نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5930 | 85 | 21 | بل هو قرآن مجيد |
| | | (این سخن سحر و دروغ نیست) بلکه این، قرآن بزرگوار و عالیقدر است. [[«مَجِیدٌ»: شریف. دارای منزلت و مکانت. عالیقدر.]] |
|
5931 | 85 | 22 | في لوح محفوظ |
| | | در لوح محفوظ جای دارد (و دست نااهلان و شیاطین و کاهنان هرگز به آن نمیرسد، و از هرگونه تغییر و تبدیل و زیاده و نقصانی برکنار و در امان است). [[«لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ»: لوح محفوظ چیزی است که خدا از آن خبر داده است، و کتاب خود قرآن را در آن به ودیعت گذارده است و ما را با حقیقت آن آشنا نفرموده است. در قرآن از آن تحت عنوان: کتاب مبین (نگا: انعام / 59) و امّ الکتاب (نگا: رعد / 39) و امام مبین (نگا: یس / 12) سخن رفته است.]] |
|
5932 | 86 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم والسماء والطارق |
| | | سوگند به آسمان و به ستارگانی که شبانگاهان پدیدار میآیند! [[«السَّمَآءِ»: آسمان. مراد جهان بالای سر ما زمینیان است. «الطَّارِقِ»: مهمان شبانه. راهپیمای شبرو. در اینجا مراد ستارگانی است که شبانگاهان پدیدار میآیند و انگار مسافران یا مهمانانی هستند که در شب درگاه خانهها را بر روی آدمیان میزنند. واژه آسمان عام است، و واژه ستارگان خاصّ و بیانگر اهمّیّت ویژه آنها است.]] |
|
5933 | 86 | 2 | وما أدراك ما الطارق |
| | | تو چه میدانی که ستارگانی که شبانگاهان پدیدار میگردند چه هستند؟! [[«مَآ أَدْرَاکَ»: (نگا: حاقّه / 3، مدّثّر / 27، مرسلات / 14).]] |
|
5934 | 86 | 3 | النجم الثاقب |
| | | ستارگان درخشانی هستند که (با نور خود دل تاریکیها را میشکافند و) سوراخ میکنند. [[«النَّجْمُ»: ستاره. اسم جنس است و مراد همه ستارگان است. «الثَّاقِبُ»: سوراخکننده (نگا: صافّات / 10). درخشان و فروزان (نگا: فرهنگ لغات قرآن دکتر قریب، جزء عمّ ترجانیزاده).]] |
|
5935 | 86 | 4 | إن كل نفس لما عليها حافظ |
| | | کسی وجود ندارد مگر این که بر او نگهبانی است (که او را میپاید و پندار و کردار و گفتارش را ثبت و ضبط و حفظ مینماید). [[«إنْ»: حرف نفی و به معنی (مَا) است. «إِن کُلُّ ...»: مسلّماً هرکسی مراقبی دارد. «حَافِظٌ»: مُراقب. مُحافظ. مراد فرشتگان آفریدگارند که به منزله سپاهیان محافظ و مراقب انسان هستند. هم او را از چیزهائی که خدا بخواهد حفظ میکنند، و هم اعمال او را میپایند و مینگارند (نگا: زخرف / 80، انفطار / 10 و 11). «لَمَّا»: مگر این که. به معنی (إِلاّ) است. این آیه، جواب قسم است.]] |
|
5936 | 86 | 5 | فلينظر الإنسان مم خلق |
| | | انسان باید بنگرد و دقّت کند که از چه چیز آفریده شده است؟! [[«لِیَنظُرْ»: باید بنگرد. نگریستن به معنی اندیشیدن و وارسی کردن است (نگا: اعراف / 185، ق / 6، حشر / 18).]] |
|
5937 | 86 | 6 | خلق من ماء دافق |
| | | او از آب جهندهی ناچیزی آفریده شده است. [[«مَآءٍ»: آب. نکره آمدن آن دلیل بر ناچیزی و حقارت است (نگا: سجده / 8، مرسلات / 20). «دَافِقٍ»: جهنده. توصیف نطفه است که در آب منی شناور است و به هنگام بیرون آمدن، جهش و پرش دارد (نگا: عبس / 18 و 19).]] |
|
5938 | 86 | 7 | يخرج من بين الصلب والترائب |
| | | (و پس از رشد کامل در رحم) از میان پشت و استخوانهای سینه (ی مادر میگذرد و) بیرون میآید. [[«الصُّلْبِ»: استخوان پشت. ستون فقرات. «التَّرَآئِبِ»: جمع تَریبَة، استخوانهای سینه. فاعل فعل «یَخْرُجُ» ضمیر مستتر (هو) است که به (انسان) در آیه 5 همین سوره برمیگردد. دو قطب جنین رشد یافته انسان در هفتههای آخر جنینی مابین جناغ و دندههای تحتانی سینه مادر و ستون فقرات پشت مادر قرار داشته و از آنجا حرکت در مسیر کانال زایمانی را در موعد مقرر آغاز میکند. ضمیر (ه) در «رجعه» نیز به انسان برمیگردد ... این آیات مسیر زندگی انسان را از بدو انعقاد نطفه تا رستاخیز مرور میکنند.]] |
|
5939 | 86 | 8 | إنه على رجعه لقادر |
| | | بیگمان خداوند (تعالی که انسان را در آغاز از آب نطفه آفریده است، همو) قادر است که بار دیگر انسان را (پس از مرگ به زندگی) برگرداند. [[«رَجْع»: بازگرداندن (نگا: توبه / 83). مراد زنده گرداندن در آخرت است.]] |
|