نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
277 | 2 | 270 | وما أنفقتم من نفقة أو نذرتم من نذر فإن الله يعلمه وما للظالمين من أنصار |
| | | و هر هزینهای را که (در راه خیر یا شر) متحمّل میشوید، یا هر نذری را که (در راه طاعت یا معصیت) به گردن میگیرید، بیگمان خداوند آن را میداند، و ستمگران را یاوری نیست. [[«نَفَقَة»: بذل و بخشش. صرف مال. «أَنصَار»: یاوران. مددکاران.]] |
|
278 | 2 | 271 | إن تبدوا الصدقات فنعما هي وإن تخفوها وتؤتوها الفقراء فهو خير لكم ويكفر عنكم من سيئاتكم والله بما تعملون خبير |
| | | اگر بذل و بخششها را آشکار کنید، چه خوب، و اگر آنها را پنهان دارید و به نیازمندان بپردازید، برای شما بهتر خواهد بود و برخی از گناهان شما را میزداید، و خداوند آگاه از هر آن چیزی است که انجام میدهید. [[«إِن تُبْدُوا»: اگر آشکار سازید. «صَدَقَات»: بذل و بخششها. «فَنِعِمَّا هِیَ»: چه خوب! مراد این است که آشکار ساختن بذل و بخششها پسندیده است. «یُکَفِّرُ»: محو و نابود میکند. میزداید. «سَیِّئَات»: نابکاریها. زشتیها. مراد گناهان کوچک و بزرگ است.]] |
|
279 | 2 | 272 | ليس عليك هداهم ولكن الله يهدي من يشاء وما تنفقوا من خير فلأنفسكم وما تنفقون إلا ابتغاء وجه الله وما تنفقوا من خير يوف إليكم وأنتم لا تظلمون |
| | | هدایت آنان بر تو واجب نیست، ولیکن خداوند هر که را بخواهد هدایت میکند، و هر چیز نیک و بایستهای که میبخشید برای خودتان است (و سود آن عائد خودتان میگردد) و (این وقتی خواهد بود که) جز برای رضایت خدا نبخشید. و هر چیز نیک و بایستهای که (بدین گونه) ببخشید به طور کامل به خود شما بازپس داده میشود و (کوچکترین) ستمی به شما نخواهد شد. [[«لَیْسَ عَلَیْکَ هُدَاهُمْ»: هدایت آنان بر تو واجب نیست، بلکه بر تو تبلیغ است و بس. «خَیْر»: مراد مال و دارائی است. «ما تُنفِقُونَ»: نمیبخشید. نباید ببخشید. «وَجْه»: ذات. اطلاق جزء بر کلّ است. «إبْتِغَآءَ وَجْهِ اللهِ»: طلب رضای خدا. «یُوَفَّ»: به تمام و کمال داده میشود.]] |
|
280 | 2 | 273 | للفقراء الذين أحصروا في سبيل الله لا يستطيعون ضربا في الأرض يحسبهم الجاهل أغنياء من التعفف تعرفهم بسيماهم لا يسألون الناس إلحافا وما تنفقوا من خير فإن الله به عليم |
| | | (چنین بذل و بخششی مخصوصاً باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا درماندهاند و به تنگنا افتادهاند و نمیتوانند در زمین به مسافرت پردازند (و از راه تجارت و کسب و کار برای خود هزینه زندگی فراهم سازند و) به خاطر آبرومندی و خویشتنداری، شخص نادان میپندارد که اینان دارا و بینیازند، امّا ایشان را از روی رخساره و سیمایشان میشناسی، (چه از لحن گفتار و طرز رفتار پیدا و نمودارند و) با الحاح و اصرار (چیزی) از مردم نمیخواهند. و هر چیز نیک و بایستهای را که ببخشید، بیگمان خدا از آن آگاه است. [[«لِلْفُقَرَآءِ»: به مستمندان. جار و مجرور متعلّق است به (وَ مَا تُنفِقُوا) در آیه قبلی، یا