نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1200 | 8 | 40 | وإن تولوا فاعلموا أن الله مولاكم نعم المولى ونعم النصير |
| | | و اگر پشت کردند (و به رویگردانی خود از حق و آزار مؤمنان ادامه دادند) بدانید که (شما تحت سرپرستی خدا قرار دارید و) خداوند سرپرست شما است و او بهترین سرپرست و بهترین یاور و مددکار است. [[«تَوَلَّوْا»: پشت کردند. نپذیرفتند. «الْمَوْلَی»: سَرور. سرپرست.]] |
|
1201 | 8 | 41 | واعلموا أنما غنمتم من شيء فأن لله خمسه وللرسول ولذي القربى واليتامى والمساكين وابن السبيل إن كنتم آمنتم بالله وما أنزلنا على عبدنا يوم الفرقان يوم التقى الجمعان والله على كل شيء قدير |
| | | (ای مسلمانان!) بدانید که همهی غنائمی را که فراچنگ میآورید، یک پنجم آن متعلّق به خدا و پیغمبر و خویشاوندان (پیغمبر) و یتیمان و مستمندان و واماندگان در راه است. (سهم خدا و رسول به مصالح عامّهای اختصاص دارد که پیغمبر در زمان حیات خود مقرّر میدارد یا پیشوای مؤمنان بعد از او معیّن مینماید. بقیّهی یک پنجم هم صرف افراد مذکور میشود. چهار پنجم باقیمانده نیز میان رزمندگان حاضر در صحنه تقسیم میگردد. باید به این دستور عمل شود) اگر به خدا و بدانچه بر بندهی خود در روز جدائی (کفر از ایمان، یعنی در جنگ بدر، روز هفدهم ماه رمضان سال دوم هجری) نازل کردیم ایمان دارید. روزی که دو گروه (مؤمنان و کافران) رویاروی شدند (و با هم جنگیدند، و گروه اندک مؤمنان، بر جمع کثیر کافران، در پرتو مدد الهی پیروز شدند) و خدا بر هر چیزی توانا است. [[«خُمُس»: یک پنجم. «ذِی الْقُرْبی»: خویشاوندان. مراد بنیهاشم و بنی عبدالمطّلب است. «یَوْمَ الْفُرْقَانِ»: روز جدائی حق از باطل و ایمان از کفر. مراد روزی است که قرآن در شب آن نازل گردید (نگا: آلعمران / 4 و فرقان / 1) و جنگ بدر در سال دوم هجری در آن به وقوع پیوست.]] |
|
1202 | 8 | 42 | إذ أنتم بالعدوة الدنيا وهم بالعدوة القصوى والركب أسفل منكم ولو تواعدتم لاختلفتم في الميعاد ولكن ليقضي الله أمرا كان مفعولا ليهلك من هلك عن بينة ويحيى من حي عن بينة وإن الله لسميع عليم |
| | | (به یاد آورید) زمانی را که شما در طرف نزدیکتر (به مدینهی منوّره) بودید (و باران فقط در آنجا بارید و زمین را سفت گردانید) آنان (یعنی دشمنان) در طرف دورتر مستقرّ بودند (و آب در اختیار نداشتند و زمین آنجا سست بود و بارانی هم به خود ندید، و لذا قدمها بدان فرو میرفت) و کاروان (قریشیان به سرپرستی ابوسفیان که شما در تعقیب آن بودید) در مکان پائینتری از شما قرار داشت. اگر با همدیگر وعده (ی جنگ) میدادید (قریشیان به خاطر هراس از شما مؤمنان، و شما مؤمنان به سبب کمی خود و فراوانی دشمنان) به وعدهی خود وفا نمیکردید، ولیکن (بدون وعدهی قبلی و میل قلبی با یکدیگر رویاروی شدید) تا خداوند کاری را تحقّق بخشد که میبایست انجام گیرد، و بدین وسیله آنان که گمراه میشوند با اتمام حجّت بوده و آنان که راه حق را میپذیرند با آگاهی و دلیل آشکار باشد. بیگمان خدا بر هر چیزی توانا است (و او بود که گروه اندک مسلمانان را پیروز و گروه