بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
6564163إنا أوحينا إليك كما أوحينا إلى نوح والنبيين من بعده وأوحينا إلى إبراهيم وإسماعيل وإسحاق ويعقوب والأسباط وعيسى وأيوب ويونس وهارون وسليمان وآتينا داوود زبورا
ما به تو (ای پیغمبر، قرآن و شریعت را) وحی کردیم، همان گونه که پیش از تو به نوح و پیغمبران بعد از او وحی کردیم، و (همان گونه که) به ابراهیم، اسحاق، یعقوب، نوادگان (او که برخی از آنان پیغمبران خدا بودند)، عیسی، ایّوب، یونس، هارون، و سلیمان وحی کردیم، و به داود زبور دادیم. [[«الأسْبَاطِ»: جمع سِبْط، نوادگان. مراد نوادگان دوازده‌گانه یعقوب است (نگا: اعراف / 160). بعضیها معتقدند که همه آنان پیغمبر بوده‌اند، ولی برخی از ایشان پیغمبر بوده‌اند (نگا: مائده / 12).]]
6574164ورسلا قد قصصناهم عليك من قبل ورسلا لم نقصصهم عليك وكلم الله موسى تكليما
و ما پیغمبران زیادی را روانه کرده‌ایم که سرگذشت آنان را قبلاً برای تو بیان کرده‌ایم، و پیغمبران (دیگر) زیادی را (به میان مردم روانه کرده‌ایم) که سرگذشت آنان را برای تو بیان نکرده‌ایم. (و شیوه‌ی وحی به موسی این بود که) خداوند حقیقةً (از پشت حجاب بدون واسطه) با موسی سخن گفت. [[«رُسُلاً»: پیغمبران. مفعول فعل محذوفی چون (أَرْسَلْنَا) است. «تَکْلِیماً»: حرف زدن. مفعول مطلق و برای تأکید است.]]
6584165رسلا مبشرين ومنذرين لئلا يكون للناس على الله حجة بعد الرسل وكان الله عزيزا حكيما
ما پیغمبران را فرستادیم تا (مؤمنان را به ثواب) مژده‌رسان، و (کافران را به عقاب) بیم‌دهنده باشند، و بعد از آمدن پیغمبران حجّت و دلیلی بر خدا برای مردمان باقی نماند (و نگویند که اگر پیغمبری به سوی ما می‌فرستادی، ایمان می‌آوردیم و راه طاعت و عبادت در پیش می‌گرفتیم). و خدا چیره‌ی حکیم است (و کارهایش از روی قدرت و حکمت انجام می‌پذیرد). [[«رُسُلاً»: بدل از (رُسُلاً) در آیه پیشین است. «بَعْدَ الرُّسُلِ»: پس از آمدن پیغمبران.]]
6594166لكن الله يشهد بما أنزل إليك أنزله بعلمه والملائكة يشهدون وكفى بالله شهيدا
(هر چند که کافران نبوّت تو را انکار می‌کنند) لیکن خداوند بر آنچه (از قرآن) بر تو نازل شده است گواهی می‌دهد. این خدا است که آن را به (مقتضای) دانش (خاصّ) خویش نازل کرده است. و فرشتگان (نیز بدان) گواهی می‌دهند و (صحّت نبوّت تو را تصدیق می‌کنند. گرچه) کافی است که خدا گواه باشد. [[«لکِنْ»: امّا. ولی. استدراک از مفهوم ماقبل است. «بِعِلْمِهِ»: برابر دانش خاصّ خود، قرآن را نازل کرده است و او می‌داند که تو شایستگی دریافت آن را داری، و در آن مصلحت بندگان را مراعات نموده است، و پیوسته در حفظ آن هم می‌کوشد.]]
6604167إن الذين كفروا وصدوا عن سبيل الله قد ضلوا ضلالا بعيدا
بیگمان کسانی که راه کفر را در پیش گرفته‌اند و (دیگران را با تهدید یا تبلیغ) از راه خدا بازداشته‌اند (و مانع دخول مردم به دین خدا شده‌اند، فرسنگها از حق دور گشته‌اند و) بسیار گمراه شده‌اند. [[«صَدُّوا»: باز داشته‌اند. مانع شده‌اند. «ضَلالاً بَعِیداً»: گمراهی دور و دراز. سرگشتگی فراوان.]]
6614168إن الذين كفروا وظلموا لم يكن الله ليغفر لهم ولا ليهديهم طريقا
بیگمان کسانی که راه کفر را در پیش گرفته‌اند و ستم ورزیده‌اند، (مادام که بر کفر ماندگار باشند) خداوند ایشان را نمی‌بخشد و آنان را به راهی (که راه نجات و بهشت باشد) هدایت نخواهد کرد. [[«کَفَرُوا وَ ظَلَمُوا»: کفر و معاصی را یکجا جمع کرده‌اند. بر اثر کفر، خویشتن را از سعادت محروم، و دیگران را از حق به دور نموده‌اند، و منکر رسالت پیغمبر شده‌اند، لذا بر خود و مردم و پیغمبر ستم کرده‌اند.]]
6624169إلا طريق جهنم خالدين فيها أبدا وكان ذلك على الله يسيرا
(آنان را به راهی هدایت نخواهد کرد) مگر راه دوزخ! که در آنجا برای همیشه جاودانه می‌مانند، و این کار برای خدا آسان است (که ایشان را به راه دوزخ رهنمون کند و جاودانه در آنجا نگاه دارد). [[«یَسِیراً»: آسان. ساده.]]
