نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
724 | 5 | 55 | إنما وليكم الله ورسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة ويؤتون الزكاة وهم راكعون |
| | | تنها خدا و پیغمبر او و مؤمنانی یاور و دوست شمایند که خاشعانه و خاضعانه نماز را به جای میآورند و زکات مال به در میکنند. [[«وَ هُمْ رَاکِعُونَ»: و حال آن که آنان عبادات و تکالیف خود را فروتنانه و از صمیم قلب انجام میدهند (نگا: آلعمران 43، و ص / 24). این جمله، حال فاعل فعلهای (یُقِیمُونَ) و (یُؤْتُونَ) است (نگا: توبه / 54). و میتواند جمله مستأنفه نیز باشد.]] |
|
725 | 5 | 56 | ومن يتول الله ورسوله والذين آمنوا فإن حزب الله هم الغالبون |
| | | و هرکس که خدا و پیغمبر او و مؤمنان را به دوستی و یاری بپذیرد (از زمرهی حزبالله است و) بیتردید حزبالله پیروز است. [[«حِزْب»: جمعیّتی که دارای یک ایده و مرام باشند و به سوی هدف واحدی مردمان را فرا خوانند.]] |
|
726 | 5 | 57 | يا أيها الذين آمنوا لا تتخذوا الذين اتخذوا دينكم هزوا ولعبا من الذين أوتوا الكتاب من قبلكم والكفار أولياء واتقوا الله إن كنتم مؤمنين |
| | | ای مؤمنان! کسانی را از اهل کتاب و از کافران به دوستی نگیرید که دین شما را مسخره میکنند و به بازی میگیرند. از خدا بترسید (و دشمنان آئین خود را دوست و یار خود ندانید) اگر مؤمنان (راستین واقعی) هستید. [[«هُزُواً»: مسخره. شوخی. اصل کلمه (هُزُواً) است و همزه ماقبل مضموم به واو تبدیل شده است. «لَعِباً»: بازی. واژههای (هُزُواً و لَعِباً) مصدرند و به معنی اسم مفعول به کار رفتهاند.]] |
|
727 | 5 | 58 | وإذا ناديتم إلى الصلاة اتخذوها هزوا ولعبا ذلك بأنهم قوم لا يعقلون |
| | | آنان هنگامی که (اذان میگوئید و مردمان را) به نماز میخوانید، نماز را به باد استهزاء میگیرند و بازیچهاش قرار میدهند (و بدان میخندند و تمسخرش میکنند). این کارشان بدان خاطر است که ایشان کسانِ نفهم و بیشعوری هستند (و ضلالت را از هدایت باز نمیشناسند و هدف و حکمت نماز را درک نمیکنند). [[«إِذَا نَادَیْتُمْ إِلَی الصَّلاةِ»: هنگامی که صدا به نماز برداشتید. وقتی که برای ادای نماز اذان گفتید.]] |
|
728 | 5 | 59 | قل يا أهل الكتاب هل تنقمون منا إلا أن آمنا بالله وما أنزل إلينا وما أنزل من قبل وأن أكثركم فاسقون |
| | | (ای پیغمبر!) بگو: ای اهل کتاب! آیا بر ما خُرده میگیرید؟ (مگر ما چه کردهایم) جز این که به خداوند و به چیزی که بر ما نازل شده و به چیزی که پیشتر (بر شما) نازل شده است ایمان داریم؟! (این کار شما ناشی از عدم ایمان است و هم بدان خاطر است که) بیشتر شما فاسق (و خارج از شریعت خدا) هستند. [[«هَلْ تَنقِمُونَ مِنَّا»: آیا این را بر ما خرده میگیرید و زشت میدانید؟. «وَ أَنَّ أَکْثَرَکُمْ فَاسِقُونَ»: بیگمان بیشتر شما شاهراه خداشناسی را ترک گفتهاند و از حدود آئین خدا بدر رفتهاند. این جمله میتواند عطف بر ماقبل بوده و معنی چنین باشد: ما بر این باوریم که بیشتر شما فاسق هستید. یا مستأنفه بوده و بیانگر بیانصافی ایشان باشد.]] |
|
729 | 5 | 60 | قل هل أنبئكم بشر من ذلك مثوبة عند الله من لعنه الله وغضب عليه وجعل منهم القردة والخنازير وعبد الطاغوت أولئك شر مكانا وأضل عن سواء السبيل |
| | | بگو: آیا شما را باخبر کنم از چیزی که پاداش بدتری از آن (چیزهائی که بر ما خرده میگیرید) در پیشگاه خدا دارد؟ (این کردار شما است، شما) کسانی که خداوند آنان را نفرین و از رحمت خود به دور کرده است و بر ایشان خشم گرفته و (با مسخ قلوبشان) از آنان میمونها و خوکهائی را ساخته است، و (کسانی را پدیدار نموده است که) شیطان را پرستیدهاند. آنان (از هرکس دیگری) موقعیّت و منزلتشان بدتر و از راستای راه منحرفتر و گمراهترند. [[«مَثُوبَةً»: پاداش. استعمال پاداش به جای پادافره، برای استهزاء است. (مَثُوبَةً) مصدر میمی و به معنی ثواب، و تمییز (بِشَرٍّ) است. «عَبَدَ»: پرستش کردند. استعمال آن به صورت مفرد، با توجّه به موصول مشترک (مَنْ) است. «الْقِرَدَةَ»: جمع