بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
691522قالوا يا موسى إن فيها قوما جبارين وإنا لن ندخلها حتى يخرجوا منها فإن يخرجوا منها فإنا داخلون
گفتند: اى موسى! همانا در آن جا قومى زورمند و ستمگرند و تا آنها از آن جا بيرون نروند ما هرگز داخل آن نمى‌شويم اگر از آن جا بيرون روند ما وارد خواهيم شد
692523قال رجلان من الذين يخافون أنعم الله عليهما ادخلوا عليهم الباب فإذا دخلتموه فإنكم غالبون وعلى الله فتوكلوا إن كنتم مؤمنين
دو نفر از مردانى كه از خدا مى‌ترسيدند و خدايشان به آنها نعمت [عقل و ايمان‌] داده بود، گفتند: از آن دروازه بر آنها وارد شويد، كه اگر از آن جا وارد شديد، قطعا پيروز خواهيد شد، و بر خدا توكل كنيد اگر ايمان داريد
693524قالوا يا موسى إنا لن ندخلها أبدا ما داموا فيها فاذهب أنت وربك فقاتلا إنا هاهنا قاعدون
[بنى اسرائيل‌] گفتند: اى موسى! تا وقتى كه آنها در آن [سرزمين‌] هستند ما هرگز پاى در آن ننهيم، پس تو و پروردگارت برويد و بجنگيد كه ما همين جا نشسته‌ايم
694525قال رب إني لا أملك إلا نفسي وأخي فافرق بيننا وبين القوم الفاسقين
[موسى‌] گفت: پروردگارا! من جز اختيار خود و برادر خويش را ندارم پس ميان ما و اين قوم نافرمان جدايى افكن
695526قال فإنها محرمة عليهم أربعين سنة يتيهون في الأرض فلا تأس على القوم الفاسقين
[خدا] فرمود: اين سرزمين [مقدس‌] تا چهل سال بر آنها ممنوع شد. آنها در اين بيابان‌ها سرگردان خواهند ماند پس تو بر اين قوم نافرمان اندوه مخور
696527واتل عليهم نبأ ابني آدم بالحق إذ قربا قربانا فتقبل من أحدهما ولم يتقبل من الآخر قال لأقتلنك قال إنما يتقبل الله من المتقين
و داستان دو فرزند آدم را به حق [به عنوان يك واقعه‌] بر آنها بخوان، آن‌گاه كه قربانى پيش بردند. پس، از يكى پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد. [قابيل‌] گفت: حتما تو را خواهم كشت. [هابيل‌] گفت: خدا فقط از پرهيزكاران مى‌پذيرد
697528لئن بسطت إلي يدك لتقتلني ما أنا بباسط يدي إليك لأقتلك إني أخاف الله رب العالمين
اگر تو براى كشتن من دست دراز كنى، من هرگز به قتل تو دست نمى‌گشايم، همانا من از پروردگار عالميان مى‌ترسم
698529إني أريد أن تبوء بإثمي وإثمك فتكون من أصحاب النار وذلك جزاء الظالمين
من مى‌خواهم تو بار گناه من و گناه خودت را بر دوش‌كشى تا از دوزخيان گردى، و سزاى ستمكاران همين است
699530فطوعت له نفسه قتل أخيه فقتله فأصبح من الخاسرين
پس نفس [سركش او كم‌كم‌] وى را به قتل برادرش ترغيب كرد و او را كشت و از زيانكاران گرديد
700531فبعث الله غرابا يبحث في الأرض ليريه كيف يواري سوءة أخيه قال يا ويلتا أعجزت أن أكون مثل هذا الغراب فأواري سوءة أخي فأصبح من النادمين
سپس خداوند زاغى را برانگيخت كه زمين را [به جستجو] مى‌كاويد، تا به او نشان دهد كه چگونه جسد برادرش را پنهان كند. [قابيل‌] گفت: واى بر من! آيا عاجز بودم از اين كه مثل اين زاغ باشم تا جسد برادرم را پنهان كنم؟! آن‌گاه از پشيمانان گشت


0 ... 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 70 71 72 73 74 75 76 77 78 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

3972830314855654340139215532402635783