نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
621 | 4 | 128 | وإن امرأة خافت من بعلها نشوزا أو إعراضا فلا جناح عليهما أن يصلحا بينهما صلحا والصلح خير وأحضرت الأنفس الشح وإن تحسنوا وتتقوا فإن الله كان بما تعملون خبيرا |
| | | هرگاه همسری دید که شوهرش (خویشتن را بالاتر از او میگیرد و از انجام امور خانوادگی) سر باز میزند و (یا با او نمیسازد و از او) رویگردان است، بر هیچ یک از آن دو گناهی نیست این که (بکوشند به وسیلهی صرف نظر کردن زن از برخی از مخارج و همبستری) میان خویشتن صلح و صفا راه بیندازند، و صلح (همیشه از جنگ و جدائی) بهتر است. (سرچشمهی بسیاری از نزاعها بخل است) و انسانها با بخل سرشته شدهاند (و مال دوستی خصلت ذاتی و دائمی بشر است و باید پیوسته با آن مبارزه و پیکار کرد) و اگر نیکوکاری و نیکرفتاری کنید و (با زنان بسازید و به بهترین وجه با آنان معامله کرده و با ترک ستمکاری و بدرفتاری با ایشان) پرهیزگاری کنید، بیگمان خداوند از آنچه میکنید بس آگاه است (و پاداش شما را چنان که باید میدهد). [[«بَعْل»: شوهر. «نُشُوزاً»: سرکشی. سر باز زدن. مراد بدرفتاری مرد با زن است، بدین گونه که خود را بالاتر از او بداند یا این که در نفقه تقصیر و کوتاهی کند. «إِعْرَاضاً»: رویگردانی. مراد خودداری از همبستری با او و ترک سخن و بیاعتنائی نسبت بدو است. «الشُّحَّ»: بخل شدید. آزمندی.]] |
|
622 | 4 | 129 | ولن تستطيعوا أن تعدلوا بين النساء ولو حرصتم فلا تميلوا كل الميل فتذروها كالمعلقة وإن تصلحوا وتتقوا فإن الله كان غفورا رحيما |
| | | شما نمیتوانید (از نظر محبّت قلبی) میان زنان دادگری (کامل) برقرار کنید، هر چند هم (در این راه به خود زحمت دهید و) همهی کوشش و توان خود را به کار برید. ولی (از زنی که میانه چندانی با او ندارید) به طور کلّی دوری نکنید، بدان گونه که او را به صورت زن معلّقهای درآورید (که بلاتکلیف بوده و نه شوهردار و نه بیشوهر بشمار میآید). و اگر صفا و صمیمیّت (میان خود) راه بیندازید و (جور و جفا و کدورت پیشین را ترک گوئید و با اصلاح حال و دادگری پیش گرفتن) پرهیزگاری کنید، (خداوند از تقصیر و لغزش شما میگذرد) چرا که خداوند بس آمرزندهی مهربان است. [[«لَوْ حَرَصْتُمْ»: هر چند که رغبت و علاقه زیاد داشته باشید و آزمندانه بدان بپردازید. «فَتَذَرُوهَا»: او را رها سازید. از ماده (وذر) به معنی ترک کردن و بیاعتنائی کردن. از این ماده تنها فعل مضارع و امر استعمال دارد. «الْمُعَلَّقَة»: زنی را گویند که شوهر با او نمیسازد و میان او و دیگر زنان عدالت مراعات نمیدارد. لذا او پا در هوا بوده و به چیزی میماند که میان آسمان و زمین آویزان است و نه اینجا قراری و نه آنجا مداری داشته باشد.]] |
|
623 | 4 | 130 | وإن يتفرقا يغن الله كلا من سعته وكان الله واسعا حكيما |
| | | و اگر (راهی برای صلح و سازش نیافتند و جز نفرت نیفزودند و کار بدانجا رسید که) از هم جدا شوند، خداوند هر یک از آنان را با فضل فراوان و لطف گستردهی خود بینیاز میکند (و بدین شوهری بهتر از شوهر نخستین، و بدان همسری بهتر از همسر پیشین عطا میکند) و خداوند دارای فضل و رحمت فراوان (در حق بندگان است و کارهای ایشان را از روی حکمت میگرداند؛ چرا که) حکیم است. [[«سَعَة»: دارائی فراوان. فضل و لطف گسترده و فراخ. «وَاسِعاً»: دارنده نعمت و رحمت بیمرز و بیحد.]] |
|
624 | 4 | 131 | ولله ما في السماوات وما في الأرض ولقد وصينا الذين أوتوا الكتاب من قبلكم وإياكم أن اتقوا الله وإن تكفروا فإن لله ما في السماوات وما في الأرض وكان الله غنيا حميدا |
| | | آنچه در آسمانها و زمین است از آن خدا است. و ما (که خالق همهی جهان و صاحب قدرت مطلق در آنیم) به کسانی که پیش از شما بدیشان کتاب (آسمانی) دادهایم توصیه نمودهایم و به شما (نیز ای مؤمنان) سفارش میکنیم که از (خشم) خدا بپرهیزید، و اگر (نافرمانی کردید و) کفر ورزیدید (زیانی به خدا نمیرسانید. چرا) که آنچه در آسمانها و زمین است از آن او است و بینیاز (از عبادت بندگان و) شایستهی ستایش است. [[«إِیَّاکُمْ»: شما را. عطف بر (الَّذِینَ) است. «حَمِیداً»: ستودنی. فعیل به معنی مفعول یعنی محمود است.]] |
|
625 | 4 | 132 | ولله ما في السماوات وما في الأرض وكفى بالله وكيلا |
| | | و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خدا است، و خدا برای نگهبانی و نگهداری (آنها) کافی است. [[«وَکِیلاً»: متولّی. نگاهبان. یار و یاور.]] |