قِرْد، میمونها. «الْخَنَازِیرَ»: جمع خِنْزیر، خوکها. «جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنَازِیرَ»: مراد مسخ اخلاقی و معنوی است؛ نه ظاهری و مادی (نگا: بقره / 65، و اعراف / 166). جمهور علماء معتقد به مسخ ظاهری و مادی هستند و میگویند که خداوند دستهای از آنان را به میمون و خوک تبدیل نموده است و نسلی از آنان به وجود نیامده است و لذا منقرض شدهاند. «الطَّاغُوتَ»: هر معبودی جز خدا. اهریمن. هرکس و هرچیزی که اطاعت از آن، مایه طغیان و دوری از راه حق شود، چه آفریدهای که پرستیده شود، و چه فرماندهی که در شرّ و بدی از او فرمانبرداری گردد، و چه اهریمنی باشد که انسان را از راه به در برد.]] |
|
730 | 5 | 61 | وإذا جاءوكم قالوا آمنا وقد دخلوا بالكفر وهم قد خرجوا به والله أعلم بما كانوا يكتمون |
| | | هنگامی که (منافقان) نزد شما میآیند (به دروغ) میگویند: ایمان آوردهایم! و حال آن که با کفر وارد و با کفر خارج میشوند (و به هنگام ورود و به هنگام خروج راستگو و مسلمان نبودهاند) و خدا از آنچه (در دل از نفاق) پنهان میکنند (از هر کس دیگری) آگاهتر است. [[«دَخَلُوا بِالْکُفْرِ»: کافرانه به پیش تو آمدند و کافرانه از پیش تو برگشتند. حرف (بِ) باء ملابسه یا باء حالیّه است. همان گونه که میگوئیم: «خَرَجَ زَیْدٌ بِسِلاحِهِ، ای مُتَسَلِّحاً ...»: زید مسلّحانه بیرون رفت.]] |
|
731 | 5 | 62 | وترى كثيرا منهم يسارعون في الإثم والعدوان وأكلهم السحت لبئس ما كانوا يعملون |
| | | بسیاری از آنان را میبینی که در گناهکاری و ستمکاری، و خوردن مال حرام بر یکدیگر سبقت میجویند! چه کار زشتی میکنند! [[«الْعُدْوَانِ»: ظلم و ستم. تعدّی و دستدرازی. «السُّحْتَ»: مال حرام.]] |
|
732 | 5 | 63 | لولا ينهاهم الربانيون والأحبار عن قولهم الإثم وأكلهم السحت لبئس ما كانوا يصنعون |
| | | چرا پیشوایان مسیحی و علماء یهودی آنان را از سخنان گناهآلود و خوردن مال حرام نهی نمیکنند و باز نمیدارند؟ آنان (هم با ترک نهی و لب فروبستن از اندرز و ارشاد) چه کار زشتی میکنند. [[«لَوْ لا»: چرا نباید که. «الرَبَّانِیُّونَ»: پیشوایان دینی مسیحی. «الأحْبَار»: پیشوایان دینی یهودی (نگا: مائده / 44).]] |
|
733 | 5 | 64 | وقالت اليهود يد الله مغلولة غلت أيديهم ولعنوا بما قالوا بل يداه مبسوطتان ينفق كيف يشاء وليزيدن كثيرا منهم ما أنزل إليك من ربك طغيانا وكفرا وألقينا بينهم العداوة والبغضاء إلى يوم القيامة كلما أوقدوا نارا للحرب أطفأها الله ويسعون في الأرض فسادا والله لا يحب المفسدين |
| | | (برخی از) یهودیان میگویند: دست خدا به غل و زنجیر بسته است! (و بخل او را از عطاء و بخشش به ما گسسته است!). دستهایشان بسته باد! (و بخل بهرهی ایشان، و دستهایشان در دوزخ به زنجیر بسته باد!) و به سبب آنچه میگویند نفرینشان باد (و از رحمت خدا محروم و مطرود گردند!). بلکه دو دست خدا باز (و او جواد و بخشنده است)، هرگونه که بخواهد (و حکمت خداوندی اقتضاء کند) میبخشد. (به سبب تنگچشمی و کینهتوزی) آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل میشود (که آیات قرآن مجید است) بر سرکشی و کفرورزی بسیاری از آنان میافزاید. ما در میان (طوائف مختلف) آنان (به سبب انحراف عقیدتی و معیارهای غلطی که به نام خدا به آئین خود راه دادهاند) تا روز قیامت دشمنی و کینهتوزی افکندهایم. آنان هر زمان که آتش جنگی (علیه پیغمبر و مؤمنان) افروخته باشند، خداوند آن را (با شکست ایشان و پیروزی پیغمبر و مؤمنان) خاموش ساخته است. آنان به خاطر ایجاد فساد در زمین میکوشند (و با نیرنگ بازی و فتنهگری و جنگافروزی در پخش فساد میجوشند. آنان مفسدند) و خداوند مفسدان و تباهکاران را دوست نمیدارد. [[«مَغْلُولَةً»: بسته به غل و زنجیر. «مَبْسُوطَتَانِ»: باز. بستهشدن دست کنایه از بخل، و باز بودن آن کنایه از بخشندگی است (نگا: اسراء / 29). «غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِمَا قَالُوا»: عبارت دعائی است. «فَسَاداً»: مفعولٌله، یا حال و به معنی (مُفْسِدِینَ) است.]] |
|