نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
3320 | 28 | 68 | وربك يخلق ما يشاء ويختار ما كان لهم الخيرة سبحان الله وتعالى عما يشركون |
| | | پروردگار تو هر چه را بخواهد میآفریند، و هر کس را بخواهد برمیگزیند، و مردمان (پس از صدور فرمان خدا دربارهی چیزی و کسی) حق انتخاب و اختیار ندارند. خداوند بسی منزّهتر و بالاتر از آن است که چیزی را انباز او کنند. [[«الْخِیَرَة»: حق انتخاب. گزینش. مراد این است که انسان در برابر حکم خدا، صاحب اختیار نبوده و حق چانه زدن ندارد (نگا: احزاب / 36).]] |
|
3321 | 28 | 69 | وربك يعلم ما تكن صدورهم وما يعلنون |
| | | (ای پیغمبر!) پروردگار تو آگاه است از آنچه سینههایشان (از کینهها در خود) پنهان میدارد، و از آنچه آنان آشکار میسازند (و به صورت اعتراضها و طعنهها بروز میدهند). [[«تُکِنُّ»: پنهان میدارد (نگا: نمل / 74).]] |
|
3322 | 28 | 70 | وهو الله لا إله إلا هو له الحمد في الأولى والآخرة وله الحكم وإليه ترجعون |
| | | پروردگار تو الله است و خدائی جز او نیست، و هر گونه سپاس و ستایشی بدو تعلّق دارد چه در این جهان و چه در آن جهان، و فرماندهی و داوری از آن او است، و بازگشت همهی شما به سوی او خواهد بود. (او خالق، و او حاکم، و او قاضی است). [[«الأُولی»: این جهان. «الآخِرَة»: آن جهان. «الْحُکْمُ»: فرماندهی. داوری و دادرسی.]] |
|
3323 | 28 | 71 | قل أرأيتم إن جعل الله عليكم الليل سرمدا إلى يوم القيامة من إله غير الله يأتيكم بضياء أفلا تسمعون |
| | | بگو: (ای مردم!) به من بگوئید اگر خداوند شب را تا روز قیامت همیشه ماندگار کند (و روز روشن را به دنبال آن نیاورد) بجز خدا کدام خدا است که بتواند برای شما روشنائی بیاورد؟ (و روز روشنی پدیدار کند تا در آن به تلاش بپردازید و کسب و کار کنید؟). آیا نمیشنوید؟ (باید که بشنوید و بنگرید و کرنش برید اگر عاقلید). [[«أَرَأَیْتُمْ»: چه میبینید و نظرتان چیست؟ مرا خبر دهید و به من بگوئید. «سَرْمَداً»: دائمی و همیشگی. ماندگار و پایدار.]] |
|
3324 | 28 | 72 | قل أرأيتم إن جعل الله عليكم النهار سرمدا إلى يوم القيامة من إله غير الله يأتيكم بليل تسكنون فيه أفلا تبصرون |
| | | بگو: مرا خبر دهید، اگر خداوند روز را تا روز قیامت جاودانه و دائمی کند (و شب تاریک را به دنبال آن نیاورد) بجز خدا کدام خدا است که بتواند برای شما شبی را بیاورد تا در آن بیارامید (و خستگی کار روزانه را از تن به در کنید؟). مگر نمیبینید (که دچار چه اشتباه بزرگی هستید؟ مگر شب و روز دو نشانهی سترگ بر وجود خدای بزرگ نیستند؟). [[«تَسْکُنُونَ»: بیارامید. به استراحت بپردازید (نگا: یونس / 67).]] |
|
3325 | 28 | 73 | ومن رحمته جعل لكم الليل والنهار لتسكنوا فيه ولتبتغوا من فضله ولعلكم تشكرون |
| | | این از لطف و مرحمت الهی است که شب را و روز را برای شما آفریده است تا در آن بیارامید و (در این، به تلاش معاش بپردازید و) فضل خدا را بجوئید، و سپاسگزار (الطاف و مراحم او) باشید. [[«فِیهِ»: در شب.]] |
|
3326 | 28 | 74 | ويوم يناديهم فيقول أين شركائي الذين كنتم تزعمون |
| | | روزی (را خاطر نشان ساز که) خدا ایشان را فریاد میدارد و میگوید: انبازهائی که برای من گمان میبردید کجایند؟! |
