نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3380 | 29 | 40 | فكلا أخذنا بذنبه فمنهم من أرسلنا عليه حاصبا ومنهم من أخذته الصيحة ومنهم من خسفنا به الأرض ومنهم من أغرقنا وما كان الله ليظلمهم ولكن كانوا أنفسهم يظلمون |
| | | ما هر یک از اینها را به گناهانشان گرفتیم: برای بعضی از ایشان طوفان همراه با سنگریزه حواله کردیم، و بعضی از ایشان را صدای (رعبانگیز صاعقهها و زمینلرزهها) فرا گرفت، و برخی از ایشان را هم به زمین فرو بردیم، و برخی دیگر را (در آب دریا) غرق کردیم. خداوند هرگز بدیشان ستم نکرده است و آنان خودشان (با ارتکاب کفر و فسق و فجور) به خویشتن ستم کردند (و نتیجهی آن را هم دیدند و چشیدند). [[«کُلاًّ»: جملگی این گناهکاران مذکور را. «مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِباً»: مراد عاد است که قوم هود (ع) است (نگا: حاقّه / 6). «حَاصِباً»: طوفانی که در آن سنگریزهها به حرکت درآیند (نگا: اسراء / 68). «أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ»: مراد ثمود است که قوم صالح (ع) است (نگا: هود / 67). «الصَّیْحَةُ»: ندای صاعقهها که با زمینلرزه در مرکز وقوع آن همراه است (هود / 67 و 94، حجر / 73 و 83، مؤمنون / 41). «مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الأرْضَ»: مراد قارون و قوم لوط است (نگا: هود / 82، قصص / 81). «مَنْ أَغْرَقْنَا»: مراد قوم نوح و فرعون و فرعونیان است (نگا: هود / 37 - 43، شعراء / 66).]] |
|
3381 | 29 | 41 | مثل الذين اتخذوا من دون الله أولياء كمثل العنكبوت اتخذت بيتا وإن أوهن البيوت لبيت العنكبوت لو كانوا يعلمون |
| | | کار کسانی که جز خدا، (اشخاص و اصنام و اشیائی را به دوستی برگرفتهاند، و از میان آفریدگان، برای خود) سرپرستانی برگزیدهاند، همچون کار عنکبوت است که (برای حفظ خود از تارهای ناچیز) خانهای برگزیده است (بدون دیوار و سقف و در و پیکری که وی را از گزند باد و باران و حوادث دیگر در امان دارد). بیگمان سستترین خانهها خانه و کاشانهی عنکبوت است، اگر (آنان از سستی معبودها و پایگاههائی که غیر از خدا برگزیدهاند باخبر بودند، به خوبی) میدانستند (که در اصل بر تار عنکبوت تکیه زدهاند). [[«کَمَثَلِ الْعَنکَبُوتِ ...»: خانه عنکبوت هر چند از عجائب آفرینش است، ولی در سستی ضربالمثل است و سستتر از آن تصوّر نمیشود. «لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ»: اگر میدانستند! کاش میدانستند! این قید مربوط به بتها و معبودهای دروغین است؛ نه سستی خانه عنکبوت.]] |
|
3382 | 29 | 42 | إن الله يعلم ما يدعون من دونه من شيء وهو العزيز الحكيم |
| | | خداوند از چیزهائی که بجز خدا به فریاد میخوانند آگاه است و او چیرهی کار بجا است (و بر نابودی آنان توانا است، ولی حکمتش ایجاب میکند که به مردمان فرصت کافی بدهد و بر همگان اتمام حجّت کند). [[«مَا یَدْعُونَ»: آنچه را که به فریاد میخوانند. آنچه را که میپرستند.]] |
|