به فعل محذوفی همچون (إِعْمَدُوا؛ إِجْعَلُوا.) یعنی: إِعْمَدُوا لِلْفُقَرَآءِ؛ إِجْعَلُوا مَا تُنفِقُونَ لِلْفُقَرَآءِ؛ صَدَقَاتُکُمْ لِلْفُقَرَآءِ. «أُحْصِرُوا»: بازداشته شدهاند. جلو آنان گرفته شده است. همه اوقاتشان وقف جهاد یا کسب علم شده است. «ضَرْب»: راه رفتن. مسافرت کردن. مراد جستجو و تکاپوی در کار تجارت و کسب و تلاشِ در پی معاش است. «تَعَفُّف»: قناعت. شرم و حیا. «سِیمَا»: رخساره. دیدار. «إِلْحَافاً»: الحاح. اصرار. مفعول مطلق است؛ زیرا الحاف خود نوعی از سؤال یعنی درخواست است؛ و یا این که به معنی مُلْحِفینَ و حال بشمار است. «لا یَسْأَلُونَ الْنَّاسَ إِلْحَافاً»: پافشارانه چیزی از مردم نمیخواهند. از مردم اصلاً چیزی نمیخواهند. «خَیْر»: مراد مال و دارائی است.]] |
|
281 | 2 | 274 | الذين ينفقون أموالهم بالليل والنهار سرا وعلانية فلهم أجرهم عند ربهم ولا خوف عليهم ولا هم يحزنون |
| | | کسانی که دارائی خود را در شب و روز (و در همهی اوضاع و احوال) و به گونهی پنهان و آشکار میبخشند، مزدشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسی بر آنان است و نه ایشان اندوهگین خواهند شد. [[«سِرّاً وَ عَلانِیَةً»: پنهان و آشکارا. حال ضمیر (و) در فعل (یُنفِقُونَ) بوده و به معنی: مُسِرِّینَ و مُعْلِنِینَ به کار رفتهاند. ذکر (لَیْل) پیش از (نَهار) و (سِرّ) قبل از (عَلانِیَة) بیانگر این واقعیّت است که بذل و بخشش نهانی، مقدّم بر بذل و بخشش آشکارا است.]] |
|
282 | 2 | 275 | الذين يأكلون الربا لا يقومون إلا كما يقوم الذي يتخبطه الشيطان من المس ذلك بأنهم قالوا إنما البيع مثل الربا وأحل الله البيع وحرم الربا فمن جاءه موعظة من ربه فانتهى فله ما سلف وأمره إلى الله ومن عاد فأولئك أصحاب النار هم فيها خالدون |
| | | کسانی که ربا میخورند (از گورهای خود به هنگام دوباره زنده شدن، یا از مشی اجتماعی خود در دنیا) برنمیخیزند مگر همچون کسی که(- بنا به گمان عربها -)شیطان او را سخت دچار دیوانگی سازد (و نتواند تعادل خود را حفظ کند)؛ این از آنرو است که ایشان میگویند: خرید و فروش نیز مانند ربا است. و حال آن که خداوند خرید و فروش را حلال کرده است و ربا را حرام نموده است. پس هر که اندرز پروردگارش به او رسید و (از رباخواری) دست کشید، آنچه پیشتر بوده (و سود و نزولی که قبلاً دریافت نموده است) از آن او است و سروکارش با خدا است؛ امّا کسی که برگردد (و مجدّداً مرتکب رباخواری شود) این گونه کسانی اهل آتشند و جاودانه در آن میمانند. [[«یَأْکُلُونَ»: میخورند. مراد دریافت میدارند و در آن تصرّف مینمایند. «لا یَقُومُونَ»: به هنگام زندهشدن از گورها برنمیخیزند. از مشی اجتماعیِ دیوانهوار خود در دنیا دست برنمیدارند و آنی آسودهخاطر نمیگردند. «یَتَخَبَّطُهُ»: او را پیاپی و ناهنجارانه بزند. «مَسّ»: جنون. دیوانگی. «مِنَ الْمَسِّ». به سبب دیوانگی ناشی از خودباختگی یا هراس. جار و مجرور متعلّق به یَقُومُ یا یَتَخَبَّطُهُ است. در اینجا رباخواران به صرعیان و دیوانگان تشبیه شدهاند، و این تشبیه بنا بر اسلوب عرب است. آنان زیبایان و نیکوکاران و اشیاء قشنگ و خوشایند را به فرشته تشبیه میکنند (نگا: یوسف / 31) و زشتها و بدکرداران و اشیاء بدریخت و ناخوشایند را به شیطان و غول (نگا: صافّات / 65). «بَیْع»: معامله. خرید و فروش. «مَا سَلَفَ»: آنچه از ربا پیش از تحریم بوده است و گذشته است. «أَمْر»: کار.]] |
