نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3371 | 29 | 31 | ولما جاءت رسلنا إبراهيم بالبشرى قالوا إنا مهلكو أهل هذه القرية إن أهلها كانوا ظالمين |
| | | هنگامی که فرستادگان (فرشتهی) ما به پیش ابراهیم آمدند و (تولّد اسحاق و یعقوب را) نوید دادند و (ضمناً) افزودند که ما اهل این شهر را هلاک خواهیم کرد، چرا که اهل آن ستمگرند. [[«رُسُلُنَا»: فرستادگان ما. مراد فرشتگان مأمور نابودی قوم لوط است. «الْبُشْری»: مژده. نوید. مراد بشارت تولّد اسحاق و بعدها نوهاش یعقوب است (نگا: هود / 71).]] |
|
3372 | 29 | 32 | قال إن فيها لوطا قالوا نحن أعلم بمن فيها لننجينه وأهله إلا امرأته كانت من الغابرين |
| | | ابراهیم گفت: لوط در آن شهر است! گفتند: (نگران مباش) ما بهتر (از تو) میدانیم که چه کسانی در آن هستند. او را و خانواده و پیروانش را نجات خواهیم داد، مگر همسر او را که از جملهی ماندگاران و نابود شوندگان خواهد بود. [[«أَهْلَهُ»: خانوادهاش. پیروانش. «الْغَابِرِینَ»: ماندگاران. هلاک شوندگان. (نگا: اعراف / 83، حجر / 60، شعراء / 171، نمل / 57).]] |
|
3373 | 29 | 33 | ولما أن جاءت رسلنا لوطا سيء بهم وضاق بهم ذرعا وقالوا لا تخف ولا تحزن إنا منجوك وأهلك إلا امرأتك كانت من الغابرين |
| | | هنگامی که فرستادگان ما پیش لوط آمدند، لوط به خاطر آنان سخت ناراحت و دلتنگ شد. (فرشتگان) گفتند: مترس و غمگین مباش! ما تو را و خانواده و پیروان تو را نجات خواهیم داد مگر همسرت را که از ماندگاران و نابود شوندگان خواهد بود. [[«سِیءَ»: بدحال و ناراحت گردید. مجهول (سَآءَ) است. «ذَرْعاً»: (نگا: هود / 77).]] |
|
3374 | 29 | 34 | إنا منزلون على أهل هذه القرية رجزا من السماء بما كانوا يفسقون |
| | | ما بر اهل این شهر عذابی از آسمان به خاطر نافرمانی و فسق و فجورشان نازل خواهیم کرد. [[«مُنزِلُونَ»: فرود آورندگان. نازل کنندگان. «رِجْزاً»: عذاب. (نگا: حجر / 74).]] |
|
3375 | 29 | 35 | ولقد تركنا منها آية بينة لقوم يعقلون |
| | | ما از آن شهر آثار نمایانی را برجای گذاشتیم تا درس عبرتی برای کسانی باشد که از روی خرد عمل میکنند. [[«آیَةً»: نشانه. مایه عبرت.]] |
|
3376 | 29 | 36 | وإلى مدين أخاهم شعيبا فقال يا قوم اعبدوا الله وارجوا اليوم الآخر ولا تعثوا في الأرض مفسدين |
| | | (همچنین فرستادیم) شعیب را به سوی شهر مدین که خود از اهالی آنجا بود. گفت: ای قوم من! خدای را پرستش کنید، و (سعادت) روز بازپسین را بخواهید، و در زمین اصلاً فساد و تباهی نکنید. [[«أَخَاهُمْ شُعَیْباً»: (نگا: اعراف / 65 و 73 و85). «لا تَعْثَوْا فِی الأرْضِ مُفْسِدِینَ»: (نگا: بقره / 60، اعراف / 74).]] |
|
3377 | 29 | 37 | فكذبوه فأخذتهم الرجفة فأصبحوا في دارهم جاثمين |
| | | او را تکذیب کردند و زلزله آنان را فرو گرفت و در خانه و کاشانهی خود به رو در افتادند و مردند. [[«الرَّجْفَةُ»: زلزله. (نگا: اعراف / 78). «جَاثِمِینَ»: (نگا: اعراف / 78).]] |
|
3378 | 29 | 38 | وعادا وثمود وقد تبين لكم من مساكنهم وزين لهم الشيطان أعمالهم فصدهم عن السبيل وكانوا مستبصرين |
