نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
795 | 6 | 6 | ألم يروا كم أهلكنا من قبلهم من قرن مكناهم في الأرض ما لم نمكن لكم وأرسلنا السماء عليهم مدرارا وجعلنا الأنهار تجري من تحتهم فأهلكناهم بذنوبهم وأنشأنا من بعدهم قرنا آخرين |
| | | آیا ندیدهاند (و آگاهی پیدا نکردهاند) که پیش از ایشان چقدر از اقوام و ملّتها را هلاک کردهایم؟ اقوام و ملّتهائی که در زمین (اسباب و ابزار) قدرت و نعمت بدیشان دادیم، قدرت و نعمتی که آن را به شما ندادهایم، و بارانهای پیاپی برای آنان باراندیم و رودبارها در زیر (منازل و کاخهای) ایشان روان کردیم. امّا (هنگامی که سرکشی و نافرمانی کردند و شکر نعمت به جای نیاوردند، به پاس گناهانشان) آنان را نابود ساختیم و اقوام و ملّتهای دیگری را پس از ایشان پدیدار کردیم (و زمام امور را به دستشان سپردیم. پس از گذشتگان پند گیرید و از خواب غفلت بیدار شوید). [[«قَرْنٍ»: مردمان همعصر. مردمان همعصر پیغمبری یا شاهی، مانند قوم نوح و هود و عاد. «مَکَّنَّاهُمْ»: قدرت و نعمتشان دادیم. بدیشان قوّت و سلطه بخشیدیم (نگا: توبه / 69، قصص / 78). «مِدْراراً»: بسیار ریزان. صیغه مبالغه از ماده (درّ) و حال برای (السَّمَآءَ) است. «أَنشَأْنَا»: آفریدیم. پدیدار کردیم.]] |
|
796 | 6 | 7 | ولو نزلنا عليك كتابا في قرطاس فلمسوه بأيديهم لقال الذين كفروا إن هذا إلا سحر مبين |
| | | (ای پیغمبر!) اگر نامهای نوشته در صفحهی کاغذی بر تو نازل کنیم (و در آن حقّانیّت رسالت تو نگاشته شده باشد) و آن را (علاوه از دیدن) با دستهای خود لمس کنند (که در این صورت جای شکّ و گمانی باقی نمیماند) باز هم کافران (دشمن حق و ناباوران ستیزهگر) میگویند: این، چیزی جز جادوگری نیست. [[«کِتَاباً»: مصدر است و به معنی مکتوب. نوشته. کتاب. نامه. «قِرْطاسٍ»: کاغذ. صفحهای که روی آن بنویسند، اعم از کاغذ و پوست و الواح. «إِنْ»: نیست. نمیباشد.]] |
|
797 | 6 | 8 | وقالوا لولا أنزل عليه ملك ولو أنزلنا ملكا لقضي الأمر ثم لا ينظرون |
| | | میگویند: چه میشد اگر فرشتهای به پیش او بیاید (و در حضور ما بر نبوّت و صدق گفتارش گواهی دهد تا بدو ایمان بیاوریم؟ بگو:) اگر فرشتهای به پیش او بفرستیم (و موضوع جنبهی حسی و شهود پیدا کند، برابر سنّت همیشگی خدا دربارهی آنان که طلب معجزه کردهاند و پس از مشاهدهی معجزه سر برتافتهاند و نابود گشتهاند)، کار از کار میگذرد (و فرمان هلاک ایشان صادر میگردد) و دیگر مهلت (زنده ماندن) بدیشان داده نمیشود. [[«لَوْ لا»: حرفی است که دلالت بر طلب حصول مابعد خود دارد. «لَقُضِیَ الأمْرُ»: کار نابودی ایشان تمام میشد. «لا یُنظَرُونَ»: مهلت داده نمیشوند.]] |
|
798 | 6 | 9 | ولو جعلناه ملكا لجعلناه رجلا وللبسنا عليهم ما يلبسون |
| | | اگر هم فرشتهای را (مؤیّد پیغمبر) میکردیم، او را به شکل انسان در میآوردیم (تا آنان بتوانند او را ببینند و سخنانش را فهم کنند. در این صورت باز هم اشکال برطرف نمیشد) و ایشان را دچار همان اشتباهی میکردیم که قبلاً در آن بودند. [[«رَجُلاً»: مرد. در اینجا مراد شخص، یعنی انسان و بشر است. «لَبَسْنا»: مشتبه کردیم. «ما»: همان طور که. همان چیزی که. «یَلْبِسُونَ»: در آن مشتبه میشوند.]] |
|
799 | 6 | 10 | ولقد استهزئ برسل من قبلك فحاق بالذين سخروا منهم ما كانوا به يستهزئون |
