نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
2922 | 25 | 67 | والذين إذا أنفقوا لم يسرفوا ولم يقتروا وكان بين ذلك قواما |
| | | و کسانیند که به هنگام خرج کردن (مال برای خود و خانواده) نه زیادهروی میکنند و نه سختگیری، و بلکه در میان این دو (یعنی اسراف و بخل، حدّ) میانهروی و اعتدال را رعایت میکنند. [[«أَنفَقُوا»: خرج کردند. برای خود و خانواده خرید کردند. «لَمْ یَقْتُرُوا»: سختگیری نمیکنند و بخل نشان نمیدهند. «قَوَاماً»: حد وسط. میانهروی. یعنی نه آن چنان سختگیری و تنگچشمی میکنند که زن و فرزندانشان گرسنه بمانند، و نه آن چنان در مخارج و نفقه زیادهروی و باد دستی میکنند که تبذیر و اسراف بشمار آید.]] |
|
2923 | 25 | 68 | والذين لا يدعون مع الله إلها آخر ولا يقتلون النفس التي حرم الله إلا بالحق ولا يزنون ومن يفعل ذلك يلق أثاما |
| | | و کسانیند که با الله، معبود دیگری را به فریاد نمیخوانند و پرستش نمینمایند، و انسانی را که خداوند خونش را حرام کرده است، به قتل نمیرسانند مگر به حق، و زنا نمیکنند. چرا که هر کس (یکی از) این (کارهای ناشایست شرک و قتل و زنا) را انجام دهد، کیفر آن را میبیند. [[«لا یَدْعُونَ»: فرا نمیخوانند. نمیپرستند. «بِالْحَقِّ»: مراد این است که شخص کاری کرده باشد که در برابر آن مستحقّ قصاص باشد (نگا: انعام / 151). «أَثَاماً»: جزاء گناه. کیفر. عقاب و عذاب.]] |
|
2924 | 25 | 69 | يضاعف له العذاب يوم القيامة ويخلد فيه مهانا |
| | | (کسی که مرتکب یکی از کارهای زشت و پلشت شرک و قتل و زنا شود) عذاب او در قیامت مضاعف میگردد، و خوار و ذلیل، جاودانه در عذاب میماند. [[«یُضَاعَفْ»: دو چندان میگردد. چندین برابر میشود. مجزوم است چون بدل از (یَلْقَ) است. «مُهَاناً»: خوار و پست.]] |
|
2925 | 25 | 70 | إلا من تاب وآمن وعمل عملا صالحا فأولئك يبدل الله سيئاتهم حسنات وكان الله غفورا رحيما |
| | | مگر کسی که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، که خداوند (گناهان چنین کسانی را میبخشد و) بدیها و گناهان (گذشتهی) ایشان را به خوبیها و نیکیها تبدیل میکند، و خداوند آمرزنده و مهربان است (و نه تنها که سیّئات را میبخشد، بلکه آنها را تبدیل به حسنات مینماید). [[«یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ»: خداوند بدیهای ایشان را به نیکیها، و گناهانشان را به طاعات و عبادات تبدیل مینماید! کرم بین و لطف خداوندگار، گذشت او با گذشت انسانها، و مهر او با مهر انسانها تفاوت از زمین تا آسمان دارد.]] |
|
2926 | 25 | 71 | ومن تاب وعمل صالحا فإنه يتوب إلى الله متابا |
| | | (آخر) کسی که توبه کند و کار شایسته انجام دهد، کاملاً به سوی خدا باز میگردد (و تبدیل سیّئات به حسنات تعجّبی ندارد. زیرا کار خدا بیمثال، و پاداش خدا بیحساب و دریای مهرش بیکران است). [[«وَ مَن تَابَ ...»: این آیه پاسخی است برای تعجّبی که چه بسا آیه پیشین در برخی از اذهان برمیانگیزد، و آن این که چگونه ممکن است خداوند سیّئات را به حسنات تبدیل فرماید؟ «مَتَاباً»: بازگشتن. دست کشیدن از معاصی. مفعول مطلق تأکیدی است و بیانگر اهمّیّت و عظمت توبه است. معنی آیه چنین هم میتواند باشد: کسی که از معاصی دست بکشد و علاوه از آن کارهای شایسته انجام دهد، این چنین کسی به سوی خدا برمیگردد و توبه میکند.]] |
|
2927 | 25 | 72 | والذين لا يشهدون الزور وإذا مروا باللغو مروا كراما |
