بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
6014108يستخفون من الناس ولا يستخفون من الله وهو معهم إذ يبيتون ما لا يرضى من القول وكان الله بما يعملون محيطا
آنان می‌توانند خیانت خود را از مردم پنهان دارند، ولی نمی‌توانند آن را از خدا پنهان دارند که همیشه با آنان است. (از جمله) بدان گاه که شبانگاهان پنهانی بر گفتاری که (تهمت‌زدن به پاکان و بیگناهان است و) خدا از آن خوشنود نیست، متّفق و همدست می‌گردند. و خداوند از آنچه می‌کنند کاملاً آگاه است. [[«یَسْتَخْفُونَ»: مخفی می‌کنند. «یُبَیِّتُونَ»: شبانگاهان چاره‌اندیشی و چاره‌جوئی می‌کنند. پنهانی بر آن هم‌نوا و هم‌آوا می‌شوند (نگا: نساء / 81). «مُحِیطاً»: کسی که از همه جوانب بر چیزی آگاه باشد و آن را بپاید.]]
6024109ها أنتم هؤلاء جادلتم عنهم في الحياة الدنيا فمن يجادل الله عنهم يوم القيامة أم من يكون عليهم وكيلا
هان! گیرم که شما در این دنیا از آنان دفاع کردید، در آخرت چه کسی در برابر خدا از آنان دفاع می‌کند، یا چه کسی حافظ و یاور ایشان خواهد شد؟ [[«هَآ أَنتُمْ هؤُلآءِ»: هان! شما اینانید. شما کسانی باشید. (أَنتُمْ) مبتدا، و (أوْلآءِ) خبر است و (هَآ) در هر دو، حرف تنبیه است. «جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ»: از آنان دفاع کردید. «وَکِیلاً»: حافظ. یاور. (نگا: آل‌عمران / 173).]]
6034110ومن يعمل سوءا أو يظلم نفسه ثم يستغفر الله يجد الله غفورا رحيما
هرکس که کار بدی بکند یا (با ارتکاب معاصی) بر خود ستم کند، سپس (دست دعا به سوی خدا بردارد و) از خدا آمرزش بطلبد، (از آنجا که درگاه توبه همیشه باز است) خدا را آمرزنده‌ی (گناهان خویش و) مهربان (در حق خود) خواهد یافت. [[«سُوءًا»: کار زشت. گناهی که دیگران را ناراحت کند.]]
6044111ومن يكسب إثما فإنما يكسبه على نفسه وكان الله عليما حكيما
هر که گناهی بکند، تنها آن را به زیان خود می‌کند (و ضرر آن متوجّه شخص گناهکار می‌شود) و خدا آگاه (از اعمال همگان و) حکیم است (و هرگونه که حکمتش اقتضاء کند، بندگان را عذاب می‌دهد یا قلم عفو بر گناهانشان می‌کشد). [[«عَلَی نَفْسِهِ»: بر ضدّ خود. به زیان خود. به حساب خود.]]
6054112ومن يكسب خطيئة أو إثما ثم يرم به بريئا فقد احتمل بهتانا وإثما مبينا
هرکس دچار لغزشی شود یا گناهی بکند، سپس آن را به بیگناهی نسبت دهد، به راستی بهتان و گناه آشکاری مرتکب شده است. [[«خَطِیئَةً»: لغزش. گناه صغیره. «إِثْماً»: گناه کبیره. «یَرْمِ بِهِ»: بدان متّهم کند. به کاربردن ضمیر مفرد (هُ) به جای ضمیر مثنّی (هُما) به خاطر حرف (أَوْ) است که برای یکی از دو چیز به کار می‌رود. تقدیر چنین است: مَن یَکْسِبْ أَحَدَ هَذَیْنِ الشَّیْئَیْنِ. «بَرِیئاً»: بیگناه. «إِحْتَمَلَ»: بار گناهان را برداشته است. به گردن گرفته است. «بُهْتَاناً»: گناه زشتی که انجام آن خردمندان را مبهوت و متحیّر می‌کند. مراد سخن دروغی است که با آن عمل ناروائی را به دیگران نسبت دهند.]]
6064113ولولا فضل الله عليك ورحمته لهمت طائفة منهم أن يضلوك وما يضلون إلا أنفسهم وما يضرونك من شيء وأنزل الله عليك الكتاب والحكمة وعلمك ما لم تكن تعلم وكان فضل الله عليك عظيما
(ای پیغمبر!) اگر فضل و رحمت خدا نبود (و پیام آسمانی و رحمت صمدانی تو را در بر نمی‌گرفت)، دسته‌ای از آنان می‌خواستند که تو را گمراه سازند، ولی جز خویشتن را نمی‌توانند گمراه سازند (چون خدا تو را از کید و مکر آنان باخبر می‌گرداند و بینش تو حق را تشخیص می‌دهد). آنان نمی‌توانند کمترین زیانی به تو برسانند، چرا که خداوند کتاب (قرآن را که ترازوی جداسازی حق از باطل است) بر تو نازل کرده است و حکمت را (به دل تو القاء نموده است) و چیزی (از شرائع و احکام) را به تو آموخته است که نمی‌توانستی (جز در پرتوِ وحی) آن را بیاموزی و بدانی. فضل خدا در حق تو و رحمت او بر تو بزرگ و فراوان بوده است. [[«لَهَمَّتْ»: قصد کرد. اراده نمود.]]