| | | بیگمان پیغمبرانی پیش از تو مورد استهزاء قرار گرفتهاند، و همان چیزی که پیغمبران را بدان سبب مسخره میکردهاند، مسخرهکنندگان را فرا گرفته است (و عذابی که بازیچهاش شمردهاند دامنگیرشان شده است). [[«حَاقَ»: فرا گرفت. فرو گرفت. از ماده (حیق). «سَخِرُوا مِنْهُمْ»: آنان را مسخره کردند. سَخِرَ مِنْهُ و سَخِرَ بِهِ، او را مسخره کرد.]] |
|
800 | 6 | 11 | قل سيروا في الأرض ثم انظروا كيف كان عاقبة المكذبين |
| | | بگو: در زمین بگردید و سپس بنگرید و دقّت کنید که سرانجام آنان که (پیغمبران خود را) تکذیب میکردهاند چه شده است؟! [[«أُنْظُرُوا»: بنگرید. بیندیشید. «کَیْفَ کَانَ عاقِبَةُ ...»: (عاقِبَةُ) اسم کان، و (کَیْفَ) خبر کانَ است.]] |
|
801 | 6 | 12 | قل لمن ما في السماوات والأرض قل لله كتب على نفسه الرحمة ليجمعنكم إلى يوم القيامة لا ريب فيه الذين خسروا أنفسهم فهم لا يؤمنون |
| | | بگو: آنچه در آسمانها و زمین است از آن کیست؟ (از زبان فطرتِ آنان) بگو: از آن خدا است. (همو از روی تفضّل و تلطّف) رحمت (به بندگان را) بر عهدهی خود گرفته است (و هرکه از روی ایمان دست دعا به سوی رحمان بردارد از آستان یزدان ناامید برنمیگردد). بدون هیچ گونه شکّ و گمانی شما را در روز قیامت گرد میآورد (و آن گاه پاداش و پادافره همگان را میدهد). تنها کسانی که (سرمایهی) وجود خود را از دست دادهاند (و هستی خویشتن را باختهاند) ایمان نمیآورند. [[«کَتَبَ»: واجب کرده است. «إِلی»: در. برای. «لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ ...»: شما را در روز قیامت گرد میآورد. شما را از گورها برای روز قیامت برمیانگیزد و گرد میآورد (نگا: هود / 103). «الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ ...»: آنان که وجود خود را ضایع کردهاند و خویشتن را در روز قیامت گرفتار عذاب نمودهاند، کسانیند که به خدا و حساب و کتاب آخرت باور ندارند.]] |
|
802 | 6 | 13 | وله ما سكن في الليل والنهار وهو السميع العليم |
| | | و از آن او است آنچه در شب و روز قرار دارد (یعنی همان گونه که هرچه در هر مکانی است از آن خدا است، هرچه در هر زمانی هم که باشد متعلّق بدو است) و او شنوای (همهی اصوات و) آگاه (از همهی موجودات) است. [[«سَکَنَ»: آرمیده است. قرار گرفته است. وجود دارد. «الَّیْلِ وَ النَّهارِ»: مراد همه ازمنه است.]] |
|
803 | 6 | 14 | قل أغير الله أتخذ وليا فاطر السماوات والأرض وهو يطعم ولا يطعم قل إني أمرت أن أكون أول من أسلم ولا تكونن من المشركين |
| | | بگو: آیا غیر خدا را معبود و یاور خود بگیرم؟! در صورتی که او آفرینندهی آسمانها و زمین است و او روزی میدهد (و رازق همگان او است و همه بدو نیازمندند) و به او روزی داده نمیشود (و نیازمند کسی نیست). بگو: به من دستور داده شده است که نخستین کسی باشم که (از این امّت، خویشتن را خالصانه تسلیم فرمان خدا کند و) مسلمان باشد (و نیز خداوند به من دستور داده است که) از زمرهی مشرکان مباش. [[«وَلِیّ»: سرپرست. یاور. «فَاطِرِ»: آفریننده. جداکننده کهکشانها و کرات از هم (نگا: انبیاء / 30) صفت (اللهِ) یا بدل از آن است. «أَسْلَمَ»: خویشتن را خالصانه تسلیم فرمان خدا کرد. مسلمان گردید.]] |
|
804 | 6 | 15 | قل إني أخاف إن عصيت ربي عذاب يوم عظيم |
| | | بگو: من (هم مانند سائر انسانهای مآلاندیش) اگر نافرمانی پروردگار کنم از عذاب روز بزرگ (قیامت) میترسم. |
|