3383 | 29 | 43 | وتلك الأمثال نضربها للناس وما يعقلها إلا العالمون |
| | | اینها مثالهائی هستند که ما برای مردم میزنیم، و جز فرزانگان، آنها را فهم نمیکنند (و سوای خردمندان از آنها عبرت نمیگیرند و درس زندگی نمیآموزند). [[«نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ»: برای مردم ذکر میکنیم و بدیشان ارمغان میداریم. «مَا یَعْقِلُهَا»: آنها را فهم نمیکنند. مراد از فهم کردن و متوجّه شدن، عبرت گرفتن و استفاده کردن است.]] |
|
3384 | 29 | 44 | خلق الله السماوات والأرض بالحق إن في ذلك لآية للمؤمنين |
| | | خداوند آسمانها و زمین را از روی حساب و برابر حکمت آفریده است. قطعاً در این (آفرینش زیبا و به جای کائنات) نشانهی بزرگی برای ایمانداران است (تا با آن خالق جهان را بشناسند). [[«بِالْحَقِّ»: به حق نه بیهوده و بازیچه (نگا: انبیاء / 16). از روی حساب و برابر حکمت.]] |
|
3385 | 29 | 45 | اتل ما أوحي إليك من الكتاب وأقم الصلاة إن الصلاة تنهى عن الفحشاء والمنكر ولذكر الله أكبر والله يعلم ما تصنعون |
| | | (ای پیغمبر!) بخوان آنچه را که از کتاب (آسمانی قرآن) به تو وحی شده است، و نماز را چنان که باید برپای دار. مسلّماً نماز (انسان را) از گناهان بزرگ و از کارهای ناپسند (در نظر شرع) بازمیدارد، و قطعاً ذکر خدا و یاد الله (از هر چیز دیگری) والاتر و بزرگتر است، و خداوند میداند که شما چه کارهائی را انجام میدهید (و سزا و جزایتان را خواهد داد). [[«الْکِتَابِ»: مراد قرآن است. «تَنْهی»: باز میدارد. به دور میکند. «الْفَحْشَآءِ»: کارهای بسیار زشت و پلشت همچون زنا. «الْمُنکَرِ»: زشت و ناپسند. مراد کارهائی است که شرائع آسمانی و عقلهای سالم نمیپسندند و از آنها متنفّرند، همچون کشت و کشتار و فساد و تباهی. «لَذِکْرُاللهِ أَکْبَرُ»: (نگا: جمعه / 9). معنی جمله: یاد خدا از هر عبادتی و از جمله نماز بالاتر است. نماز از هر عبادت دیگری والاتر است. خدا شما را یاد کند و تعریفتان نماید و نعمتتان عطاء فرماید، بزرگتر از ذکر و یادی است که شما با طاعت و عبادت نسبت به خدا اداء مینمائید (نگا: بقره / 152).]] |
|
3386 | 29 | 46 | ولا تجادلوا أهل الكتاب إلا بالتي هي أحسن إلا الذين ظلموا منهم وقولوا آمنا بالذي أنزل إلينا وأنزل إليكم وإلهنا وإلهكم واحد ونحن له مسلمون |
| | | با اهل کتاب (یعنی با یهودیان و مسیحیان) جز به روشی که نیکوتر (و نرمتر و آرامتر و به قبول نزدیکتر) باشد، بحث و گفتگو مکن، مگر با کسانی از ایشان که ستم کنند (و متوسّل به زور یا گستاخی شوند و از حدّ اعتدال در جدال، خارج گردند. در این صورت شدّت و حدّت در مقابلهی با آنان بلامانع است). بگوئید: به تمام آنچه از سوی خدا بر ما و بر شما نازل شده است ایمان داریم (که قرآن و تورات و انجیل است). معبود ما و معبود شما یکی است، و ما تنها تسلیم و فرمانبردار او هستیم. [[«بِالَّتِی ...»: با طریقه و شیوهای که (نگا: نحل / 125). «إِلاّ الَّذِینَ ظَلَمُوا»: مگر کسانی که با سرکشی و نافرمانی به خود ستم کنند. مگر آنان که به زور متوسّل شوند و گستاخی پیش گیرند.]] |
