نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
249 | 2 | 242 | كذلك يبين الله لكم آياته لعلكم تعقلون |
| | | بدین گونه، خدا آیات خود را برایتان بیان میکند، شاید شما خردورزی کنید. |
|
250 | 2 | 243 | ألم تر إلى الذين خرجوا من ديارهم وهم ألوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم أحياهم إن الله لذو فضل على الناس ولكن أكثر الناس لا يشكرون |
| | | آیا سوی کسانی که ترسان از خانههاشان برون رفتند، حال آنکه هزاران تن بودند ننگریستی؟ پس خدا به آنان گفت: «بمیرید.» سپس آنان را زنده کرد. بیگمان خدا نسبت به مردم بهراستی صاحبِ فضیلت است، ولی بیشتر مردمان سپاس نمیگزارند. |
|
251 | 2 | 244 | وقاتلوا في سبيل الله واعلموا أن الله سميع عليم |
| | | و در راه خدا کشتار کنید و بدانید که خدا همواره بس شنوایی بسیار داناست. |
|
252 | 2 | 245 | من ذا الذي يقرض الله قرضا حسنا فيضاعفه له أضعافا كثيرة والله يقبض ويبسط وإليه ترجعون |
| | | کیست آن کس که به (بندگانِ) خدا وام نیکویی دهد، پس خدا آن را برای او چندان برابر بیفزاید؟ و خدا(ست که در معیشت بندگان) تنگی و گشایش پدید میآورد؛ و تنها سوی او بازگردانده میشوید. |
|
253 | 2 | 246 | ألم تر إلى الملإ من بني إسرائيل من بعد موسى إذ قالوا لنبي لهم ابعث لنا ملكا نقاتل في سبيل الله قال هل عسيتم إن كتب عليكم القتال ألا تقاتلوا قالوا وما لنا ألا نقاتل في سبيل الله وقد أخرجنا من ديارنا وأبنائنا فلما كتب عليهم القتال تولوا إلا قليلا منهم والله عليم بالظالمين |
| | | آیا سوی گروهی چشمگیر از بنیاسرائیل پس از موسی ننگریستی؟ چون به پیامبر برجستهشان گفتند: «فرماندهی جنگی برایمان برگمار تا در راه خدا کشتار کنیم.» (آن پیامبر) گفت: «اگر کشتار بر شما مقرّر گردد، شاید شما کشتار نکنید.» گفتند: «چرا در راه خدا کشتار نکنیم با آنکه ما بیگمان از دیارمان و از (نزد) فرزندانمان بیرون رانده شدیم؟» پس هنگامی که کشتار بر آنان مقرّر شد، جز اندکی از آنان، (همگی) پشت کردند. و خدا به (حالِ) ستمگران بسی داناست. |
|
254 | 2 | 247 | وقال لهم نبيهم إن الله قد بعث لكم طالوت ملكا قالوا أنى يكون له الملك علينا ونحن أحق بالملك منه ولم يؤت سعة من المال قال إن الله اصطفاه عليكم وزاده بسطة في العلم والجسم والله يؤتي ملكه من يشاء والله واسع عليم |
| | | و پیامبر برجستهشان به آنان گفت: «بهراستی، خدا طالوت را بر شما همواره به فرماندهی جنگ برگماشته است.» گفتند: «چگونه او را بر ما فرماندهی است با آنکه ما به فرماندهی از وی سزاوارتریم، در حالی که به او گشایشی مالی داده نشده است؟» پیامبر برجستهشان گفت: «بهدرستی، خدا او را بر شما برگزیده و (هم) او را در دانش و بینش و جسم(اش) بر شما گشایشی داده است. و خدا فرماندهیش را به هر کس که بخواهد میدهد و خدا گشایشگری داناست.» |
|
255 | 2 | 248 | وقال لهم نبيهم إن آية ملكه أن يأتيكم التابوت فيه سكينة من ربكم وبقية مما ترك آل موسى وآل هارون تحمله الملائكة إن في ذلك لآية لكم إن كنتم مؤمنين |
| | | و پیامبر برجستهشان برایشان گفت: «در حقیقت، نشانهی فرماندهی او این است که آن صندوق (عهد) که در آن آرامش خاطری از جانب پروردگارتان و بازماندهای است از آنچه خاندان موسی و خاندان هارون (در آن) بر جای نهادند - در حالی که فرشتگان آن را حمل میکنند - برایتان خواهد آمد. اگر مؤمن بودهاید، برایتان بهراستی در این (رویداد) نشانهای بزرگ است.» |
|
256 | 2 | 249 | فلما فصل طالوت بالجنود قال إن الله مبتليكم بنهر فمن شرب منه فليس مني ومن لم يطعمه فإنه مني إلا من اغترف غرفة بيده فشربوا منه إلا قليلا منهم فلما جاوزه هو والذين آمنوا معه قالوا لا طاقة لنا اليوم بجالوت وجنوده قال الذين يظنون أنهم ملاقو الله كم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرة بإذن الله والله مع الصابرين |
| | | پس چون طالوت با لشکریان (خود از آنان) جدا شد، گفت: «خدا همانا شما را به وسیلهی نهری آزماینده است. پس هر کس از آن بنوشد، از (پیروان) من نیست، و هر کس از آن نچشد، بهراستی او از من است.» مگر کسی که با دستش کفی برگرفت، پس (همگی) جز اندکی از آنان، از آن (نهر) نوشیدند. پس هنگامی که (طالوت) با کسانی که همراه وی ایمان آورده بودند، از آن (نهر) گذشتند، گفتند: «امروز ما را یارای (مقابله) با جالوت و سپاهیانش نیست.» کسانی که به ملاقات خدا گمان (شایسته) دارند، گفتند: «بسا گروهی اندک که بر گروهی بسیار، به اذن پروردگار پیروز شدند و خدا با شکیبایان است.» |
|
257 | 2 | 250 | ولما برزوا لجالوت وجنوده قالوا ربنا أفرغ علينا صبرا وثبت أقدامنا وانصرنا على القوم الكافرين |
| | | و هنگامی که با جالوت و سپاهیاناش روبهرو شدند، گفتند: «پروردگارمان! بر (سراپای)مان سیل شکیبایی فرو ریز و گامهایمان را (در کارزار) استوار بدار و ما را بر گروه کافران پیروز فرما.» |
|
258 | 2 | 251 | فهزموهم بإذن الله وقتل داوود جالوت وآتاه الله الملك والحكمة وعلمه مما يشاء ولولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الأرض ولكن الله ذو فضل على العالمين |
| | | پس آنان را به اذن خدا شکست دادند و داوود، جالوت را کشت و خدا به او فرماندهی رسالت و حکومت و حکمت داد، و از آنچه میخواست به او آموخت. و اگر جلوگیری خدا برخی از مردم را به وسیلهی برخی دیگر نبود، زمین (و زمینهی تکلیف) همواره تباه میگردید، لیکن خدا نسبت به جهانیان کانون فضلیت است. |
|