نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
74 | 2 | 67 | وإذ قال موسى لقومه إن الله يأمركم أن تذبحوا بقرة قالوا أتتخذنا هزوا قال أعوذ بالله أن أكون من الجاهلين |
| | | و هنگامى كه موسى به قوم خود گفت: «خدا به شما فرمان مىدهد كه: ماده گاوى را سر ببريد»، گفتند: «آيا ما را به ريشخند مىگيرى؟» گفت: «پناه مىبرم به خدا كه [مبادا] از جاهلان باشم.» |
|
75 | 2 | 68 | قالوا ادع لنا ربك يبين لنا ما هي قال إنه يقول إنها بقرة لا فارض ولا بكر عوان بين ذلك فافعلوا ما تؤمرون |
| | | گفتند: «پروردگارت را براى ما بخوان، تا بر ما روشن سازد كه آن چگونه [گاوى] است؟» گفت: «وى مىفرمايد: آن ماده گاوى است نه پير و نه خردسال، [بلكه] ميانسالى است بين اين دو. پس آنچه را [بدان ]مأموريد به جاى آريد.» |
|
76 | 2 | 69 | قالوا ادع لنا ربك يبين لنا ما لونها قال إنه يقول إنها بقرة صفراء فاقع لونها تسر الناظرين |
| | | گفتند: «از پروردگارت بخواه، تا بر ما روشن كند كه رنگش چگونه است؟» گفت: «وى مىفرمايد: آن ماده گاوى است زرد يكدست و خالص، كه رنگش بينندگان را شاد مىكند.» |
|
77 | 2 | 70 | قالوا ادع لنا ربك يبين لنا ما هي إن البقر تشابه علينا وإنا إن شاء الله لمهتدون |
| | | گفتند: «از پروردگارت بخواه، تا بر ما روشن گرداند كه آن چگونه [گاوى] باشد؟ زيرا [چگونگى] اين ماده گاو بر ما مشتبه شده، و[لى با توضيحات بيشتر تو] ما ان شاء الله حتماً هدايت خواهيم شد.» |
|
78 | 2 | 71 | قال إنه يقول إنها بقرة لا ذلول تثير الأرض ولا تسقي الحرث مسلمة لا شية فيها قالوا الآن جئت بالحق فذبحوها وما كادوا يفعلون |
| | | گفت: «وى مىفرمايد: در حقيقت، آن ماده گاوى است كه نه رام است تا زمين را شخم زند؛ و نه كشتزار را آبيارى كند؛ بىنقص است؛ و هيچ لكهاى در آن نيست.» گفتند: «اينك سخن درست آوردى.» پس آن را سر بريدند، و چيزى نمانده بود كه نكنند. |
|
79 | 2 | 72 | وإذ قتلتم نفسا فادارأتم فيها والله مخرج ما كنتم تكتمون |
| | | و چون شخصى را كشتيد، و در باره او با يكديگر به ستيزه برخاستيد، و حال آنكه خدا، آنچه را كتمان مىكرديد، آشكار گردانيد. |
|
80 | 2 | 73 | فقلنا اضربوه ببعضها كذلك يحيي الله الموتى ويريكم آياته لعلكم تعقلون |
| | | پس فرموديم: «پارهاى از آن [گاو سر بريده را] به آن [مقتول] بزنيد» [تا زنده شود]. اين گونه خدا مردگان را زنده مىكند، و آيات خود را به شما مىنماياند، باشد كه بينديشيد. |
|
81 | 2 | 74 | ثم قست قلوبكم من بعد ذلك فهي كالحجارة أو أشد قسوة وإن من الحجارة لما يتفجر منه الأنهار وإن منها لما يشقق فيخرج منه الماء وإن منها لما يهبط من خشية الله وما الله بغافل عما تعملون |
| | | سپس دلهاى شما بعد از اين [واقعه] سخت گرديد، همانند سنگ، يا سختتر از آن، چرا كه از برخى سنگها، جويهايى بيرون مىزند، و پارهاى از آنها مىشكافد و آب از آن خارج مىشود، و برخى از آنها از بيم خدا فرو مىريزد، و خدا از آنچه مىكنيد غافل نيست. |
|
82 | 2 | 75 | أفتطمعون أن يؤمنوا لكم وقد كان فريق منهم يسمعون كلام الله ثم يحرفونه من بعد ما عقلوه وهم يعلمون |
| | | آيا طمع داريد كه [اينان] به شما ايمان بياورند؟ با آنكه گروهى از آنان سخنان خدا را مىشنيدند، سپس آن را بعد از فهميدنش تحريف مىكردند، و خودشان هم مىدانستند. |
|
83 | 2 | 76 | وإذا لقوا الذين آمنوا قالوا آمنا وإذا خلا بعضهم إلى بعض قالوا أتحدثونهم بما فتح الله عليكم ليحاجوكم به عند ربكم أفلا تعقلون |
| | | و [همين يهوديان] چون با كسانى كه ايمان آوردهاند برخورد كنند، مىگويند: «ما ايمان آوردهايم.» و وقتى با همديگر خلوت مىكنند، مىگويند: «چرا از آنچه خداوند بر شما گشوده است، براى آنان حكايت مىكنيد تا آنان به [استناد] آن، پيش پروردگارتان بر ضد شما استدلال كنند؟ آيا فكر نمىكنيد؟» |
|