فراوان کافران را شکست داد). [[«الْعُدْوَةِ»: کناره. سمت. طرف. ناحیه. «الدُّنْیَا»: مؤنّث أَدْنی، نزدیکتر. مراد ناحیهای است که به مدینه نزدیکتر بود. «الْقُصْوی»: مؤنّث أَقصی، دورتر. «الرَّکْبُ»: کاروان. مراد کاروان ابوسفیان است که در آیه هفتم همین سوره بدان اشاره شده است. «أَسْفَل»: پائینتر. مراد مکان پائینتری است که در ساحل دریا قرار داشت. «لَوْ تَوَاعَدْتُمْ»: اگر شما و قریشیان به همدیگر وعده جنگ میدادید و بر آن توافق میکردید. «لِیَهْلِکَ»: تا هلاک شود. مراد از هلاک در اینجا کفر است چون سبب هلاک است. «یَحْیَی»: زنده شود. مراد از زنده شدن، ایمان آوردن است. زیرا ایمان آوردن، از مرگِ کفر زندهشدن و زندگی دوباره یافتن است (نگا: انعام / 122). «بَیِّنَةٍ»: دلیل آشکار. مراد مشاهده کشتهشدن کفّار و پیروزی آشکار مؤمنان در جنگ بدر است که در پرتو مدد و یاری باری تعالی بود.]] |
|
1203 | 8 | 43 | إذ يريكهم الله في منامك قليلا ولو أراكهم كثيرا لفشلتم ولتنازعتم في الأمر ولكن الله سلم إنه عليم بذات الصدور |
| | | در آن زمان خداوند در خواب دشمنان را به تو اندک نشان داد، و اگر آنان را زیاد نشان میداد، مسلّماً سست میشدید و دربارهی کار (جنگیدن و نجنگیدن) دچار کشمکش میگشتید، ولی خداوند (شما را از این عجز و اختلاف) رهائی بخشید، چرا که او از آنچه (در میان دلها و) در اندرون سینهها است باخبر است (و از روحیّه و باطن همگان آگاه است). [[«یُرِیکَهُمْ»: آنان را به تو نمود. پیغمبر پیش از درگیری در خواب چنین دید که شماره دشمنان اندک است. مؤمنان از این خواب دل و جرأتی پیدا کردند. والاّ تعداد کافران بیش از هزار نفر بود، در صورتی که مؤمنان 314 نفر بودند. «سَلَّمَ»: رهائی بخشید. نجات داد.]] |
|
1204 | 8 | 44 | وإذ يريكموهم إذ التقيتم في أعينكم قليلا ويقللكم في أعينهم ليقضي الله أمرا كان مفعولا وإلى الله ترجع الأمور |
| | | و در آن زمان خداوند آنان را در نظر شما به هنگام رویاروئی کم جلوه داد، و شما را نیز در نظر آنان کم جلوه داد، تا خداوند موضوعی را که میبایست تحقّق یابد انجام دهد. (این ارادهی خدا بود) و همهی کارها و همهی چیزها (در این جهان) به فرمان و خواست یزدان برمیگردد (و آنچه او بخواهد میشود و بس). [[«یُرِیکُمُوهُمْ ... قَلِیلاً»: (کُمْ) و (هُمْ) مفعول اوّل و دوم (یُری) و (قَلیلاً) حال (هُمْ) است.]] |
|
1205 | 8 | 45 | يا أيها الذين آمنوا إذا لقيتم فئة فاثبتوا واذكروا الله كثيرا لعلكم تفلحون |
| | | ای مؤمنان! هنگامی که با گروهی (از دشمنان در میدان کارزار) روبرو شدید، پایداری نمائید (و فرار نکنید) و بسیار خدا را یاد کنید (و قدرت و عظمت و وفای به عهد او را پیش چشم دارید و به تضرّع و زاریش بخوانید) تا (در دنیا) پیروز و (در آخرت) رستگار شوید. [[«فِئَةً»: دسته. گروه. «فَاثْبُتُوا وَ اذْکُرُوا ...»: دو عامل پیروزی، یکی پایداری و دومی در همه حال به یاد خدا بودن و ذکر خدا کردن است.]] |
|
1206 | 8 | 46 | وأطيعوا الله ورسوله ولا تنازعوا فتفشلوا وتذهب ريحكم واصبروا إن الله مع الصابرين |
