نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3159 | 26 | 227 | إلا الذين آمنوا وعملوا الصالحات وذكروا الله كثيرا وانتصروا من بعد ما ظلموا وسيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون |
| | | مگر شاعرانی که مؤمن هستند و کارهای شایسته و بایسته میکنند و بسیار خدا را یاد مینمایند (و اشعارشان مردم را به یاد خدا میاندازد) و هنگامی که مورد ستم قرار میگیرند (با این ذوق خویش خود را و سایر مؤمنان را) یاری میدهند. و کسانی که ستم میکنند خواهند دانست که بازگشتشان به کجا و سرنوشتشان چگونه است!! [[«إِنتَصَرُوا»: کمک کردند و یاری دادند. مراد دفاع از اسلام و مؤمنان و پاسخ به هجاء باطل کافران با هجاء حق است. «مُنقَلَبٍ»: مرجع، بازگشت (نگا: کهف / 36). «یَنقَلِبُونَ»: برمیگردند. بازگشت میکنند (نگا: شعراء / 50).]] |
|
3160 | 27 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم طس تلك آيات القرآن وكتاب مبين |
| | | طا. سین. این (کلام که آن را به تو وحی میکنیم) آیات قرآن و کتاب بیانگر (احکام الهی برای سعادت دو جهان) است. [[«طس»: حروف مقطّعه است (نگا: بقره / 1) و (طا. سین) خوانده میشود (نگا: المصحف المیسّر). «تِلْکَ ...»: (نگا: یوسف / 1). «کِتَابٍ مُبِینٍ»: از آنجا که (کتاب) همراه صفت (مُبین) آمده است، عطف آن بر (الْقُرْآنِ) از قبیل عطف صفت بر موصوف است (نگا: مائده / 15، انبیاء / 48).]] |
|
3161 | 27 | 2 | هدى وبشرى للمؤمنين |
| | | راهنما و مژدهرسان برای مؤمنان است. [[«هُدیً»: هدایت. هادی (نگا: بقره / 2). «بُشْری»: مژده. مژدهرسان (بقره / 97، نحل / 89 و 102).]] |
|
3162 | 27 | 3 | الذين يقيمون الصلاة ويؤتون الزكاة وهم بالآخرة هم يوقنون |
| | | آن کسانی که نماز را چنان که باید میخوانند، و زکات را میپردازند، و قاطعانه آنان به آخرت ایمان دارند. [[«الَّذِینَ یُقِیمُونَ ...»: (نگا: بقره / 3 و 4).]] |
|
3163 | 27 | 4 | إن الذين لا يؤمنون بالآخرة زينا لهم أعمالهم فهم يعمهون |
| | | بیگمان کسانی که به آخرت ایمان ندارند، ما اعمالشان را (توسّط وسوسهی اهریمن و اتباع و اعوان شیطان، و انسانهای شیطان صفت) در نظرشان میآرائیم و ایشان سرگردان بسر میبرند (و چاه را از راه، و زشت را از زیبا جدا نمیکنند). [[«زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ»: (نگا: انعام / 43، اسراء / 63 - 65، مریم / 81 - 83، حجّ / 53، فصّلت / 25). «یَعْمَهُون»: (نگا: بقره / 15، انعام / 110، اعراف / 186).]] |
|
3164 | 27 | 5 | أولئك الذين لهم سوء العذاب وهم في الآخرة هم الأخسرون |
| | | آنان کسانی هستند که عذاب بدی (در دنیا) دارند، و ایشان در آخرت زیانکارترین (مردمان جهان) میباشند. [[«سُوءُ الْعَذَابِ»: عذاب بد. مراد سرگردانی و پریشانی و یأس و ناامیدی و چه بسا زندانی و گرفتاری این جهان است. اضافه صفت به موصوف است. «الأخْسَرُونَ»: جمع أَخْسَر، کسی که دچار زیان و خسران بیشتری گردد.]] |
