نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
6085 | 93 | 6 | ألم يجدك يتيما فآوى |
| | | آیا خدا تو را یتیم نیافت و پناهت داد؟ [[«یَتِیماً»: پیغمبر هنوز طفل شش ماههای در شکم مادر بود که پدرش از دنیا رفت. در عمر شش سالگی مادرش آمنه هم وفات کرد. در هشت سالگی پدر بزرگش عبدالمطّلب که سرپرستی او را به عهده داشت دار فانی را وداع گفت. از آن به بعد تحت سرپرستی عمویش ابوطالب قرار گرفت. «آوَی»: منزل و مأوی داد. پناه داد.]] |
|
6086 | 93 | 7 | ووجدك ضالا فهدى |
| | | و تو را سرگشته و حیران (در میان شرکِ بتپرستان و یهودیان و مسیحیان، کفر کافران، فسق و فجور فاسقان و فاجران، ظلم و زور قلدران، کشت و کشتار قبائل به فرمان جاهلان، و خرافهپرستی اینان و آنان) نیافت و (در پرتوِ وحی آسمانی به یکتاپرستی یزدانی) رهنمودت کرد؟ [[«ضَآلاًّ»: گمراه و سرگشته. پیغمبر قبل از نبوّت، دریای موّاج کفر و شرک و ظلم و فسق و جهل و خرافات محیط را میدید و غرقشدگان در آن را نظاره میکرد، امّا راه به جائی نمیبرد. نمیدانست چگونه خالق جهان را بپرستد و بدو نزدیک بشود، و از بارگاه یزدان نجات مردمان را بطلبد. به غار حراء پناه میبرد و شبها و شبها با خود خلوت میکرد و سرگشته در تفکّرات و حیرتزده از مشاهده اوضاع به دنبال نجات میگشت، تا در دل غار حراء نور وحی پرتو افکند و او را به حق رهنمود کرد (نگا: شوری / 52، یوسف / 3).]] |
|
6087 | 93 | 8 | ووجدك عائلا فأغنى |
| | | و تو را فقیر و بیچیز نیافت و ثروتمند و دارایت کرد؟ [[«عَآئِلاً»: فقیر و بیچیز (نگا: توبه / 28). چیزهائی که پیغمبر از پدر به ارث برد، شتر مادهای و کنیزکی بود (نگا: جزء عمّ شیخ محمّد عبده). خدا او را با سود تجارت، و ثروت خدیجه، و غنائم جنگی دارا و بینیاز کرد. آیات گذشته، بیانگر الطاف و عنایات خاصّ الهی در حق پیغمبر است.]] |
|
6088 | 93 | 9 | فأما اليتيم فلا تقهر |
| | | حال که چنین است، یتیم را زبون مدار (و اموال و دارائی ایشان را با قهر و زور مگیر و تصرّف مکن). [[«لا تَقْهَرْ»: خوار و زبون مدار. اموال و دارائیشان را با زور مگیر و تصرّف مکن.]] |
|
6089 | 93 | 10 | وأما السائل فلا تنهر |
| | | و گدا را با خشونت مران. [[«لا تَنْهَرْ»: با خشونت مران. برخی سائل را خواهان دانش و پرسش کننده از مسائل علمی شمردهاند.]] |
|
6090 | 93 | 11 | وأما بنعمة ربك فحدث |
| | | بلکه نعمتهای پروردگارت را بازگو کن (و از آنها صحبت بدار، و شکر آنها را با بذل و بخشش بگزار). [[«حَدِّثْ»: صحبت بدار. بازگو کن. بازگو کردن نعمت، شکرگزاری از آن با قول و فعل، امکانپذیر است. سپاس با زبان، و بذل و بخشش از آن. ذکر ثروت و قدرت برای تفاخر، مراد نیست.]] |
|
6091 | 94 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم ألم نشرح لك صدرك |
| | | آیا ما سینه تو را نگشودیم (و دلت را از بند غم حیرت رها نساختیم، و تاب تحمّل نابسامانیهای محیط جاهلیّت و سختیهای مسؤولیّت بزرگ نبوّت را به تو عطاء نکردیم؟). [[«أَلَمْ نَشْرَحْ ...»: شرح صدر. کنایه از: سعه صدر، رهائی از غم و اندوه حیرت و ضلال پیش از نبوّت، تاب تحمّل مشکلات مسؤولیّت نبوّت و رهبری، صبر و حوصله در برابر ناملایمات محیط و دردسرهای کفّار و مشرکان و دیگران است (نگا: انعام / 125، زمر / 22، طه / 25، نحل / 106).]] |
|
6092 | 94 | 2 | ووضعنا عنك وزرك |
| | | و بار سنگین (تلاش فراوان، برای هدایت مردمان) را از (دوش) تو برنداشتیم؟ [[«وَضَعْنَا»: فرو آوردیم. پائین آوردیم. «وِزْر»: بار سنگین. مراد بار کمرشکن غم و رنج حاصل از مشاهده کفر و شرک و تبهکاریها و خونریزیها و ستمگریها و نابسامانیهای جامعه پیش از نبوّت، و تلاش و کوشش آن حضرت برای هدایت مردمان و دفع اذیّت و آزار ایشان در آغاز نبوّت است.]] |
|
6093 | 94 | 3 | الذي أنقض ظهرك |
| | | همان بار سنگینی که پشت تو را در هم شکسته بود؟ [[«أَنقَضَ»: سنگینی کرده بود. گرانبار ساخته بود. مَجازاً شکستن پشت معنی میدهد.]] |
|
6094 | 94 | 4 | ورفعنا لك ذكرك |
| | | و آوازهی تو را بلند نکردیم و بالا نبردیم؟ [[«ذِکْر»: آوازه. نام نیک. حسن شهرت. آوای گواهی به پیغمبری محمّد، به دنبال گواهی به توحید خداوند، شبانهروز دست کم پنج بار بر فراز منارهها و بر بال امواج تلویزیونها و رادیوها در آفاق طنینانداز است.]] |
|