بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
4663173الذين قال لهم الناس إن الناس قد جمعوا لكم فاخشوهم فزادهم إيمانا وقالوا حسبنا الله ونعم الوكيل
آن کسانی که مردمان بدیشان گفتند: مردمان (قریش برای تاختن بر شما دست به دست هم داده‌اند و) بر ضدّ شما گرد یکدیگر فراهم آمده‌اند، پس از ایشان بترسید؛ ولی (چنین تهدید و بیمی به هراسشان نینداخت؛ بلکه برعکس) بر ایمان ایشان افزود و گفتند: خدا ما را بس و او بهترین حامی و سرپرست است. [[«حَسْبُنَا»: ما را بس است. برای ما کافی است. «وَکِیلُ»: حامی و سرپرست. فَعیل به معنی مَفْعول است، یعنی وکیل به معنی موکول می‌باشد.]]
4673174فانقلبوا بنعمة من الله وفضل لم يمسسهم سوء واتبعوا رضوان الله والله ذو فضل عظيم
سپس آنان (برای جهاد بیرون رفتند، ولیکن دشمنانشان را خوف و هراس برداشت و از رویاروئی با چنین مؤمنانی خودداری ورزیدند، و مسلمانان) با نعمت بزرگ (شهامت و عافیت و استقامت و بردن ثواب جهاد) و فضل و مرحمت سترگ خداوند (که با رعب و وحشت انداختن به دل دشمنان، نصیب مسلمانان کرد و ایشان را از دست کشتار و آزار کافران رستگار کرد، به مدینه) برگشتند، و حال آن که هیچ گونه آسیبی بدیشان نرسید، و رضایت خدا را خواستند (و در پی خرسندی پروردگار بودند و شایستگی بزرگواری او را پیدا کردند) و خداوند دارای فضل و کرم سترگی است. [[«إِنقَلَبُوا» برگشتند. «بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللهِ»: به همراه نعمتی از خدا که قوّت ایمان است. «فَضْلٍ»: فضل و مرحمت بزرگی که اجر عظیم است. «لَمْ یَمْسَسْهُمْ»: بدیشان نرسید.]]
4683175إنما ذلكم الشيطان يخوف أولياءه فلا تخافوهم وخافون إن كنتم مؤمنين
این تنها اهریمن است که شما را از دوستان خود (با پخش شایعات و سخنان بی‌اساس) می‌ترساند، پس (از آنجا که شما به خدا ایمان دارید، بیباک و دلیر باشید و) از آنان مترسید و از من بترسید اگر مؤمنان (راستین) هستید. [[«الشَّیْطَانُ»: اهریمن. مراد از آن، انسان منافق شیطان‌صفتی است که این حرف را زد. «یُخَوِّفُ أَوْلِیَآءَهُ»: شما را از دوستان خود می‌ترساند. شما را با دوستان خود می‌ترساند. مفعول اوّل (یُخَوِّفُ) محذوف است و تقدیر چنین است: یُخَوِّفُکُمْ أوْلِیَآءَهُ. یا: یُخَوِّفُکُم بِأوْلِیَآئِهِ.]]
4693176ولا يحزنك الذين يسارعون في الكفر إنهم لن يضروا الله شيئا يريد الله ألا يجعل لهم حظا في الآخرة ولهم عذاب عظيم
کسانی که در (راه) کفر بر همدیگر پیشی می‌گیرند (و همیشه بر کفرشان می‌افزایند و از بد به بدتر می‌گرایند) تو را غمگین نسازند؛ چرا که آنان هیچ زیانی به خدا نمی‌رسانند. خداوند می‌خواهد (ایشان را به حال خود واگذارد و) در آخرت بهره‌ای (از ثواب) برای آنان برجای نگذارد، و (علاوه از محرومیّت از ثواب) ایشان را عذاب بزرگی است. [[«یُسَارِعُونَ»: بر همدیگر شتاب می‌گیرند و سبقت می‌جویند. «شَیْئاً»: به هیچ وجه. اصلاً. مفعول مطلق یا منصوب به نزع خافض است و تقدیر چنین است: لَن یَضُرُّوا اللهَ ضَرَراً ما. یا: لَن یَضُرُّوا اللهَ بِشَیْءٍ مَّا أَصْلاً. «حَظّاً»: بهره. نصیب.]]