6634170يا أيها الناس قد جاءكم الرسول بالحق من ربكم فآمنوا خيرا لكم وإن تكفروا فإن لله ما في السماوات والأرض وكان الله عليما حكيما
ای مردم! پیغمبر (محمّد نام) از جانب خدا به سویتان آمده است و دین حق را برایتان آورده است، پس ایمان بیاورید (و فرصت را غنیمت شمرید، که این کار) به سود شما است. و اگر کافر شوید (و جز راه کفر نروید، بدانید که زیانی به خدا نمی‌رسانید). چرا که آنچه در آسمانها و زمین است متعلّق به خدا است. و خدا آگاه (از آفریدگان خود و) حکیم (در کار خویش) است. [[«قَدْ جَآءَکُم بِالْحَقِّ»: حقیقةً به پیش شما آمده است. با برنامه حق که قرآن است به سوی شما آمده است. با دین حق که اسلام است به نزد شما آمده است.]]
6644171يا أهل الكتاب لا تغلوا في دينكم ولا تقولوا على الله إلا الحق إنما المسيح عيسى ابن مريم رسول الله وكلمته ألقاها إلى مريم وروح منه فآمنوا بالله ورسله ولا تقولوا ثلاثة انتهوا خيرا لكم إنما الله إله واحد سبحانه أن يكون له ولد له ما في السماوات وما في الأرض وكفى بالله وكيلا
ای اهل کتاب! در دین خود غلوّ مکنید (و درباره‌ی عیسی راه افراط و تفریط نپوئید) و درباره‌ی خدا جز حق مگوئید (و او را به اوصاف ناشایستی همچون حلول و اتّحاد و اتّخاذ همسر و انتخاب فرزند، نستائید). بیگمان عیسی مسیح پسر مریم، فرستاده‌ی خدا است (و او یکی از پیغمبران است، و پسر خدا نیست آن گونه که شما می‌پندارید) و او واژه‌ی خدا (یعنی پدیده‌ی فرمانِ: کُنْ) است که خدا آن را به مریم رساند (و بدین وسیله عیسی را در شکم مریم پروراند) و او دارای روحی است (که) از سوی خدا (به کالبدش دمیده شده است) پس به خدا و پیغمبرانش ایمان بیاورید (و الوهیّت را خاصّ خدا بدانید و هیچ یک از انبیاء را در الوهیّت انباز خدا نسازید) و مگوئید که (خدا) سه تا است (بلکه خدا یکتا است و جز الله خدای دیگری وجود ندارد. از این سخن پوچ) دست بردارید که به سود شما است. خدا یکی بیش نیست که الله است و حاشا که فرزندی داشته باشد. (چگونه به انباز و زن و فرزند نیازی خواهد داشت) و حال آن که از آن او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، و کافی است (که تنها) خدا مدبّر (مخلوقات خود) باشد. [[«کَلِمَتُهُ»: آفریده خدا، که خداوند او را با واژه (کُنْ) و همانند آن پدید می‌آورد. جمع (کلمه)، کلمات است که به معنی مخلوقات است (نگا: کهف / 109 و لقمان / 27). در این آیه مراد عیسی - علیه‌السلام - است (نگا: آل‌عمران / 39 و 45) و اطلاق سبب بر مسبّب شده است. امام محمّدغزالی می‌فرماید: برای پیدایش هر فرزندی دو سبب قریب و بعید لازم است. یکی منی و دومی فرمان (کُنْ). چون سبب نخستین در حق عیسی - علیه‌السلام - منتفی است، خداوند او را به سبب دوم اضافه فرموده است. «رُوحٌ»: موجود ناشناخته‌ای که قوام حیات تن بدان است (نگا: اسراء / 85، حجر / 29، ص / 72، سجده / 9 ...). «رُوحٌ مِّنْهُ»: روحی که آفریده او است (نگا: سجده / 9، حجر / 29، ص / 72، تحریم / 12). «مِنْهُ»: از آن او. ساخته او. واژه (مِنْ) در اینجا حرف ابتدائیّه است؛ نه تبعیض (نگا: جاثیه / 13، و سوره‌های حجر، ص، سجده، و تحریم، آیات مذکور در فوق). «ثَلاثَة»: خبر مبتدای محذوف است و تقدیر چنین است: آلِهَتُنَا ثَلاثَة ... «وَکِیلاً»: حافظ. نگهبان (نگا: نساء / 81، اسراء / 2، فرقان / 43، احزاب / 48، مزّمّل / 9).]]
6654172لن يستنكف المسيح أن يكون عبدا لله ولا الملائكة المقربون ومن يستنكف عن عبادته ويستكبر فسيحشرهم إليه جميعا
هرگز مسیح ابائی از این ندارد که بنده‌ای (از بندگان متواضع) برای خدا باشد، و فرشتگان مقرّب نیز (از بندگی او سر باز نمی‌زنند). و کسی که از عبادت خدا سر باز زند و خویشتن را بزرگتر از آن شمرد (که به عبادت او پردازد، او را به عذاب سختی گرفتار می‌سازد، بدان گاه) که همگان را در پیشگاه خود گرد می‌آورد. [[«لَن یَسْتَنکِفَ»: هرگز سر باز نمی‌زند و خودداری نمی‌کند. «الْمُقَرَّبُونَ»: مراد خواصّ فرشتگان است. از قبیل: جبرائیل و میکائیل.]]


0 ... 55.5 56.5 57.5 58.5 59.5 60.5 61.5 62.5 63.5 64.5 66.5 67.5 68.5 69.5 70.5 71.5 72.5 73.5 74.5 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.03 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

1838391981381850512702439940101857303