|
283 | 2 | 276 | يمحق الله الربا ويربي الصدقات والله لا يحب كل كفار أثيم |
| | | خداوند (برکت) ربا را (و اموالی را که ربا با آن بیامیزد) نابود میکند و (ثواب) صدقات را (و اموالی را که از آن بذل و بخشش شود) فزونی میبخشد، و خداوند هیچ انسان ناسپاس گنهکاری را دوست نمیدارد. [[«یَمْحَقُ»: نابود میکند. محو میگرداند. رو به کاستی میبرد. «یُرْبِی»: افزایش میدهد. فزونی میبخشد. «کَفَّارٍ»: معتاد به کفر و مقیم بر آن. «أَثِیمٍ»: فرو رفته در گناه. واژههای (کَفَّار) و (أَثِیم) صیغه مبالغهاند و در اینجا برای بیان رسوائی و نابکاری رباخوار به کار رفتهاند، و نباید گمان برد که خداوند کافر گناهکار را دوست میدارد. نه هرگز! به کار رفتن صیغه مبالغه، برای فرق با غیرمبالغه نیست.]] |
|
284 | 2 | 277 | إن الذين آمنوا وعملوا الصالحات وأقاموا الصلاة وآتوا الزكاة لهم أجرهم عند ربهم ولا خوف عليهم ولا هم يحزنون |
| | | بیگمان کسانی که ایمان بیاورند و کار شایسته انجام بدهند و نماز را چنان که باید برپای دارند و زکات را بپردازند، مزدشان نزد پروردگارشان است و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند. [[«أقَامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکَاةَ»: نماز را چنان که باید میخوانند و زکات مال بدر میکنند. نمازخواندن و زکاتدادن، جزو (صالِحات) یعنی کارهای شایسته و پسندیده میباشد، لیکن ذکر مجدّد آن دو، بیانگر فضیلت سترگ آنها است.]] |
|
285 | 2 | 278 | يا أيها الذين آمنوا اتقوا الله وذروا ما بقي من الربا إن كنتم مؤمنين |
| | | ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (عذاب و عقاب) خدا بپرهیزید و آنچه از (مطالبات) ربا (در پیش مردم) باقی مانده است فروگذارید، اگر مؤمن هستید. [[«إِتَّقُوا اللهَ»: در اینجا مضاف محذوف است، و تقدیر چنین است: إِتَّقُوا عِقَابَ اللهِ. یعنی: خویشتن را از عقاب و عذاب خدا بپرهیزید. «ذَرُوا»: ترک کنید. رها سازید. از ماده (وذر).]] |
|
286 | 2 | 279 | فإن لم تفعلوا فأذنوا بحرب من الله ورسوله وإن تبتم فلكم رءوس أموالكم لا تظلمون ولا تظلمون |
| | | پس اگر چنین نکردید، بدانید که به جنگ با خدا و پیغمبرش برخاستهاید، و اگر توبه کردید (و از رباخواری دست کشیدید و اوامر دین را گردن نهادید) اصل سرمایههایتان از آن شما است، نه ستم میکنید و نه ستم میبینید. [[«فَأْذَنُوا»: پس یقین داشته باشید. پس بدانید. «تُبْتُمْ»: توبه کردید. پشیمان شدید و دست کشیدید. «رُؤُوس»: جمع رَأْس، سرمایهها. اصل اموال.]] |
|