4703177إن الذين اشتروا الكفر بالإيمان لن يضروا الله شيئا ولهم عذاب أليم
بیگمان کسانی که (بهای) ایمان را می‌دهند و (کالای) کفر را می‌خرند، هیچ زیانی به خدا نمی‌رسانند، و ایشان را عذاب دردناکی است. [[«إشْتَرَوُا الْکُفْرَ بِالإِیمَانِ»: مراد این است که کفر را به جای ایمان برمی‌گزینند.]]
4713178ولا يحسبن الذين كفروا أنما نملي لهم خير لأنفسهم إنما نملي لهم ليزدادوا إثما ولهم عذاب مهين
کافران (و بی‌دینانی که ایمان را داده و کفر را خریداری کرده‌اند) گمان نبرند که اگر بدیشان مهلت می‌دهیم (و وسائل رفاه دنیوی برایشان مهیّا می‌داریم و بر عمرشان می‌افزائیم) به صلاح آنان است، بلکه ما بدیشان فرصت می‌دهیم تا بر گناهان خود بیفزایند و (در آخرت به عذاب شدیدی دچار آیند. بیگمان) برای آنان عذاب خوارکننده‌ای است. [[«نُمْلِی»: فرصت و مجال می‌دهیم (نگا: مؤمنون / 55 و 56). «مُهِینٌ»: خوارکننده.]]
4723179ما كان الله ليذر المؤمنين على ما أنتم عليه حتى يميز الخبيث من الطيب وما كان الله ليطلعكم على الغيب ولكن الله يجتبي من رسله من يشاء فآمنوا بالله ورسله وإن تؤمنوا وتتقوا فلكم أجر عظيم
(ای مؤمنان! سنّت) خدا بر این نبوده است که مؤمنان را به همان صورتی که شما هستید (و مؤمن با منافق آمیزه‌ی یکدیگر شده است و مسلمان از نامسلمان جدا نگشته است) به حال خود واگذارد. بلکه خداوند (با محکّ سختیها و دشواریها و فرازها و نشیبهای زندگی، از جمله جهاد، منافق) ناپاک را از (مؤمن) پاک جدا می‌سازد. و (همچنین سنّت) بر این نبوده است که (کسی را از آفریدگان خود، و از جمله) شما را بر غیب مطّلع سازد (تا مؤمنان و منافقان را از طریق علم غیب بشناسید. زیرا این برخلاف سنّت الهی است). ولی خداوند از میان پیغمبران خود، هر که را بخواهد برمی‌گزیند (و بر قسمتی از غیب مطّلع می‌سازد، البتّه بدان اندازه که برای مقام رهبری او لازم و ضروری باشد) پس به خدا و پیغمبرانش ایمان بیاورید، و اگر ایمان بیاورید و پرهیزگار شوید، پاداش بزرگی خواهید داشت. [[«لِیَذَرَ»: ترک کند. رها سازد. از ماده (وذر). «یَجْتَبی»: برمی‌گزیند.]]
