نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
771 | 5 | 102 | قد سألها قوم من قبلكم ثم أصبحوا بها كافرين |
| | | گروهی پیش از شما (نیز) بیچون از این (گونه) پرسشها کردند، سپس به سبب آنها (از) کافران یا کفرانکنندگان شدند. |
|
772 | 5 | 103 | ما جعل الله من بحيرة ولا سائبة ولا وصيلة ولا حام ولكن الذين كفروا يفترون على الله الكذب وأكثرهم لا يعقلون |
| | | خدا (چیزهای ممنوعی از قبیل) بحیره و سائبه وصیله و حام را (حرام) قرار نداده است، ولی کسانی که کفر ورزیدند، بر خدا دروغ میبندند و بیشترشان خردورزی نمیکنند. |
|
773 | 5 | 104 | وإذا قيل لهم تعالوا إلى ما أنزل الله وإلى الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا عليه آباءنا أولو كان آباؤهم لا يعلمون شيئا ولا يهتدون |
| | | و هنگامی که به آنان گفته شود: «سوی آنچه خدا نازل کرده و سوی پیامبر(ش) بیایید» گویند: «آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم ما را بس است.» آیا و هرچند (که) پدرانشان چیزی نمیدانند و راهی نمییابند؟ |
|
774 | 5 | 105 | يا أيها الذين آمنوا عليكم أنفسكم لا يضركم من ضل إذا اهتديتم إلى الله مرجعكم جميعا فينبئكم بما كنتم تعملون |
| | | هان ای کسانی که ایمان آوردید! بر (عهدهی) شماست (که) به خودتان بپردازید؛ هرگاه هدایت یافتید آن کس که گمراه شده است به شما زیانی نمیرساند. بازگشت همهی شما سوی خداست، پس شما را از آنچه انجام میدادهاید آگاهی مهمی میدهد. |
|
775 | 5 | 106 | يا أيها الذين آمنوا شهادة بينكم إذا حضر أحدكم الموت حين الوصية اثنان ذوا عدل منكم أو آخران من غيركم إن أنتم ضربتم في الأرض فأصابتكم مصيبة الموت تحبسونهما من بعد الصلاة فيقسمان بالله إن ارتبتم لا نشتري به ثمنا ولو كان ذا قربى ولا نكتم شهادة الله إنا إذا لمن الآثمين |
| | | هان ای کسانی که ایمان آوردید! گواهی میانتان در وقت وصیت، هنگامیکه یکی از شما را (نشانههای) مرگ در رسد، دو مرد عادل از شماست. یا اگر راهیِ راهی دشوار شوید و مصیبت مرگ، شما را فرا رسید (و شاهد مسلمانی هم نبود) دو تن از غیر (همکیشان) خود را (به شهادت بطلبید) و اگر (در صداقت آنان) شکّ کردید، پس از نماز(شان) آن دو را نگهدارید، آن گاه به خدا سوگند یاد کنند که: «ما این (حقّ) را به هیچ قیمتی نمیفروشیم، هرچند (پای) خویشاوند نزدیکترمان (در کار) باشد و شهادت الهی را کتمان نمیکنیم و بیگمان (اگر حق را کتمان کنیم) در این صورت از گناهکاران خواهیم بود.» |
|
776 | 5 | 107 | فإن عثر على أنهما استحقا إثما فآخران يقومان مقامهما من الذين استحق عليهم الأوليان فيقسمان بالله لشهادتنا أحق من شهادتهما وما اعتدينا إنا إذا لمن الظالمين |
| | | و اگر دریافته شد که آن دو دستخوش گناهی پیگیر شدند، پس دو تن دیگر که بر آنان ستم رفته است و هر دو (به میّت) سزاوارترند به جای آن دو (شاهد پیشین) قیام کنند. پس به خدا سوگند یاد میکنند که: «گواهی ما همواره از گواهی آن دو شایستهتر است و (از حق) تجاوز نکردهایم، اگر چنان کنیم از ستمکاران خواهیم بود.» |
|
777 | 5 | 108 | ذلك أدنى أن يأتوا بالشهادة على وجهها أو يخافوا أن ترد أيمان بعد أيمانهم واتقوا الله واسمعوا والله لا يهدي القوم الفاسقين |
| | | این (روش) -برای اینکه شهادت را به صورت درستش ادا کنند یا بترسند که بعد از سوگند خوردنشان، سوگندهایی (به وارثان میّت) برگردانده شود- (به صواب) نزدیکتر است. و از خدا پروا بدارید و (این پندها را) بشنوید. و خدا گروه فاسقان را هدایت نمیکند. |
|
778 | 5 | 109 | يوم يجمع الله الرسل فيقول ماذا أجبتم قالوا لا علم لنا إنك أنت علام الغيوب |
| | | روزی که خدا پیامبران را گرد آوَرَد، پس فرماید: «چه پاسخی به شما دادهشد؟» گویند: «ما هیچ نمیدانیم، همواره این تویی تو بسیار دانای رازهای نهان.» |
|
779 | 5 | 110 | إذ قال الله يا عيسى ابن مريم اذكر نعمتي عليك وعلى والدتك إذ أيدتك بروح القدس تكلم الناس في المهد وكهلا وإذ علمتك الكتاب والحكمة والتوراة والإنجيل وإذ تخلق من الطين كهيئة الطير بإذني فتنفخ فيها فتكون طيرا بإذني وتبرئ الأكمه والأبرص بإذني وإذ تخرج الموتى بإذني وإذ كففت بني إسرائيل عنك إذ جئتهم بالبينات فقال الذين كفروا منهم إن هذا إلا سحر مبين |
| | | چون خدا فرمود: «ای عیسی پسر مریم! نعمتم را بر خود و بر مادرت به یاد آور: چون تو را با روحالقُدُس تأیید کردم که در گهواره و (اینک) در میانسالی با مردم سخن (وحیانی) میگویی؛ و چون تو را کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم؛ و چون به اذن من از گِل، (چیزی) شکل پرنده میساختی، پس در آن میدمیدی و به اذن من پرندهای میشد؛ و کور مادرزاد و پیس را به اذن من شفا میدادی؛ و آنگاه که مردگان را به اذن من (زنده از قبر) برون میآوردی؛ و چون (آسیب) بنیاسرائیل را- هنگامی که برای آنان حجتهای آشکار آورده بودی - از تو بازداشتم، پس کسانی از آنان که کافر شده بودند گفتند این(ها چیزی) جز افسونی آشکارگر نیست.» |
|
780 | 5 | 111 | وإذ أوحيت إلى الحواريين أن آمنوا بي وبرسولي قالوا آمنا واشهد بأننا مسلمون |
| | | «و چون فراسوی حواریوّن وحی (غیررسالتی) کردم که به من و فرستادهام ایمان آورید، گفتند: ایمان آوردیم، گواه باش به اینکه ما بهراستی تسلیم شدگانیم.» |
|