|
3327 | 28 | 75 | ونزعنا من كل أمة شهيدا فقلنا هاتوا برهانكم فعلموا أن الحق لله وضل عنهم ما كانوا يفترون |
| | | (در آن روز، ما) از هر امّتی گواهی (از میانشان برگزیده و) بیرون میکشیم و (به پیش خود احضار میکنیم، و خطاب به مشرکان) میگوئیم: دلیل خود را (بر شرک و کفر دنیوی) بیاورید. پس آنان خواهند دانست که حق با خدا است، و چیزهائی که به هم میبافتند (و انباز و بت و دستاندرکار جهان مینامیدند، از دستشان به در رفته است و) از ایشان گم و ناپدید گشته است. [[«نَزَعْنَا»: نزع به معنی بیرون کشیدن است. ولی در اینجا مراد برگزیدن و احضار کردن است. «شَهِیداً»: گواه. مراد پیغمبر هر قومی است (نگا: بقره / 143، نساء / 41 و 42). «أَنَّ الْحَقَّ لِلّهِ»: حق با خدا است. آنچه خدا فرموده است، حق و حقیقت است. الوهیّت حق خدا است و بس.]] |
|
3328 | 28 | 76 | إن قارون كان من قوم موسى فبغى عليهم وآتيناه من الكنوز ما إن مفاتحه لتنوء بالعصبة أولي القوة إذ قال له قومه لا تفرح إن الله لا يحب الفرحين |
| | | قارون از قوم موسی بود و (بر اثر داشتن دارائی فراوان) بر آنان فخر فروشی کرد (و چون ثروتمندترین فرد بنیاسرائیل بود، از ایشان خواست که او را فرمانده و خویشتن را فرمانبردارش بدانند). ما آن اندازه گنج و دفینه بدو داده بودیم که (حمل صندوقهای) خزائن آن بر گروه پر زور و با قدرت سنگینی میکرد (و ایشان را دچار مشکل مینمود). وقتی (از اوقات) قوم او بدو گفتند: (مغرورانه) شادمانی مکن، که خدا شادمانان (سرمست از غرور) را دوست نمیدارد. [[«بَغی»: سرکشی کرد. تکبّر ورزید. خود را بزرگتر از دیگران دید و دیگران را پائینتر از خویش. «الْکُنُوزِ»: جمع کَنْز، گنجینه. دفینه. «ما»: چیزی که. مقداری که. موصول است و به معنی (ألَّتی) است. «مَفَاتِحَ»: جمع مَفْتَح، به فتح میم، مخزن. خزینه. صندوق و ظروف گنج (نگا: انعام / 59، نور / 61). «تَنُوأُُ»: سنگینی میکند. به رنج و مشقّت میاندازد. «الْعُصْبَةِ»: جماعت زیاد. گروه فراوان (نگا: یوسف / 8). «أُولِی الْقُوَّةِ»: زورمندان. قدرتمندان. «الْفَرِحِینَ»: افراد شادمان. مراد کسانی است که بر اثر فرا چنگ آوردن اموال و داشتن مادیات فراوان مغرور و متکبّر شوند و از باده پیروزی سرمست گردند و از خوشحالی در پوست نگنجند.]] |
|
3329 | 28 | 77 | وابتغ فيما آتاك الله الدار الآخرة ولا تنس نصيبك من الدنيا وأحسن كما أحسن الله إليك ولا تبغ الفساد في الأرض إن الله لا يحب المفسدين |
| | | به وسیلهی آنچه خدا به تو داده است، سرای آخرت را بجوی (و بهشت جاویدان را فرا چنگ آور) و بهرهی خود را از دنیا فراموش مکن (و بدان که تو هم حق حیات داری و باید از امتعه و لذائذ حلال استفاده بکنی و به خویشتن برسی)، و همان گونه که خدا به تو (بخشیده است و در حق تو) نیکی کرده است، تو نیز (به دیگران ببخش و بدیشان) نیکی کن، و در زمین تباهی مجوی که خدا تباهکاران را دوست نمیدارد. [[«إِبْتَغِ»: بطلب. بجوی. «وَابْتَغِ فِیمَا»: مراد این است که نعمت دنیا باید وسیله باشد؛ نه هدف. به عبارت دیگر ثروت دنیا را باید در راه فراچنگ آوردن بهشت خدا به کار انداخت.]] |
|