بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
3410301بسم الله الرحمن الرحيم الم
الف. لام. میم. [[«الم»: (نگا: بقره / 1).]]
3411302غلبت الروم
رومیان (از ایرانیان) شکست خورده‌اند. [[«الرُّومُ»: ملّت روم که مسیحی بودند و شاه ایشان در عصر نبوّت هرقل نام داشت.]]
3412303في أدنى الأرض وهم من بعد غلبهم سيغلبون
(این شکست) در نزدیکترین سرزمین (به سرزمین عرب که نواحی شام است، رخ داده است) و ایشان پس از شکستشان پیروز خواهند شد. [[«أَدْنیَ الأرْضِ»: در نزدیکترین سرزمین نسبت به مکّه. «غَلَبِهِمْ»: غلب به معنی مغلوبیّت و شکست است. مصدر به مفعول خود، یعنی (هم) اضافه شده است.]]
3413304في بضع سنين لله الأمر من قبل ومن بعد ويومئذ يفرح المؤمنون
در مدّت چند سالی. همه چیز در دست خدا و به فرمان او است، چه قبل (که رومیان شکست خورده‌اند) و چه بعد (که آنان پیروز می‌گردند. ضعف و قدرت و شکست و پیروزی و غیره آزمون خداوندی است). در آن روز (که رومیان پیروز می‌گردند) مؤمنان شادمان می‌شوند. [[«بِضْعِ»: چند. اند. مدّتی میان 3 و 9. «الأمْرُ»: فرمان. کار. «مِن قَبْلُ وَ مِن بَعْدُ»: پیش و پس. مراد همه وقت و همه آن است. چرا که زمانها عبارتند از: ماضی و حال و مستقبل. به عبارت دیگر: پیش و اکنون و آینده. «یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ»: مراد این است که اگر امروز شکست رومیان مسیحی باعث خوشحالی مشرکان مکّه شده است، در آن روز که رومیان بر زرتشتیان پیروز می‌شوند، موجب شادمانی مؤمنان می‌گردد. چرا که مسیحیان و مسلمانان هر دو پیرو مکتب آسمانیند.]]
3414305بنصر الله ينصر من يشاء وهو العزيز الرحيم
(آری! خوشحال می‌شوند) از یاری خدا. خدا هر کسی را که بخواهد یاری می‌دهد، و او بس چیره (بر دشمنان خود) و بسیار مهربان (در حق دوستان خویش) است. [[«بِنَصْرِاللهِ»: متعلّق به (یَفْرَحُ) است.]]
3415306وعد الله لا يخلف الله وعده ولكن أكثر الناس لا يعلمون
این وعدّه‌ای است که خدا داده است، و خداوند هرگز در وعده‌اش خلاف نخواهد کرد، ولیکن بیشتر مردم (که کافران و مشرکان و منافقانند، این را) نمی‌دانند. [[«وَعْدَاللهِ»: واژه (وَعْدَ) مفعول مطلق تأکیدی فعل محذوفی است و تقدیر چنین است: وَعَداللهُ ذلِکَ وَعْداً. مصدر به فاعل خود اضافه شده است. «أَکْثَرَ النَّاسِ»: مراد کافران و مشرکان و منافقانند که چون خدا را به درستی نشناخته‌اند، به وعده‌های الهی باور ندارند.]]
3416307يعلمون ظاهرا من الحياة الدنيا وهم عن الآخرة هم غافلون
(این اکثریّت کوتاه‌بین) تنها ظاهر و نمادی از زندگی دنیا را می‌دانند، و ایشان از آخرت کاملاً بی‌خبرند. [[«ظَاهِراً مِّنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا»: مراد این است که شناخت آنان درباره جهان سطحی و اندک است و برداشت ایشان از زندگی، مجموعه‌ای از خور و خواب و سرگرمیها و لذّات زودگذر است، و نمی‌دانند که دنیا پل آخرت، و مرحله مقدّماتی برای زندگی جاویدان و گسترده و نامحدود آن جهانی است.]]
