نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3659 | 34 | 53 | وقد كفروا به من قبل ويقذفون بالغيب من مكان بعيد |
| | | و حال این که قبلاً (در زمان حیات که از عقل و اختیار و اراده برخوردار بودهاند) حقّ را نپذیرفتهاند، و بلکه دورادور به جهان غیب نسبتهای ناروائی زدهاند (و نبوّت و قیامت و بهشت و دوزخ و بالأخره جهان ماوراء طبیعت را به تمسخر گرفتهاند). [[«بِهِ»: (نگا: سبأ / 52). «یَقْذِفُونَ بِالْغَیْبِ»: نسبتهای ناروائی به جهان غیب میدادند و سخنان نادرستی درباره آن اظهار میکردند. گمانهای نادرستی درباره ماوراء طبیعت داشتند. «مَکَانٍ بَعیدٍ»: دورادور. نقطه دور دست. مراد دور از حقیقت است.]] |
|
3660 | 34 | 54 | وحيل بينهم وبين ما يشتهون كما فعل بأشياعهم من قبل إنهم كانوا في شك مريب |
| | | میان ایشان و آنچه آرزو دارند (که پذیرش ایمان ایشان و نجات از عذاب است) جدائی افکنده میشود، همان گونه که با گروههای همسان و همکیش آنان قبلاً چنین عمل شده است. آخر ایشان (در جهان) سراپا در شکّ بودهاند (و زندگی را پیوسته با ظنّ و گمان به سر بردهاند و اینک چنین سرنوشتی باید داشته باشند). [[«حِیلَ»: حائل و مانع انداخته شده است. فاصله و جدائی افکنده شده است. «مَا»: آنچه. مراد پذیرش ایمان اخروی و رهائی از دوزخ است یا بازگشت به جهان و انجام کارهای شایسته در آن است (نگا: سجده / 12). یا رهائی از بلاهای بزرگ آسمانی و عذاب استیصال جهانی است (نگا: غافر / 83 - 85). «أَشْیَاع»: جمع شیعَة، مراد اَمثال و اَقران است (نگا: انعام / 65). «مُرِیبٍ»: شکّانداز. به دودلی افکنده. این واژه صفت و برای مبالغه و تأکید است. مثل: شِعْرٌ شاعِرٌ.]] |
|
3661 | 35 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله فاطر السماوات والأرض جاعل الملائكة رسلا أولي أجنحة مثنى وثلاث ورباع يزيد في الخلق ما يشاء إن الله على كل شيء قدير |
| | | ستایش خداوندی را سزا است که آفرینندهی آسمانها و زمین است، و فرشتگان را با بالهای دوتا دوتا، و سهتا سهتا، و چهارتا چهارتائی که دارند، مأموران (قدرتمند اجرای فرمان خود در زمینههای مختلف تکوینی و تشریعی) کرد. او هر چه بخواهد بر آفرینش (فرشتگان و مردمان و سایر موجودات جهان) میافزاید. چرا که خدا بر هر چیزی توانا است. [[«فَاطِرِ»: مُخترع. مُبدِع. آفریننده بدون مُدل و اُلگو (نگا: انعام / 14، یوسف / 101، ابراهیم / 10). «جَاعِلِ»: سازنده. قراردهنده. (نگا: بقره / 30 و 124، آلعمران / 55، قصص / 7). «أُوْلِی»: دارندگان. صاحبان. «أَجْنِحَةٍ»: جمع جناح، بالها. بال و پر نماد سرعت و قدرت است و میتواند معنی کنائی داشته باشد. «مَثْنی وَ ثُلاثَ وَ رُبَاعَ»: (نگا: نساء / 3). «یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ»: بر آفرینش میافزاید. مراد افزایش اندامهایی همچون بال و پر فرشتگان یا حسن و زیبائی مردمان و غیره. یا این که: خدا هر چه بخواهد میآفریند و بر مخلوقات و موجودات فعلی عالَم میافزاید. در صورتی که جز او کسی نمیتواند حتی ذرّهای را از عدم بیافریند و بر ذرّات هستی بیفزاید. «رُسُلاً»: فرستادگان. مراد گمارده شدن فرشتگان برای اجرای مأموریّتهای مختلف است (نگا: یونس / 21، انعام / 61، عنکبوت / 31).]] |
|
3662 | 35 | 2 | ما يفتح الله للناس من رحمة فلا ممسك لها وما يمسك فلا مرسل له من بعده وهو العزيز الحكيم |
| | | خداوند (درِ خزائن) هر رحمتی را برای مردم بگشاید، کسی نمیتواند (آن را ببندد و) از آن جلوگیری نماید، و خداوند هر چیزی را که باز دارد و از آن جلوگیری کند، کسی جز او نمیتواند آن را رها و روان سازد، و او توانا و کار بجا است. (لذا نه در کاری در میماند، و نه کاری را بدون فلسفه انجام میدهد). [[«مُرْسِلَ»: فرستنده. روانه کننده. «مِن بَعْدِهِ»: بجز خدا. پس از جلوگیری از آن. هم معنیِ آیه (نگا: یونس / 107).]] |
