نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
651 | 4 | 158 | بل رفعه الله إليه وكان الله عزيزا حكيما |
| | | بلکه خداوند او را (از دست آنان رهاند و پس از گذشت روزگاری که خود میداند، وی را میراند و) در پیش خود به مرتبهی والائی رساند. و خداوند چیره (است و بر هر کاری توانا است، و) حکیم است (و هر چیزی را برابر حکمتی انجام میدهد، و سنجیده عمل میکند). [[«رَفَعَهُ»: او را رفعت و عزّت بخشید (نگا: آلعمران / 55، مائده / 117، مریم / 57).]] |
|
652 | 4 | 159 | وإن من أهل الكتاب إلا ليؤمنن به قبل موته ويوم القيامة يكون عليهم شهيدا |
| | | و کسی از اهل کتاب نیست مگر این که پیش از مرگ خود (در آن دم که در آستانهی مرگ قرار میگیرد و ارتباط او با این جهان ضعیف و با جهان بعد از مرگ قوی میگردد و پردهها تا اندازهای از برابر چشمش کنار میرود و بسیاری از حقائق را میبیند) به عیسی ایمان میآورد (امّا دیگر چه سود، فرصت از دست رفته است و ایمان و توبه ناپذیرفته است) و روز رستاخیز گواه بر آنان خواهد بود (و شهادت میدهد که او تنها بنده و فرستادهی خدا بوده است و رسالت آسمانی را رسانده است). [[«إِنْ»: نیست. «بِهِ»: بدو، یعنی به عیسی. «قَبْلَ مَوْتِهِ»: پیش از مرگ خود، یعنی یکایک اهل کتاب که مانند هرکس دیگری در این وقت توبه ایشان پذیرفتنی نیست (نگا: یونس / 90، و غافر / 84 و 85). علّت عدم پذیرش ایمان در آستانه مرگ این است که چنین ایمانی اضطراری است؛ نه اختیاری (نگا: انعام / 158). «شَهِیداً»: گواه (نگا: مائده / 116 - 119).]] |
|
653 | 4 | 160 | فبظلم من الذين هادوا حرمنا عليهم طيبات أحلت لهم وبصدهم عن سبيل الله كثيرا |
| | | به خاطر جور و ستمی که از یهودیان سر زد و (به خصوص) به سبب این که بسی از راه خدا (مردمان را) بازداشتند، (برای تنبیه ایشان، قسمتی از) چیزهای پاکیزه را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم. [[«هَادُوا»: آئین یهودیّت را پذیرفتند. «صَدِّ»: بازداشتن. جلوگیری کردن. «کَثِیراً»: صفت مصدر محذوفی است و تقدیر چنین است: صَدّاً کَثِیراً.]] |
|
654 | 4 | 161 | وأخذهم الربا وقد نهوا عنه وأكلهم أموال الناس بالباطل وأعتدنا للكافرين منهم عذابا أليما |
| | | و (همچنین بر آنان برخی از چیزهای پاکیزه و حلال را حرام کردیم) به خاطر دریافت ربا (و رباخواری)، در حالی که (بر زبان پیغمبران) از آن نهی شده بودند، و به سبب خوردن مال مردم به ناحق، و ما برای کافران ایشان عذاب دردناکی را آماده کردهایم. [[«الرِّبَوا»: ربا. رباخواری. رسمالخطّ قرآنی این واژه را با واو و الف ضبط کرده است.]] |
|
655 | 4 | 162 | لكن الراسخون في العلم منهم والمؤمنون يؤمنون بما أنزل إليك وما أنزل من قبلك والمقيمين الصلاة والمؤتون الزكاة والمؤمنون بالله واليوم الآخر أولئك سنؤتيهم أجرا عظيما |
| | | و امّا راسخان در علم از میان ایشان، و مؤمنان (امّت محمّدی) که ایمان دارند بدانچه بر تو و بدانچه (بر پیغمبران) پیش از تو نازل شده است، و به ویژه آنان که نماز را چنان که باید میخوانند، و کسانی که زکات مال به در میکنند، و افرادی که به خدا و روز قیامت ایمان دارند، به همهی اینان پاداش بزرگی را خواهیم داد. [[«لکِنْ»: امّا. ولی. این واژه برای استدراک مابعد خود از (اَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ) به کار رفته است. «الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»: ثابتقدمان در دانش. فرزانگان آشنا به علوم دینی. «الْمُقِیمِینَ الصَّلوةَ»: نمازگزارانی که چنان که باید نماز را به جای میآورند. منصوب به اختصاص است، و تقدیر چنین است: أَخُصُّ الْمُقِیمِینَ الصَّلاةَ بِالذِّکْرِ أَوْ بِالْمَدْحِ. «الْمُؤْتُونَ»: دهندگان. از مصدر إیتاء.]] |