4733180ولا يحسبن الذين يبخلون بما آتاهم الله من فضله هو خيرا لهم بل هو شر لهم سيطوقون ما بخلوا به يوم القيامة ولله ميراث السماوات والأرض والله بما تعملون خبير
آنان که نسبت بدانچه خداوند از فضل و نعمت خود بدیشان عطاء کرده است بخل می‌ورزند (و زکات مال بدرنمی‌کنند و در راه مصالح جامعه به بذل و بخشش دست نمی‌یازند) گمان نکنند که این کار برای آنان خوب است و به سود ایشان است، بلکه این کار برای آنان بد است و به زیان ایشان تمام می‌شود. در روز قیامت همان چیزی که بدان بخل ورزیده‌اند (و سخت بدان دل بسته‌اند و برابر قانون خدا در راه خدمت به اجتماع به کار نبرده‌اند، وبال آنان می‌گردد و عذاب آن) طوق (سنگین اسارت بر گردن) ایشان می‌گردد. (و این اموال چه در راه خدا و بندگان او انفاق شود یا نشود، بالأخره از صاحبان آن جدا خواهد شد) و همه‌ی آنچه در آسمانها و زمین است از آن خدا است و سرانجام هم همه را به ارث خواهد برد، (چه: در حقیقت مالک اصلی خدا است، و این امانت چند روزی پیش ما است) و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است. [[«هُوَ خَیْراً»: (هُوَ) ضمیر فصل است. (خَیْراً) مفعول دوم (لا یَحْسَبَنَّ) و مفعول اوّل آن (الْبُخْلَ) و محذوف است و تقدیر چنین است: وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِمَآ آتَاهُمُ اللهُ مِن فَضْلِهِ الْبُخْلَ خَیْراً لَّهُمْ. «سَیُطَوَّقوُنَ»: طوق گردن ایشان می‌گردد.]]
4743181لقد سمع الله قول الذين قالوا إن الله فقير ونحن أغنياء سنكتب ما قالوا وقتلهم الأنبياء بغير حق ونقول ذوقوا عذاب الحريق
(با وجود این که ملک آسمانها و زمین از آن او است و همه چیز را همو به ارث می‌برد، برخی از یهودیان از روی ریشخند گفتند: ای محمّد! خدای تو فقیر است و از ما درخواست قرض می‌کند! بگو:) بیگمان خداوند سخن کسانی را شنید که گفتند: خدا فقیر است و ما بی‌نیازیم! آنچه را گفتند (بر ایشان) خواهیم نوشت، و به قتل رساندن پیامبران را به ناحق (توسّط گذشتگان) ایشان (هم ثبت و ضبط خواهد شد) و بدانان خواهیم گفت: بچشید عذاب (آتش) سوزان را. [[«إِنَّ اللهَ فَقِیرٌ»: سخن یهودیانی است که قرآن را به استهزاء می‌گرفتند و با توجّه به آیه 245 بقره (مَن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللهَ قَرْضاً ...) چنین بی‌ادبانه دم می‌زدند. «قَتْلَهُم»: عطف به (مَا) است. «الأنبِیَآءَ»: مفعولٌ‌به مصدر (قَتْلَ) است. «الْحَرِیقِ»: سوزاندن. سوزاننده. اسم مصدری است به معنی إحراق یا فعیل به معنی فاعل یعنی مُحْرِق است. در هر صورت مراد دوزخ است.]]
4753182ذلك بما قدمت أيديكم وأن الله ليس بظلام للعبيد
این (عذاب آتش سوزان) به خاطر چیزی است که دستهای خودتان (مرتکب آن گشته است و برایتان با انجام اعمال ناشایست) پیشاپیش فرستاده است، و خداوند به بندگان (هرگز کمترین) ستمی روا نمی‌دارد. [[«ذلِکَ»: آن عذاب. در اینجا معنی (این) دارد و مبتدا است و خبر آن جمله (بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ) است. «بِمَا»: به سبب آنچه. «قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ»: دستهایتان تقدیم داشته است. تعبیر کلّ با جزء است و مراد: خودتان کرده‌اید و پیشاپیش فرستاده‌اید. «لَیْسَ بِظَلاّمٍ»: کمترین ستمی روا نمی‌دارد (نگا: نساء / 40). ستم‌پیشه نیست. واژه (ظَلاّم) صیغه مبالغه در کمیّت است؛ نه کیفیّت، یا صیغه نسبت است و به معنی (ظالم)، همچون نجّار منسوب به نجّارة، و حَدّاد منسوب به حِدادَة، و عَطّار منسوب به عِطْر.]]


0 ... 36.5 37.5 38.5 39.5 40.5 41.5 42.5 43.5 44.5 45.5 47.5 48.5 49.5 50.5 51.5 52.5 53.5 54.5 55.5 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

5451542827134471216739635067547931663187