|
3387 | 29 | 47 | وكذلك أنزلنا إليك الكتاب فالذين آتيناهم الكتاب يؤمنون به ومن هؤلاء من يؤمن به وما يجحد بآياتنا إلا الكافرون |
| | | همچنین ما کتاب (آسمانی قرآن) را بر تو نازل کردهایم و کسانی که پیش از این، کتاب (آسمانی همچون تورات و انجیل را) برای آنان فرو فرستادهایم (و ایشان به راستی بدانها پایبند و معتقدند) به این کتاب (آسمانی قرآن نام) ایمان میآورند (چرا که هم نشانههای آن را در کتابهای خود یافتهاند و هم محتوایش را از نظر اصول کلّی هماهنگ با محتوای کتابهای خویش میبینند)، و از میان اینان (که اهل مکّه و مشرکان عرب هستند، همچنین) کسانی بدان ایمان دارند، و آیات ما را جز کافران انکار نمیکنند. [[«یُؤْمِنُونَ بِهِ»: مراد اهل کتابِ معتقد به تورات و انجیل است که از ته دل به قرآن ایمان آوردند (نگا: بقره / 146). «هؤلآءِ»: مراد اهل مکّه و عربهای مشرک است. «مَا یَجْحَدُ»: انکار نمیکند. از مصدر جحود است که به معنی انکار کردن چیزی است به زبان که آن چیز در دل ثابت و پذیرفته باشد (نگا: نمل / 14). «الْکَافِرُونَ»: مراد افراد بیدینِ مُصرِّ بر کفر است.]] |
|
3388 | 29 | 48 | وما كنت تتلو من قبله من كتاب ولا تخطه بيمينك إذا لارتاب المبطلون |
| | | تو پیش از قرآن، کتابی نمیخواندی، و با دست راست خود چیزی نمینوشتی که اگر چنین میشد (و تو مطالعهی کتب میکردی و چیزی مینوشتی و بالأخره سوادی میداشتی) باطلگرایان به شکّ و تردید میافتادند (و میگفتند: این قرآن حاصل مطالعهی شخصی و یادداشتهای فردی تو است). [[«مَا کُنتَ تَتْلُو»: نمیخواندی. در رسمالخطّ قرآنی، الف زائدی در آخر (تَتْلُو) است. «مِن قَبْلِهِ»: پیش از نزول قرآن. «بِیَمِینِکَ»: با دست راستت. تعبیر با دست راست به خاطر آن است که غالباً انسانها با دست راست مینویسند. «الْمُبْطِلُونَ»: فرو روندگان در باطل. باطلگرایان (نگا: اعراف / 173).]] |
|
3389 | 29 | 49 | بل هو آيات بينات في صدور الذين أوتوا العلم وما يجحد بآياتنا إلا الظالمون |
| | | (این کتاب آسمانی، شکّ و تردیدی در حقّانیّت آن نیست و) بلکه (مجموعهای از) آیات هویدا و روشنی است که در سینههای دانشوران (ثابت و استوار) است (و در پیش آگاهان و فرزانگان واضح و آشکار است که این قرآن کلام یزدانی است؛ نه کلام انسانی)، و جز ستمگران آیات ما را انکار نمیکنند. [[«هُوَ»: مراد قرآن است. «آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ»: آیات روشن و واضحی است در پیش فرزانگان، و جای در سینه ایشان دارد. یعنی عالمان حقّجو و حقّگو آن را میپذیرند و به حقّانیّت آن ایمان میآورند (نگا: فی ظلال القرآن). آیههای آشکار و روشنی است و در سینههای فرزانگان نگاهداری میشود، و علاوه بر سطور کتابها در صدور انسانها نیز محفوظ و از دستبرد حوادث زمان در امان است. «الظَّالِمُونَ»: کفّار و مشرکین.]] |
|