| | | و از خدا و پیغمبرش اطاعت نمائید و (در میان خود اختلاف و) کشمکش مکنید، (که اگر کشمکش کنید) درمانده و ناتوان میشوید و شکوه و هیبت شما از میان میرود (و ترس و هراسی از شما نمیشود). شکیبائی کنید که خدا با شکیبایان است. [[«ریح»: باد. در اینجا مراد قوّت و قدرت، شکّوه و هیبت، و غلبه و پیروزی است.]] |
|
1207 | 8 | 47 | ولا تكونوا كالذين خرجوا من ديارهم بطرا ورئاء الناس ويصدون عن سبيل الله والله بما يعملون محيط |
| | | و مانند کسانی (از قریشیان) نباشید که بسیار مغرورانه و خودستایانه و برای خودنمائی کردن در برابر مردم (از شهر مکّه به سوی میدان بدر) بیرون آمدند و (با نمایش مال و منال و قدرت و قوّت خود) مردمان را از راه خدا باز میداشتند (و از دخول آنان به دین اسلام با تمام توان جلوگیری مینمودند). خداوند از آنچه میکردند آگاه است (و کیفر آنان را خواهد داد). [[«بَطَراً»: سرمستی نعمت و قدرت. غرور حاصل از اموال و اولاد و جاه و جلال. فخر. «رِئاءَ»: برای ریا و خودنمائی. واژههای (بَطَراً) و (رِئاءَ) مصدر و مفعولله بوده و یا این که حال بشمارند و به جای (بَطِرینَ) و (مُرائینَ) یعنی سرمستانه و ریاکارانه به کار رفتهاند. «مُحِیطٌ»: کاملاً آگاه و از هر جهت توانا.]] |
|
1208 | 8 | 48 | وإذ زين لهم الشيطان أعمالهم وقال لا غالب لكم اليوم من الناس وإني جار لكم فلما تراءت الفئتان نكص على عقبيه وقال إني بريء منكم إني أرى ما لا ترون إني أخاف الله والله شديد العقاب |
| | | (به یاد آور) زمانی را که اهریمن (با وسوسههای خود) اعمالشان را در جلو دیدگانشان میآراست و میگفت: امروز هیچ کس نمیتواند بر شما پیروز شود و من، همپیمان و یاور شما هستم. امّا هنگامی که دو گروه (مؤمنان و کافران) همدیگر را دیدند (و رویاروی شدند) بر پاشنههای خود چرخید (و از عهد و پیمان خود دست کشید) و گفت من از شما بیزار و گریزانم. من چیزی را میبینم که شما نمیبینید. من از خدا میترسم. چرا که خدا سخت کیفردهنده و مجازاتکننده است. [[«جارٌ»: همپیمان. یاور. «تَرَآءَتْ»: همدیگر را دیدند. «نَکَصَ عَلَی عَقِبَیْهِ»: به عقب برگشت و گریخت. مراد این است که مکر و کید او باطل شد و از خواستهای خود دست کشید.]] |
|
1209 | 8 | 49 | إذ يقول المنافقون والذين في قلوبهم مرض غر هؤلاء دينهم ومن يتوكل على الله فإن الله عزيز حكيم |
| | | (به یاد آور) آن زمانی را که منافقان و کسانی که (ضعیفالایمان بودند و) در دلهایشان بیماری (کفر و نفاق سَرَک میکشید و در غوغا) بود، میگفتند: اینان را آئینشان مغرور نموده و گول زده است (این است که چنین آمادهی رزم و فداکاریند و خویشتن را با دست ما به کشتن میدهند. امّا کافران و منافقان و همهی مردمان باید بدانند که) هرکس به خدا پشت بندد (خدا او را بسنده است و وی را پیروز میگرداند و به مقصود میرساند) چرا که خدا مقتدر و توانا است و کارها را بجا و از روی فلسفه انجام میدهد (و حق را بر باطل چیره میگرداند). [[«وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ»: عطف تفسیر است (نگا: بقره / 10). «غَرَّ»: مغرور کرده است. گول زده است.]] |
|