6074114لا خير في كثير من نجواهم إلا من أمر بصدقة أو معروف أو إصلاح بين الناس ومن يفعل ذلك ابتغاء مرضات الله فسوف نؤتيه أجرا عظيما
در بسیاری از نجواها و پچ‌پچ‌هایشان خیر و خوبی نیست، مگر در نجواها و پچ‌پچ‌های آن کسی که به صدقه و احسانی یا به کار نیکو و پسندیده‌ای یا اصلاح بین مردم دستور دهد. هر که چنین کاری را به خاطر رضای خدا انجام دهد، خداوند پاداش بزرگی را بدو عطاء می‌کند. [[«نَجْوَی»: پچ‌پچ، آهسته و در گوشی با هم صحبت کردن. «إِلاّ مَنْ»: مگر نجوای کسی که. واژه (مَنْ) مجرور است و بدل از (کَثِیرٍ) است. «مَرْضَاتِ»: خوشنودی. برابر رسم‌الخطّ قرآن با (ت) نوشته شده است والا کتابت آن (مَرْضاة) و مصدر میمی است.]]
6084115ومن يشاقق الرسول من بعد ما تبين له الهدى ويتبع غير سبيل المؤمنين نوله ما تولى ونصله جهنم وساءت مصيرا
کسی که با پیغمبر دشمنانگی کند، بعد از آن که (راه) هدایت (از راه ضلالت برای او) روشن شده است، و (راهی) جز راه مؤمنان در پیش گیرد، او را به همان جهتی که (به دوزخ منتهی می‌شود و) دوستش داشته است رهنمود می‌گردانیم (و با همان کافرانی همدم می‌نمائیم که ایشان را به دوستی گرفته است) و به دوزخش داخل می‌گردانیم و با آن می‌سوزانیم، و دوزخ چه بد جایگاهی است! [[«یُشَاقِقْ»: دشمنی ورزد. مخالفت کند. «نُوَلِّهِ»: او را بدان می‌رسانیم. او را در آن سو راه می‌بریم. «تَوَلَّی»: دوست داشت. گرایش یافت. «نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّی»: او را بدان چیزی وا می‌گذاریم که دوستش می‌دارد. «نُصْلِهِ»: او را داخل می‌گردانیم و می‌سوزانیم. از مصدر إِصْلاء و ماده (صلی). «مَصِیراً»: جایگاه.]]
6094116إن الله لا يغفر أن يشرك به ويغفر ما دون ذلك لمن يشاء ومن يشرك بالله فقد ضل ضلالا بعيدا
بیگمان خداوند شرک ورزیدن به خود را (از کسی) نمی‌آمرزد و بلکه پائین‌تر از آن را از هرکس که بخواهد (و صلاح بداند) می‌بخشد. هر که برای خدا انباز بگیرد، به راستی بسی گمراه گشته است (و خیلی از حق پرت شده است). [[«دُونَ»: پائین‌تر. کمتر. «بَعِیداً»: زیاد. فراوان.]]
6104117إن يدعون من دونه إلا إناثا وإن يدعون إلا شيطانا مريدا
غیر از خدا هرکه و هرچه او را بپرستند و به فریاد خوانند جز بتهای ناتوان و اشیاء ضعیفی نیست که بر آنها نام ماده گذارده‌اند، وجز اهریمنی نیست که بسی متمرّد و نافرمان است. [[«یَدْعُونَ»: به فریاد می‌خوانند. عبادت می‌کنند (نگا: انعام / 52 و 108، یونس / 66، هود / 101 و ...). «مِن دُونِهِ»: غیر از او. «إِنَاث»: جمع أُنثَی، ماده‌ها. مراد این که معبودهای آنان همچون زنان ضعیفند و عربها هر چیز ضعیفی را أُنْثی می‌نامیدند. یا این که هر قبیله‌ای از عربها بتهای خود را (أُنثَی) می‌نامیدند. و می‌گفتند: أُنثَی بَنِی فُلانٍ. أُنثَی به چیز بی‌جان هم گفته شده و بدین سبب (إنَاث) معنی مردگان نیز دارد. «مَرِیداً»: بسیار متمرّد. صیغه مبالغه مارِد. سرکش از ماده (مرد).]]


0 ... 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 61 62 63 64 65 66 67 68 69 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

4118499326102194392832555208562455482004