|
626 | 4 | 133 | إن يشأ يذهبكم أيها الناس ويأت بآخرين وكان الله على ذلك قديرا |
| | | ای مردمان! اگر خدا بخواهد شما را از میان میبرد و میمیراند و افراد دیگری را به میان میآورد (و به جای شما مینشاند)، و او بر این کار بس توانا است. [[«یُذْهِبْکُمْ»: شما را از میان برمیدارد. شما را هلاک و نابود میسازد. «آخَرِینَ»: دیگران.]] |
|
627 | 4 | 134 | من كان يريد ثواب الدنيا فعند الله ثواب الدنيا والآخرة وكان الله سميعا بصيرا |
| | | کسی که در پی مزد دنیا باشد (و تنها در اندیشهی نعمتهای این جهان فانی بوده و آخرت را فراموش کند در اشتباه است. بلکه شخص عاقل باید دنیا و آخرت را با هم بطلبد) چرا که پاداش دنیا و آخرت در نزد خدا است (و باید خواهان سعادت هر دو جهان از خداوند منّان شد) و خداوند شنوای (اقوال بندگان و) بینای (اعمال ایشان) است. [[«مَن کَانَ یُرِیدُ»: کسی که جویای نعمت دنیا و منافع این سرا، از راه حلال شود، خداوند نعمت آخرت و منافع آن سرا را نیز نصیب وی میکند، و تنها او است که مالک نعیم هر دو جهان است و ...]] |
|
628 | 4 | 135 | يا أيها الذين آمنوا كونوا قوامين بالقسط شهداء لله ولو على أنفسكم أو الوالدين والأقربين إن يكن غنيا أو فقيرا فالله أولى بهما فلا تتبعوا الهوى أن تعدلوا وإن تلووا أو تعرضوا فإن الله كان بما تعملون خبيرا |
| | | ای کسانی که ایمان آوردهاید! دادگری پیشه سازید و در اقامهی عدل و داد بکوشید، و به خاطر خدا شهادت دهید (و از این سو و آن سو جانبداری نکنید) هر چند که شهادتتان به زیان خودتان یا پدر و مادر و خویشاوندان بوده باشد. اگر کسی که به زیان او شهادت داده میشود دارا یا نادار باشد، (رغبت به دارا، یا شفقت به نادار، شما را از ادای شهادت حق منصرف نکند) چرا که (رضای) خداوند از (رضای) هردوی آنان بهتر است (و خدا به مصلحت آن دو آگاهتر از شما است) پس از هوا و هوس پیروی نکنید که (اگر چنین کنید از حق) منحرف میگردید (و به باطل میافتید). و اگر زبان از ادای شهادت حق بپیچانید یا از آن روی بگردانید، خداوند از آنچه میکنید آگاه است (و پاداش اعمال نیک و پادافره اعمال بدتان را میدهد). [[«قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ»: مواظبان بر اقامه عدالت در همه امور زندگی و تلاشگران در راه دادگری. «شُهَدَآءَ»: گواهیدهندگان. صفت قَوّامینَ یا حال ضمیر مستتر در آن، و یا این که خبر دوم (کُونُوا) است. «فَاللهُ أَوْلَی بِهِمَا»: اجرا فرمان خدا شایستهتر از در نظرگرفتن رضایت هر یک از آن دو است. خداوند مصلحت فقیر و ثروتمند را بهتر میداند و آشناتر از هر کسی بدان دو است. «اَن تَعْدِلُوا»: این که منحرف شوید. منصوب است و در اصل: لِئَلاّ تَعْدِلُوا، یا: کَراهَةَ أَن تَعْدِلُوا است (نگا: نساء / 176). «إِن تَلْوُوا»: اگر از راه حق منحرف شوید. اگر زبان از حق پیچیده و به گونه شایسته، آن را اداء ننمائید. «تُعْرِضُوا»: یا امتناع و سرپیچی کنید.]] |
|
629 | 4 | 136 | يا أيها الذين آمنوا آمنوا بالله ورسوله والكتاب الذي نزل على رسوله والكتاب الذي أنزل من قبل ومن يكفر بالله وملائكته وكتبه ورسله واليوم الآخر فقد ضل ضلالا بعيدا |
| | | ای کسانی که ایمان آوردهاید! به خدا و پیغمبرش (محمّد) و کتابی که بر پیغمبر نازل کرده است (و قرآن نام دارد) و به کتابهائی که پیشتر (از قرآن) نازل نموده است (و هنوز تحریف و نسیان در آنها صورت نگرفته است) ایمان بیاورید. هرکس که به خدا و فرشتگان و کتابهای خداوندی وپیغمبرانش و روز رستاخیز کافر شود (و یکی از اینها را نپذیرد) واقعاً در گمراهی دور و درازی افتاده است. [[«یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا، آمِنُوا ...». ای مؤمنان! بر ایمان خود ثابت و ماندگار باشید، و بر آن بیفزائید. «ضَلالاً بَعِیداً»: گمراهی دور و دراز. سرگشتگی فراوان.]] |
|
630 | 4 | 137 | إن الذين آمنوا ثم كفروا ثم آمنوا ثم كفروا ثم ازدادوا كفرا لم يكن الله ليغفر لهم ولا ليهديهم سبيلا |
| | | بیگمان کسانی که ایمان میآورند و سپس کافر میشوند، و باز هم ایمان میآورند و دیگر بار کافر میشوند، و سپس بر کفر خود میافزایند (و با کفر چشم از جهان میپوشند، واقعاً کارشان جای شگفت است و) هرگز خداوند ایشان را نمیبخشد و راهی (به سوی بهشت) بدیشان نمینماید. |
|