| | | و (بندگان خدای رحمان) کسانیند که بر باطل گواهی نمیدهند، و هنگامی که کارهای یاوه و سخنان پوچی را ببینند و بشنوند، بزرگوارانه (از شرکت در بیهودهکاری و یاوهسرائی کنارهگیری میکنند و از آنها) میگذرند. [[«الزُّور»: باطل. «لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ»: در مجالس دروغگوئی و معاصی شرکت نمیکنند. شهادت باطل و گواهی دروغ نمیدهند. «إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ»: هر گاه سخنان یاوه را بشنوند. هر گاه لغزشی و گناهی از کسی مشاهده کنند (نگا: مؤمنون / 3). «مَرُّوا کِرَاماً»: بزرگوارانه میگذرند و همچون بزرگان خویشتن را از شرکت در بدگوئیها و بدکرداریها کنار میکشند و بزرگوارانه میگذرند و همچون بزرگان لغزش و گناه دیگران را نادیده میگیرند و به پخش آن نمیپردازند. یا این که اگر دشنام و حرفهای زشتی از کسی شنیدند، به بزرگی خود میبخشند.]] |
|
2928 | 25 | 73 | والذين إذا ذكروا بآيات ربهم لم يخروا عليها صما وعميانا |
| | | و کسانیند هنگامی که به وسیلهی آیات پروردگارشان پند داده شدند همسان کران و نابینایان بر آن فرو نمیافتند (و غافلوار بدان گوش فرا نمیدهند. بلکه با گوش دل میشنوند و با چشم عقل بدان مینگرند، و درسها و اندرزهای قرآنی را آویزهی گوش جان میکنند و نیروی ایمان خود را بدان تقویت میسازند). [[«ذُکِّرُوا»: نصیحت شدند. پند داده شدند. «لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها»: بر آن فرو نمیافتند. بدان نمیپردازند و گوش فرا نمیدهند. «صُمّاً وَ عُمْیاناً»: جمع أَصَمّ و أَعْمی، کران و کوران. حال است. مراد این است که بندگان خوب خدا، واقعاً به قرآن گوش میدهند و بدان عمل میکنند و کور و کر از آن نمیگذرند.]] |
|
2929 | 25 | 74 | والذين يقولون ربنا هب لنا من أزواجنا وذرياتنا قرة أعين واجعلنا للمتقين إماما |
| | | و کسانیند که میگویند: پروردگارا! همسران و فرزندانی به ما عطاء فرما (که به سبب انجام طاعات و عبادات و دیگر کارهای پسندیده، مایهی سرور ما و) باعث روشنی چشمانمان گردند، و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان (به گونهای که در صالحات و حسنات به ما اقتداء و از ما پیروی نمایند). [[«قُرَّةَ أَعْیُنٍ»: روشنی چشمان. مایه سرور و شادی (نگا: طه / 40). «إِمَاماً»: پیشوا. رهبر. سرمشق (نگا: بقره / 124، هود / 17). ذکر (إمام) به صورت مفرد بدان خاطر است که اسم جنس است (نگا: تفسیر قاسمی) و به صورت مفرد و جمع به کار میرود (نگا: تفسیر آلوسی).]] |
|
2930 | 25 | 75 | أولئك يجزون الغرفة بما صبروا ويلقون فيها تحية وسلاما |
| | | به اینان بالاترین درجات و عالیترین منزلگاههای بهشت داده میشود در برابر صبر و استقامتشان (بر انجام طاعات و دوری از منکرات)، و در آن (جایگاههای والای بهشت، از هر سو) بدانان درود و سلام گفته میشود. [[«الْغُرْفَةَ»: قسمتهای فوقانی ساختمان و طبقات بالای منازل. ساختمان بلند. در اینجا مراد منازل و درجات عالی بهشت است (نگا: عنکبوت / 58، زمر / 20). «بِمَا»: به سبب صبرشان. واژه (ب) سببیّه، و (ما) مصدریّه است (نگا: رعد / 24). «تَحِیَّةً وَ سَلاماً»: واژه (سَلاماً) عطف تفسیر برای (تَحِیَّةً) است (نگا: یونس / 10).]] |
|
2931 | 25 | 76 | خالدين فيها حسنت مستقرا ومقاما |
| | | در آنجاها جاودانه میمانند. چه قرارگاه خوب و چه جایگاه زیبائی!! [[«مُسْتَقَرّاً وَ مُقَاماً»: (نگا: فرقان / 66).]] |
|