسی که کاری کند که به سبب آن درخور ملامت باشد (نگا: صافات / 142).]] |
|
4716 | 51 | 41 | وفي عاد إذ أرسلنا عليهم الريح العقيم |
| | | در سرگذشت قوم عاد نیز پند و عبرتی است. بدانگاه که تندباد بیخیر و برکتی (که مرگ و نابودی ایشان را به همراه داشت) به سوی ایشان وزان کردیم. [[«الرِّیحَ الْعَقِیمَ»: باد نازا و بیباران. باد بیفایده و بیبرکت. مراد بادی است که خیر و خوبی به همراه ندارد، و بلکه هلاک و نابودی با خود میآرد (نگا: احقاف / 24 و 25).]] |
|
4717 | 51 | 42 | ما تذر من شيء أتت عليه إلا جعلته كالرميم |
| | | به هر چیزی که برمیخورد بر جایش نمیگذاشت، مگر این که همچون استخوانهای پوسیده و پودرشدهاش میکرد. [[«مَا تَذَرُ»: رها نمیکرد. برجا نمیگذاشت. ترک نمیگفت. «الرَّمِیمِ»: استخوان پوسیده و متلاشی شده (نگا: یس / 78).]] |
|
4718 | 51 | 43 | وفي ثمود إذ قيل لهم تمتعوا حتى حين |
| | | در سرگذشت قوم ثمود نیز پند و عبرت است. بدان هنگام که بدیشان گفته شد: مدّت کوتاهی از زندگی تمتّع برگیرید و بهره ببرید. [[«حَتّی حِینٍ»: تا مدت ناچیزی. تا زمان کوتاهی. مراد تا پایان عمر و فرارسیدن مرگ است. یا مراد سه روز مذکور در (هود / 65) میباشد (نگا: زاد المسیر).]] |
|