|
3663 | 35 | 3 | يا أيها الناس اذكروا نعمت الله عليكم هل من خالق غير الله يرزقكم من السماء والأرض لا إله إلا هو فأنى تؤفكون |
| | | ای مردم! نعمتی را که خدا به شما عطا فرموده است (با به جای آوردن شکر و ادای حق آن) یادآوری کنید (و سفله و ناسپاس نباشید، و از کنار این همه مواهب و برکات و امکانات حیات، سهل و ساده نگذرید. بلکه از خود بپرسید). آیا جز الله، آفرینندهای وجود دارد که شما را از آسمان و زمین روزی برساند؟ (نه! اصلاً). جز او خدائی وجود ندارد. پس با این حال چگونه منحرف میگردید (و از راه راست به راه کج میگرائید، و به جای یزدان برای بتان کرنش میبرید و سجده میکنید؟). [[«یَرْزُقُکُم مِّنَ السَّمَآءِ وَ الأرْضِ»: این جمله، اگر صفت (خالق) باشد، معنی آن در بالا گذشت. و اگر حال (الله) باشد، معنی چنین است: آیا آفرینندهای جز خدا، که شما را از آسمان و زمین روزی میرساند، وجود دارد؟. «فَأَنّی تُؤْفَکُونَ»: (نگا: انعام / 95، یونس / 34).]] |
|
3664 | 35 | 4 | وإن يكذبوك فقد كذبت رسل من قبلك وإلى الله ترجع الأمور |
| | | اگر تو را تکذیب کنند، (غم مخور، چیز تازهای نیست، و) پیغمبران پیش از تو نیز مورد تکذیب قرار گرفتهاند. (خدا حاضر و ناظر است و سرانجام) همهی کارها به سوی خدا برگردانده میشود (و از آنها پرس و جو میگردد و بدانها پاداش و پادافره داده میشود). [[«وَ إِن یُکَذِّبُوکَ ...»: (نگا: آلعمران / 184).]] |
|
3665 | 35 | 5 | يا أيها الناس إن وعد الله حق فلا تغرنكم الحياة الدنيا ولا يغرنكم بالله الغرور |
| | | ای مردمان! وعدهی خدا حق است، پس زندگی دنیوی شما را گول نزند و اهریمن شما را دربارهی خدا نفریبد. [[«وَعْدَ اللهِ»: وعدههائی همچون: قیامت، حساب و کتاب، بهشت و دوزخ. «الْغَرُوُر»: بسیار گول زننده. مراد اهریمن، مال و دارائی، شهوات و لذّات، و بالاخره هر چیزی است که انسان را از راه به در برد (نگا: لقمان / 33).]] |
|
3666 | 35 | 6 | إن الشيطان لكم عدو فاتخذوه عدوا إنما يدعو حزبه ليكونوا من أصحاب السعير |
| | | بیگمان اهریمن دشمن شما است، پس شما هم او را دشمن بدانید (و از مکر و کید او یک لحظه غافل نمانید و از وسوسههای او پیروی نکنید). او پیروان خود را فرا میخواند تا از ساکنان آتش سوزان جهنّم شوند. [[«یَدْعُو»: فرا میخواند. به دور خود میخواند. الف زائدی در رسمالخطّ قرآنی دارد. «السَّعِیرِ»: آتش سوزان (نگا: حجّ / 4، لقمان / 21). «حِزْب»: هر کس از برنامه و هدف شیطان پیروی کند.]] |
|
3667 | 35 | 7 | الذين كفروا لهم عذاب شديد والذين آمنوا وعملوا الصالحات لهم مغفرة وأجر كبير |
| | | کسانی که کافر بشوند، عذاب سختی دارند، و کسانی که ایمان بیاورند و کارهای شایسته بکنند، آمرزش (خدا شامل گناهانشان میگردد) و پاداش بزرگی دارند. |
|
3668 | 35 | 8 | أفمن زين له سوء عمله فرآه حسنا فإن الله يضل من يشاء ويهدي من يشاء فلا تذهب نفسك عليهم حسرات إن الله عليم بما يصنعون |
| | | آیا کسی که عملهای بدش (توسّط شیطان و شیطان صفتان) در نظرش زینت و آراسته شده است و آن را زیبا و آراسته میبیند (همانند کسی است که واقع را آن چنان که هست میبیند و از قوانین آسمانی پیروی میکند؟) خداوند هر کس را بخواهد گمراه میسازد، و هر کس را بخواهد راهیاب مینماید. پس خود را با غم و غصّهی آنان هلاک مکن. خدا بس آگاه از کارهائی است که میکنند. [[«أَفَمَن زُیِّنَ ...»: مقابل این گروه، مقدّر است، برای آن (نگا: اعراف / 30، کهف / 103 و 104). «فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ ...»: (نگا: کهف / 6، شعراء / 3). «حَسَرَاتٍ»: جمع حَسْرَة، غمها و اندوهها. مفعول له است.]] |
|