3417308أولم يتفكروا في أنفسهم ما خلق الله السماوات والأرض وما بينهما إلا بالحق وأجل مسمى وإن كثيرا من الناس بلقاء ربهم لكافرون
آیا با خود نمی‌اندیشند که خداوند آسمانها و زمین و چیزهائی را که در میان آن دو است، جز به حق و برای مدّت زمان معیّنی نیافریده است؟ (بلی! آفرینش کائنات برای حکمت عالیّه است و پایان مشخّصی دارد، و هر کس آن درود عاقبت کار که کشت). بسیاری از مردم به ملاقات با خدا (در روز قیامت، برای حساب و کتاب و سزا و جزا) باور ندارند. [[«أوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنفُسِهِمْ؟»: آیا با خود نمی‌اندیشند؟ آیا درباره خود نمی‌اندیشند تا ببینند چه کرده‌اند و چه می‌کنند و سرنوشت ایشان به کجا می‌انجامد؟ «فِی أَنفُسِهِمْ»: برخی گفته‌اند: مراد از این قید، اندیشیدن درباره اسرار وجود انسان، یا عالم صغیر است (نگا: روح‌المعانی، الکبیر). بسیاری هم معتقدند که منظور این است انسانها در درون جان و از طریق عقل و وجدان، درباره آسمانها و زمین و اشیاء میان آنها بیندیشند. «بِالْحَقِّ»: به حق نه باطل. برای حکمت عالیّه نه بازی و شوخی (نگا: انبیاء / 16). «أَجَلٍ مُّسَمّیً»: مدّت محدود و معیّن. واژه (أَجَلٍ) عطف بر (الْحَقِّ) است.]]
3418309أولم يسيروا في الأرض فينظروا كيف كان عاقبة الذين من قبلهم كانوا أشد منهم قوة وأثاروا الأرض وعمروها أكثر مما عمروها وجاءتهم رسلهم بالبينات فما كان الله ليظلمهم ولكن كانوا أنفسهم يظلمون
آیا در زمین به گشت و گذار نپرداخته‌اند تا بنگرند که سرانجام کار مردمان پیش از ایشان به کجا کشیده است؟ آن کسانی که از ایشان نیروی بیشتری داشته‌اند، و زمین را بهتر کاویده و زیر و رو کرده‌اند (تا آب و مواد معدنی را استخراج، و درختان و گیاهان را در آن کشت و زرع کنند،) و زمین را بیش از ایشان آباد کرده‌اند و در عمران آن کوشیده‌اند، و پیغمبرانشان معجزه‌ها بدیشان نموده‌اند (و دلائل روشنی را بر صحّت رسالت خود ارائه داده‌اند، امّا به جای تسلیم فرمان خدا شدن، علم طغیان و کفران برافراشته‌اند و راه کشتن پیغمبران در پیش گرفته‌اند و عاقبت به مجازات دردناک خود گرفتار آمده‌اند) و خدا بدیشان ستم نکرده است، ولیکن خودشان (با انجام کفر و معاصی) به خویشتن ستم نموده‌اند. [[«کَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً»: از کفّار مکّه نیروی بیشتری داشته‌اند (نگا: غافر / 82). «أَثَارُوا»: کاویده‌اند. شخم زده‌اند. زیر و رو کرده‌اند. مفهوم آن شامل کشت و زرع، و کندن چاه و قنات و نهر، و استخراج معادن و فلزات می‌گردد. «عَمَرُوهَا»: آن را عمران و آبادان کرده‌اند، با کشت و زرع و ساختمان. «الْبَیِّنَاتِ»: معجزات. دلائل روشن و براهین واضح. «فَمَا کَانَ اللهُ لِیَظْلِمَ»: این بخش بیانگر آن است که آنان مرتکب ظلم و ستم شده‌اند (نگا: غافر / 21، فصّلت / 15 و 16).]]
34193010ثم كان عاقبة الذين أساءوا السوأى أن كذبوا بآيات الله وكانوا بها يستهزئون
سپس عاقبت کار کسانی که مرتکب کارهای بسیار زشت می‌شدند، بدانجا کشید که آیات خدا را هم تکذیب می‌کردند و آنها را به باد تمسخر می‌گرفتند. [[«السُّوأی»: مونث (أَسْوَأ) است که اسم تفضیل است. یعنی کارهای بسیار زشت و پلشت. این واژه مفعول به (أَسَآءُوا) است. اگر (السُّوأی) را اسم (کانَ) بدانیم، معنی آیه چنین می‌شود: عاقبت کار کسانی که اعمال بد انجام می‌دادند، بدترین سرنوشت شد، و این هم بدان علّت بود که آیات خدا را تکذیب و آنها را تمسخر می‌کردند.]]


0 ... 330.9 331.9 332.9 333.9 334.9 335.9 336.9 337.9 338.9 339.9 341.9 342.9 343.9 344.9 345.9 346.9 347.9 348.9 349.9 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.03 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

27135681761796532539774833599436443754