بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
62191113سيصلى نارا ذات لهب
به آتش بزرگی در خواهد آمد و خواهد سوخت که زبانه‌کش و شعله‌ور خواهد بود. [[«سَیَصْلَی»: به آتش داخل خواهد شد و بدان خواهد سوخت (نگا: نساء / 10، ابراهیم / 29، إسراء / 18). «ذَاتَ لَهَبٍ»: زبانه‌کش و مشتعل (نگا: مرسلات / 31).]]
62201114وامرأته حمالة الحطب
و همچنین همسرش که (در اینجا آتش بیار معرکه و سخن‌چین است در آنجا بدبخت و) هیزم‌کش خواهد بود. [[«إمْرَأَتُهُ»: همسرش. عطف بر ضمیر فاعلی مستتر در اصل (سَیَصْلَی) است. «حَمَّالَةَ»: بسیار بارکش. مفعولٌ‌به برای فعل محذوفی است و مخصوص به ذمّ است. برخی آن را حال هم دانسته‌اند. «الْحَطَبِ»: هیزم. «حَمَّالَةَ الْحَطَبِ»: هیزم‌کش. کنایه از سخن‌چین است که با برافروختن آتش کینه‌توزی و دشمنانگی در میان مردم، خرمن محبّت و مودّت آنان را آتش می‌زند، و رشته دوستی و رابطه خویشاوندی همگان را می‌گسلاند.]]
62211115في جيدها حبل من مسد
در گردنش رشته‌ی طناب تافته و بافته‌ای از الیاف است. [[«جِیدِ»: گردن. «حَبْلٌ»: ریسمان. «مَسَدٍ»: رشته به هم تابیده از لیف خرما و غیره. این آیه حال است و کنایه از تحقیر چنین شخصی است. این سرنوشت نه تنها برای ابولهب و امّ جمیل است و بس، بلکه هرکه با قرآن مخالف باشد و مانع رواج و رسوخ احکام آن در جهان گردد، در دوزخ قرین و همدم آنان خواهد گشت.]]
62221121بسم الله الرحمن الرحيم قل هو الله أحد
بگو: خدا، یگانه‌ی یکتا است. [[«اللهُ»: اسم خاصّ آفریدگار هستی است. «أَحَدٌ»: یکتا. یگانه.]]
62231122الله الصمد
خدا، سَرورِ والای برآورنده‌ی امیدها و برطرف‌کننده‌ی نیازمندیها است. [[«الصَّمَدُ»: سَرورِ والائی که برای رفع حوائج و دفع مصائب، تنها بدو رو کنند. می‌توان واژه‌های رائج در زبان فارسی همچون «حضرت والا، قبله عالم، کعبه آمال» را مفاهیمی از واژه «صمد» دانست.]]
62241123لم يلد ولم يولد
نزاده است و زاده نشده است. [[«لَمْ یَلِدْ»: فرزندی نزاده است. یعنی نه کسی فرزند او است، و نه او پدر کسی است. «لَمْ یُولَدْ»: زاده نشده است. به دنیا آورده نشده است. یعنی نه فرزند کسی است، و نه کسی پدر او است.]]
62251124ولم يكن له كفوا أحد
و کسی همتا و همگون او نمی‌باشد. [[«کُفُواً»: همتا. همگون. یعنی خداگونه‌ای وجود ندارد، و کسی شبیه و همسنگ و همبر او نیست.]]
62261131بسم الله الرحمن الرحيم قل أعوذ برب الفلق
بگو: پناه می‌برم به خداوندگار سپیده‌دم. [[«أَعُوذُ»: پناه می‌برم. متوسّل می‌گردم. «الْفَلَقِ»: سپیده دم. صبح. از آنجا که به هنگام دمیدن سپیده صبح، پرده سیاه شب می‌شکافد، این واژه به معنی طلوع صبح به کار رفته است. بعضی آن را به معنی خلق، یعنی همه آفریدگان جهان دانسته‌اند. چرا که با آفرینش هستی پرده عدم شکافته شده است و نور وجود آشکار گردیده است، و هر روز و هر ساعت هم با آفرینش و پیدایش هر موجودی پرده نیستی شکافته می‌شود و سیمای هستی سر به در می‌آورد.]]
62271132من شر ما خلق
از شر هر آنچه خداوند آفریده است. [[«شَرِّ»: بلا و بدی. «شَرِّ مَا ...»: در اضافه (شَرِّ) به (مَا) این نکته است که پروردگار با این بیان به انسان فهمانده است که هر شرّی از هر مخلوقی صادر و ناشی شود، منتسب و مرتبط به خود آن مخلوق است. شرّ محض هم وجود ندارد و بلکه شُرور نسبی است. آنچه نسبت به تو شرّ است، نسبت به آفریده دیگری خیر است. مثلاً اگر گرگی گوسفند تو را بخورد، این کار نسبت به تو و گوسفند شرّ است و نسبت به گرگ خیر. تفنگ یک حربه دفاعی است؛ نشانه رفتن آن به سوی دشمن خونخواره خیر، و به سوی دوست یا آدم بیگناهی شرّ است.و ... خلاصه خدا هر چیزی را برای کاری و مصلحتی آفریده است و اغلب حکمت و فلسفه آنها از دید ما پنهان است.]]
62281133ومن شر غاسق إذا وقب
و از شرّ شب بدان گاه که کاملاً فرا می‌رسد (و جهان را به زیر تاریکی خود می‌گیرد). [[«غَاسِقٍ»: شب تاریک (نگا: روح‌البیان). «وَقَبَ»: فرا رسید و فرا پوشید.]]


0 ... 611.8 612.8 613.8 614.8 615.8 616.8 617.8 618.8 619.8 620.8 622.8 623.8

إنتاج هذه المادة أخد: 0.03 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

398560692168384629306486028371510284075