| | | (ما قبائل) عاد و ثمود را (نیز به گناهانشان گرفتیم و نابودشان کردیم) و خانه و کاشانهی (ویران شدهی) ایشان (سر راه مسافرت شما است و) برای شما نمایان است. اهریمن اعمال (زشت و پلشت) ایشان را در نظرشان آراست و بدین وسیله ایشان را از راه (حق و حقیقت) بازداشت، در حالی که چشم بینا داشتند (و حق و باطل را در پرتو تبلیغ انبیاء از هم تشخیص میدادند). [[«عَاداً و ثَمُودَ»: مفعول فعل محذوف (أَهْلَکْنَا) یا (أُذْکُرُوا) است. واژه ثمود الف زائدی در رسمالخطّ قرآنی به دنبال دارد. «تَبَیَّنَ»: آشکار است. فاعل آن (مَسَاکِن) و حرف (مِن) زائد است. یا فاعل آن (إهلاک) است که از روند سخن استفاده میشود. در این صورت واژه (مِنْ) معنی (از جهت، به سبب) دارد، بعضی هم آن را تبعیضیّه دانستهاند. «مُسْتَبْصِرِینَ»: دارندگان چشم بینا و عقل و فهم کافی و باخبر از راهنمائیهای انبیاء.]] |
|
3379 | 29 | 39 | وقارون وفرعون وهامان ولقد جاءهم موسى بالبينات فاستكبروا في الأرض وما كانوا سابقين |
| | | (ما گول خوردگان زر و زور، یعنی) قارون و فرعون و هامان را (نیز به گناهانشان گرفتیم و نابودشان کردیم). موسی با دلائل و براهین روشن به سراغ آنان رفت، امّا ایشان در زمین استکبار و برتریجوئی کردند، ولی نتوانستند پیشی گیرند (و از دست خدا بگریزند و خویشتن را از عذاب او برهانند). [[«قَارُون»: (نگا: قصص / 76 - 83). «هَامَان»: (نگا: قصص / 37 - 42). «مَا کَانُوا سَابِقِینَ»: پیشی گیرندگان بر خدا نبودند. یعنی از حوزه قدرت خدا نتوانستند خارج شوند و از عذاب او خویشتن را به دور دارند.]] |
|
3380 | 29 | 40 | فكلا أخذنا بذنبه فمنهم من أرسلنا عليه حاصبا ومنهم من أخذته الصيحة ومنهم من خسفنا به الأرض ومنهم من أغرقنا وما كان الله ليظلمهم ولكن كانوا أنفسهم يظلمون |
| | | ما هر یک از اینها را به گناهانشان گرفتیم: برای بعضی از ایشان طوفان همراه با سنگریزه حواله کردیم، و بعضی از ایشان را صدای (رعبانگیز صاعقهها و زمینلرزهها) فرا گرفت، و برخی از ایشان را هم به زمین فرو بردیم، و برخی دیگر را (در آب دریا) غرق کردیم. خداوند هرگز بدیشان ستم نکرده است و آنان خودشان (با ارتکاب کفر و فسق و فجور) به خویشتن ستم کردند (و نتیجهی آن را هم دیدند و چشیدند). [[«کُلاًّ»: جملگی این گناهکاران مذکور را. «مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِباً»: مراد عاد است که قوم هود (ع) است (نگا: حاقّه / 6). «حَاصِباً»: طوفانی که در آن سنگریزهها به حرکت درآیند (نگا: اسراء / 68). «أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ»: مراد ثمود است که قوم صالح (ع) است (نگا: هود / 67). «الصَّیْحَةُ»: ندای صاعقهها که با زمینلرزه در مرکز وقوع آن همراه است (هود / 67 و 94، حجر / 73 و 83، مؤمنون / 41). «مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الأرْضَ»: مراد قارون و قوم لوط است (نگا: هود / 82، قصص / 81). «مَنْ أَغْرَقْنَا»: مراد قوم نوح و فرعون و فرعونیان است (نگا: هود / 37 - 43، شعراء / 66).]] |
|