بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
966712قال ما منعك ألا تسجد إذ أمرتك قال أنا خير منه خلقتني من نار وخلقته من طين
(خداوند به او) گفت: چه چیز تو را بازداشت از این که سجده ببری، وقتی که من به تو دستور (تعظیم و تواضع برای آدم) داده‌ام؟ (ابلیس از روی عناد و تکبّر پاسخ) گفت: من از او بهترم. چرا که مرا از آتش آفریده‌ای و او را از خاک. (و آتش کجا و خاک کجا!). [[«مَا مَنَعَکَ؟»: چه چیز تو را باز داشت؟ چه چیز مانع شد؟ «طِینٍ»: گِل (نگا: صافّات / 11). خاک (نگا: آل‌عمران / 59). زیرا خاک عام است و بر گِل و غیرگِل اطلاق می‌شود. استعمال (طین) در اینجا چه بسا اشاره به مرحله‌ای از مراحل تدریجی خِلقت آدم باشد.]]
967713قال فاهبط منها فما يكون لك أن تتكبر فيها فاخرج إنك من الصاغرين
(خداوند بدو) گفت: پس از این (بهشت آسمانی یا بهشت زمینی، یا از میان فرشتگان، و یا از این منزلت و مرتبت) فرود آی! تو را نرسد که در این (مکان دل‌آرا، و جایگاه والا، نافرمانی کنی و) تکبّر ورزی. پس بیرون رو، تو از زمره‌ی خوارانی (و جای تو در میان اشرار است، نه در میان اخیار). [[«إهْبِطْ»: فرود آی. پائین رو. تنزّل کن. «مِنْها»: از آن. مرجع (ها) واژه (جَنَّة) مفهوم از مقام است، همان گونه که در آیه 61 سوره نحل، (ها) به (أَرْضِ) مفهوم از مقام برمی‌گردد: وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْها مِن دآبَّةٍ. مراد از (جَنَّة) بهشت موعود، یا بهشت موجود در زمین است. یا این که مرجع (ها) منزلت و مرتبت و یا (مَلائِکَة) در آیه 11 است. «الصَّاغِرینَ»: خواران، افراد پست و حقیر. از مصدر (صَغار) به معنی ذُلّ (نگا: انعام / 124).]]
968714قال أنظرني إلى يوم يبعثون
(اهریمن) گفت: مرا تا روزی مهلت ده و زنده بدار که (قیامت نام است و مردمان در آن زنده می‌شوند و از گورها) برانگیخته می‌گردند. [[«أَنظِرْنی»: مرا مهلت ده. مراد این که مرا زنده بدار و ممیران.]]
969715قال إنك من المنظرين
(خداوند) گفت: شما از زمره‌ی مهلت یافتگانی (و مدّتهای مدید در زمین ماندگار می‌مانی). [[«الْمُنظَرِینَ»: مهلت‌یافتگان. مهلت داده‌شدگان.]]
970716قال فبما أغويتني لأقعدن لهم صراطك المستقيم
(اهریمن) گفت: بدان سبب که مرا گمراه داشتی، من بر سر راه مستقیم تو در کمین آنان می‌نشینم (و با هرگونه وسائل ممکن در گمراهی ایشان می‌کوشم). [[«أَغْوَیْتَنِی»: مرا گمراه ساختی. حکم گمراهی درباره‌ام صادر کردی. «صِرَاط»: راه. منصوب به نزع خافض است و در اصل (عَلی صِراطِکَ) است. می‌تواند مفعول‌فیه نیز باشد.]]
971717ثم لآتينهم من بين أيديهم ومن خلفهم وعن أيمانهم وعن شمائلهم ولا تجد أكثرهم شاكرين
سپس از پیش‌رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ (و از هر جهت که بتوانم) به سراغ ایشان می‌روم و (گمراهشان می‌سازم و از راه حق منحرفشان می‌نمایم. تا بدانجا که) بیشتر آنان را (مؤمن به خود و) سپاسگزار نخواهی یافت. [[«أَیْمان»: جمع یَمین، طرف راست. «شَمَآئِل»: جمع شِمال، طرف چپ.]]
972718قال اخرج منها مذءوما مدحورا لمن تبعك منهم لأملأن جهنم منكم أجمعين
(خداوند) گفت: خوار و حقیر و رانده و ذلیل از این (جایگاه قدس و قدسیان) بیرون رو. سوگند می‌خورم، دوزخ را از تو و از همه‌ی کسانی پر می‌سازم که از تو پیروی کنند. [[«مَذْؤُوماً»: مذموم. ننگین. حقیر. حال اوّل برای ضمیر مستتر در فعل (أُخْرُجْ) است. «مَدْحُوراً»: مطرود. رانده شده. حال دوم است. «مِنکُمْ»: از شما. در اصل: (مِنکَ وَ مِنْهُمْ) است و از راه تغلیب ضمیر مخاطب به کار رفته است.]]
973719ويا آدم اسكن أنت وزوجك الجنة فكلا من حيث شئتما ولا تقربا هذه الشجرة فتكونا من الظالمين
ای آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید و در هر کجا که خواستید (بگردید و از نعمتهای آن) بخورید، ولی به این درخت، نزدیک نشوید (و از آن نخورید، که اگر چنین کنید) از زمره‌ی ستمکاران خواهید شد. [[«حَیْثُ»: هرجا. «الشَّجَرَةَ»: درخت. بوته گیاه (نگا: صافّات / 146). خداوند نوع درخت یا گیاه مورد نظر را مشخّص نفرموده است.]]
974720فوسوس لهما الشيطان ليبدي لهما ما ووري عنهما من سوآتهما وقال ما نهاكما ربكما عن هذه الشجرة إلا أن تكونا ملكين أو تكونا من الخالدين
سپس اهریمن آنان را وسوسه کرد تا (مخالفت با فرمان خدا را در نظرشان بیاراید و لباسهایشان را از تن به در آورد و برهنه و عریانشان سازد) و عورات نهان از دیده‌ی آنان را بدیشان نماید، و (بدین منظور) گفت: پروردگارتان شما را از این درخت باز نداشته است، مگر بدان خاطر که (اگر از این درخت بخورید) دو فرشته می‌شوید، و یا این که (جاودانه می‌گردید و) از زمره‌ی جاویدانان (در این سرا) خواهید شد. [[«لِیُبْدِیَ»: تا ظاهر و آشکار سازد. «وُورِیَ»: مستور شده است. پوشیده گشته است. مجهول فعل ماضی (واری) از مصدر (مُواراه) است. «سَوْآت»: جمع (سَوْءَة)، عورت. شرمگاه.]]
975721وقاسمهما إني لكما لمن الناصحين
و برای آنان بارها سوگند خورد که من خیرخواه شما هستم. [[«قَاسَمَ»: سوگند خورد. بارها سوگند خورد. «النَّاصِحِینَ»: خیرخواهان. مخلصان.]]


0 ... 86.5 87.5 88.5 89.5 90.5 91.5 92.5 93.5 94.5 95.5 97.5 98.5 99.5 100.5 101.5 102.5 103.5 104.5 105.5 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

33574522224926806115265483847258265886