بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
29612629قال لئن اتخذت إلها غيري لأجعلنك من المسجونين
(فرعون سخت برآشفت و) گفت: اگر جز مرا به پروردگاری برگزینی تو را از زمره‌ی زندانیان خواهم کرد (و در بیغوله‌های زندان همچون دیگران خواهی پوسید). [[«الْمَسْجُونِینَ»: زندانیان.]]
29622630قال أولو جئتك بشيء مبين
(موسی) گفت: آیا اگر من چیز روشنی را به تو نشان دهم (که دلیل قاطع و برهان واضحی بر وجود خدای متعال و نمایانگر صدق رسالت و پیغمبری من باشد) باز هم (مرا زندانی می‌کنی؟). [[«شَیْءٍ»: چیز. مراد معجزه دالّ بر وجود خدا و درستی پیغمبریِ موسی است.]]
29632631قال فأت به إن كنت من الصادقين
(فرعون) گفت: اگر از زمره‌ی راستگویانی، آن را بنمای. [[«فَأْتِ بِهِ»: آن را بیاور. آن را نشان بده.]]
29642632فألقى عصاه فإذا هي ثعبان مبين
(در این هنگام موسی) عصای خود را انداخت. به ناگاه اژدهای (حقیقی و) نمایانی گردید. [[«أَلْقَی»: انداخت. افکند. «ثُعْبَانٌ»: اژدها. مار بزرگ (نگا: طه / 20). «مُبِینٌ»: آشکار و نمایان. مراد حقیقی است. یعنی چشم‌بندی و جادوئی در میان نبود. بلکه به خواست خدا چوبه دستی مار گردید.]]
29652633ونزع يده فإذا هي بيضاء للناظرين
و دست خود را (به گریبان فرو برد و سپس آن را) بیرون آورد، ناگهان بینندگان آن را سفید و روشن (همچون ماه تابان) دیدند. (پرتو آن همه جا را نورباران و درخشان کرد). [[«نَزَعَ»: بیرون آورد. مراد بیرون آوردن از گریبان است (نگا: نمل / 12). «بَیْضَآءُ»: سفید. مراد تابان و رخشان است.]]
29662634قال للملإ حوله إن هذا لساحر عليم
(فرعون) به اشراف و بزرگان دور و بر خود گفت: این (مرد) جادوگر بس آگاه (و ماهری) است. [[«مَلإ»: اشراف. بزرگان (نگا: بقره / 246، اعراف / 60).]]
29672635يريد أن يخرجكم من أرضكم بسحره فماذا تأمرون
می‌خواهد با جادوی خود (عامّه‌ی مردم را پیرامون خویش جمع آورد و) شما را از سرزمین خودتان (مصر) بیرون کند. پس شما (چه می‌اندیشید و) چه فرمان می‌دهید؟ [[«مَاذَا تَأْمُرُونَ؟»: فرمان شما چیست؟ این سخن بیانگر سقوط فرعون از ادّعای خدائی ودلجوئی او از سران به هنگام ضعف خود و غلبه موسی است.]]
29682636قالوا أرجه وأخاه وابعث في المدائن حاشرين
گفتند: موسی و برادرش را مهلت بده (و در کار شکنجه‌ی آنان عجله مکن) و به تمام شهرها (ی مصر، مأمورانی) برای بسیج اعزام کن. [[«أَرْجِهْ»: او را مهلت بده. امر مصدر (إرجاء) به معنی به تأخیر انداختن، و ضمیر متّصل (ه) است. در اصل (أَرْجِئْهُ) بوده و همزه برای تخفیف حذف شده است و ضمیر ساکن گشته است (نگا: اعراف / 111). «حَاشِرینَ»: گرد آورندگان. یعنی کسانی باشند که جادوگران را جمع‌آوری و در دربار حاضر کنند.]]
29692637يأتوك بكل سحار عليم
تا همه‌ی جادوگران ماهر و زبردست را پیش تو بیاورند. [[«سَحَّار»: صیغه مبالغه ساحِر است، جادوگر بسیار ماهر و بس آگاه و کهنه‌کار.]]
29702638فجمع السحرة لميقات يوم معلوم
سرانجام جادوگران در روز موعود (که چاشتگاه روز جشن مصریها بود، در مکان معیّنی) گردآورده شدند (و به میدان مبارزه گسیل گشتند). [[«لِمِیقَاتِ»: در وعده‌گاه. در زمان معیّن و در مکان مشخّص (نگا: اعراف / 143 و 155). «یَوْمٍ مَّعْلُومٍ»: روز مشخّص که روز جشن مصریان بوده است.]]


0 ... 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 297 298 299 300 301 302 303 304 305 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

21607782630261350141792539327399451371