|
656 | 4 | 163 | إنا أوحينا إليك كما أوحينا إلى نوح والنبيين من بعده وأوحينا إلى إبراهيم وإسماعيل وإسحاق ويعقوب والأسباط وعيسى وأيوب ويونس وهارون وسليمان وآتينا داوود زبورا |
| | | ما به تو (ای پیغمبر، قرآن و شریعت را) وحی کردیم، همان گونه که پیش از تو به نوح و پیغمبران بعد از او وحی کردیم، و (همان گونه که) به ابراهیم، اسحاق، یعقوب، نوادگان (او که برخی از آنان پیغمبران خدا بودند)، عیسی، ایّوب، یونس، هارون، و سلیمان وحی کردیم، و به داود زبور دادیم. [[«الأسْبَاطِ»: جمع سِبْط، نوادگان. مراد نوادگان دوازدهگانه یعقوب است (نگا: اعراف / 160). بعضیها معتقدند که همه آنان پیغمبر بودهاند، ولی برخی از ایشان پیغمبر بودهاند (نگا: مائده / 12).]] |
|
657 | 4 | 164 | ورسلا قد قصصناهم عليك من قبل ورسلا لم نقصصهم عليك وكلم الله موسى تكليما |
| | | و ما پیغمبران زیادی را روانه کردهایم که سرگذشت آنان را قبلاً برای تو بیان کردهایم، و پیغمبران (دیگر) زیادی را (به میان مردم روانه کردهایم) که سرگذشت آنان را برای تو بیان نکردهایم. (و شیوهی وحی به موسی این بود که) خداوند حقیقةً (از پشت حجاب بدون واسطه) با موسی سخن گفت. [[«رُسُلاً»: پیغمبران. مفعول فعل محذوفی چون (أَرْسَلْنَا) است. «تَکْلِیماً»: حرف زدن. مفعول مطلق و برای تأکید است.]] |
|
658 | 4 | 165 | رسلا مبشرين ومنذرين لئلا يكون للناس على الله حجة بعد الرسل وكان الله عزيزا حكيما |
| | | ما پیغمبران را فرستادیم تا (مؤمنان را به ثواب) مژدهرسان، و (کافران را به عقاب) بیمدهنده باشند، و بعد از آمدن پیغمبران حجّت و دلیلی بر خدا برای مردمان باقی نماند (و نگویند که اگر پیغمبری به سوی ما میفرستادی، ایمان میآوردیم و راه طاعت و عبادت در پیش میگرفتیم). و خدا چیرهی حکیم است (و کارهایش از روی قدرت و حکمت انجام میپذیرد). [[«رُسُلاً»: بدل از (رُسُلاً) در آیه پیشین است. «بَعْدَ الرُّسُلِ»: پس از آمدن پیغمبران.]] |
|
659 | 4 | 166 | لكن الله يشهد بما أنزل إليك أنزله بعلمه والملائكة يشهدون وكفى بالله شهيدا |
| | | (هر چند که کافران نبوّت تو را انکار میکنند) لیکن خداوند بر آنچه (از قرآن) بر تو نازل شده است گواهی میدهد. این خدا است که آن را به (مقتضای) دانش (خاصّ) خویش نازل کرده است. و فرشتگان (نیز بدان) گواهی میدهند و (صحّت نبوّت تو را تصدیق میکنند. گرچه) کافی است که خدا گواه باشد. [[«لکِنْ»: امّا. ولی. استدراک از مفهوم ماقبل است. «بِعِلْمِهِ»: برابر دانش خاصّ خود، قرآن را نازل کرده است و او میداند که تو شایستگی دریافت آن را داری، و در آن مصلحت بندگان را مراعات نموده است، و پیوسته در حفظ آن هم میکوشد.]] |
|
660 | 4 | 167 | إن الذين كفروا وصدوا عن سبيل الله قد ضلوا ضلالا بعيدا |
| | | بیگمان کسانی که راه کفر را در پیش گرفتهاند و (دیگران را با تهدید یا تبلیغ) از راه خدا بازداشتهاند (و مانع دخول مردم به دین خدا شدهاند، فرسنگها از حق دور گشتهاند و) بسیار گمراه شدهاند. [[«صَدُّوا»: باز داشتهاند. مانع شدهاند. «ضَلالاً بَعِیداً»: گمراهی دور و دراز. سرگشتگی فراوان.]] |
|