نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5770 | 80 | 12 | فمن شاء ذكره |
| | | پس هر که خواهد از آن پند گیرد (و هرکه خواهد سرِ خویش گیرد). [[«ذَکَرَهُ»: از قرآن پند و اندرز گرفت. ضمیر (هُ) به قرآن برمیگردد که مشارٌالیه آیات است. بعضیها آن را به خدا برمیگردانند. در این صورت معنی چنین است: هرکه خواهد خدا را یاد کند و به یاد او باشد.]] |
|
5771 | 80 | 13 | في صحف مكرمة |
| | | در نامههای گرامی و ارجمند ضبط و ثبت است. [[«صُحُفٍ»: جمع صَحیفه، نامهها و کتابها. هرگونه برگه نوشته شدهای اعم از کاغذ و پوست و غیره. در اینجا مراد صفحات اذهان و نسخههای اوراق پراکندهای است که آیات مبارک قرآن در آن حفظ و ضبط و ثبت میشده و بعدها به صورت کتاب جامع همه آیات درآمده که همین قرآن است، و پیوسته با خطها و شکلهای متنوّع نگارش مییابد، و در روزگار ما گذشته از صفحات اذهان و اوراق، بر روی نوار و صفحه هوا و طول امواج ضبط و پخش میشود. «مُکَرَّمَةٍ»: گرامی. محترم.]] |
|
5772 | 80 | 14 | مرفوعة مطهرة |
| | | (نامههائی که) فرا و بالا (از کلام بشر) و دارای مکانت و منزلت والایند (و دور از هرگونه تحریف و آمیزش) و پاک (از هر نوع شائبهی خرافات و عقائد باطل و فاسد، و زدوده از نقص و کم و کاست) هستند. [[«مَرْفُوعَةٍ»: والا و بالا. دارای منزلت و مکانت. «مُطَهَّرَةٍ»: پاک از آلودگی خرافات. منزّه از تحریف. به دور از نقص.]] |
|
5773 | 80 | 15 | بأيدي سفرة |
| | | با دست نویسندگانی (نگارش یافتهاند). [[«سَفَرَةٍ»: جمع سافِر، نویسندگان. مراد نویسندگان و حاملان و مبلّغان آیات قرآن است که از همان طلوع و نزول قرآن، هرچه از آیات نازل میشد، با اشتیاق و بیدرنگ از زبان پیغمبر دریافت میداشتند و در سینهها حفظ و ضبط، و بر روی استخوانها و سنگها و تختهها و اوراق مینگاشتند و به دیگران میآموختند.]] |
|
5774 | 80 | 16 | كرام بررة |
| | | (نویسندگانی) که بزرگوار و نیکمنش و نیکوکردارند. [[«کِرَامِ»: جمع کَریم، بزرگواران. بزرگمنشان. «بَرَرَةٍ»: جمع بارّ، نیکوکرداران. نیکوکاران. یادآوری: بیشتر تفسیرها (صُحُف) را لوح محفوظ، و (سَفَرَةٍ) را فرشتگان خدا دانستهاند. برخی هم (صُحُف) را کتابهای آسمانی، و (سَفَرَةٍ) را جمع سَفیر، و به معنی انبیاء خدا قلمداد کردهاند، و ضمیر (ها) در آیه 11 را هدایت و شریعت آسمانی به طور خاصّ یا عام شمردهاند.]] |
|
5775 | 80 | 17 | قتل الإنسان ما أكفره |
| | | کشته باد انسان! چه خدا نشناس و ناسپاس است! [[«قُتِلَ الإِنسَانُ!»: کشته باد انسان! نفرین بر بشر! واژه (قُتِلَ) برای دعا، و مراد از (انسان) جنس بشر است. «مَآ أَکْفَرَهُ!»: چه کافر و خدانشناس است! چه کافر نعمت و ناسپاس است! چنین جملهای بیانگر خشم خدا از کافر و ناسپاس است.]] |
|
5776 | 80 | 18 | من أي شيء خلقه |
| | | خدا او را از چه چیز میآفریند؟! [[«مِنْ أَیِّ شَیْءٍ ...»: استفهام تحقیر است. یعنی از چه چیز ناچیزی خدا او را آفریده است؟ این همه سرکشی و ناسپاسی چیست؟!]] |
|
5777 | 80 | 19 | من نطفة خلقه فقدره |
| | | او را از نطفهی ناچیزی میآفریند و قوّت و قدرت (و جمال و کمال) بدو میبخشد. [[«قَدَّرَهُ»: قدرت و توانائی بدو داده است. اندازهگیری دقیقی در ساختارش به کار رفته است. هر یک از اندامهای او را برای کاری و مناسب با سایر اعضاء آفریده است.]] |
|
5778 | 80 | 20 | ثم السبيل يسره |
| | | سپس راه (شناخت خوبی و بدی) را برای او آسان میکند (تا راه هدایت را در پیش گیرد، و راه ضلالت را ترک گوید). [[«السَّبِیلَ»: راه تشخیص هدایت و ضلالت و خوبی و بدی (نگا: بلد / 10) در پرتو عقل و فکر و الهام و وحی.]] |
|
5779 | 80 | 21 | ثم أماته فأقبره |
| | | بعد او را میمیراند و وارد گورش میگرداند. [[«أمَاتَهُ»: او را میراند. «أَقْبَرَهُ»: وارد گورش گردانْد.]] |
|