|
3165 | 27 | 6 | وإنك لتلقى القرآن من لدن حكيم عليم |
| | | و تو (ای محمّد!) کسی هستی که قرآن از سوی خداوند حکیم (در گرداندن امور آفریدگان، و) آگاه (از کار و بار سعادت و شقاوت دنیوی و اخروی ایشان) به تو القاء و عطاء میگردد. [[«تلقّی»: به تو القاء و عطاء میگردد. به تو رسانده و آموخته میشود. «حَکِیمٍ»: خدائی که کارهایش از روی حکمت است و حساب و هدفی در آفرینش جهان و نازل کردن قرآن دارد. «عَلِیمٍ»: خدائی که دارای آگاهی بیپایان و فرزانه مطلق جهان است.]] |
|
3166 | 27 | 7 | إذ قال موسى لأهله إني آنست نارا سآتيكم منها بخبر أو آتيكم بشهاب قبس لعلكم تصطلون |
| | | (یادآوری کن) زمانی را که موسی (در راه برگشت از مدین به مصر، در شب تاریک و سردی که راه را گم کرده بود و درد زایمان همسرش درگرفته بود) به خانوادهاش گفت: (بایستید که) من آتشی (از دور) میبینم. هر چه زودتر خبری (از راه) و یا شعله و اخگری چند از آتش برایتان میآورم، تا این که خویشتن را گرم کنید. [[«آنَسْتُ»: دیدهام. مشاهده کردهام. «شِهَابٍ»: آذرخش. در اینجا مراد شعله و اخگر آتش است. «قَبَسٍ»: برگرفته. برداشته شده. مقداری از آتش که از آتش دیگری برداشته شود و از جائی به جائی برده شود (نگا: طه / 10). «تَصْطَلُونَ»: خود را با آتش گرم کنید.]] |
|
3167 | 27 | 8 | فلما جاءها نودي أن بورك من في النار ومن حولها وسبحان الله رب العالمين |
| | | هنگامی که به آتش رسید، ندائی برخاست که: مبارک است آن کسی که (آثار قدرتش) در آتش (جلوهگر) است و (آفریدگار همهی جهان است، و مبارک است) آن کسی که (موسی نام) و پیرامون آتش (بر پای ایستاده) است (و برای بردن آتش ظاهری آمده است، ولی با آتش پیام آسمانی بر میگردد)، و خدا که پروردگار جهانیان است منزّه است (از این که محدود به مکان و مقیّد به مادّیّت و جسمیّت و متجلّی در صورت و شکلی همچون آتش شود). [[«نُودِیَ»: ندا داده شد. ندائی برخاست. مجهول فعل (نادی) و از باب مُفاعله است. «أَنْ»: حرف تفسیریّه است. یعنی ندا این بود. «مَن فِی النَّارِ» مراد خدا است که نشانه قدرت او در آتش جلوهگر بود. «مَنْ حَوْلَهَا»: مراد موسی است که با آتش عشق الهی رویاروی گشته است و پیام رسان آسمان شده است. «سُبْحَانَ اللهِ ...»: مراد تنزیه خدا از جسمیّت، و تقیّد به مکان، و حلول و ظهور در چیزی است. و یا این که آفریدگار در ذات و صفات و افعال، جدای از آفریدگان است.]] |
|
3168 | 27 | 9 | يا موسى إنه أنا الله العزيز الحكيم |
| | | ای موسی! آن کس (که با تو سخن میگوید) منم که یزدان (جهان و جهانیان و) توانا و مقتدر شکستناپذیر و آگاه و فرزانهی کار به جایم. [[«إِنَّهُ»: آن کس که با تو سخن میگوید. «اللهُ»: عطف بیان است. برخی ضمیر (هُ) در (إِنَّهُ) را ضمیر شأن، و (أَنَا) را مبتدا و (اللهُ) را خبر دانستهاند. در این صورت معنی آیه چنین میشود: بیگمان من خدای عزیز و حکیم هستم.]] |
|