بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
57277915هل أتاك حديث موسى
آیا خبر داستان موسی به تو رسیده است؟ [[«حَدِیثُ»: سخن. خبر. داستان. «هَلْ أَتَاکَ ...»: مطلب با استفهام شروع شده است تا شوق شنونده بیدار، و آماده شنیدن داستان گردد.]]
57287916إذ ناداه ربه بالواد المقدس طوى
بدان گاه که پروردگارش او را در زمین مقدّس طُوی صدا زد. [[«بِالْوَادِی الْمُقَدَّسِ طُویً»: (نگا: طه / 12). «الْوَادِی»: سرزمین. یاء آخر آن در رسم‌الخطّ قرآنی حذف شده است. «طُویً»: نام سرزمینی در شام، میان مَدْیَن و مصر، در پائین کوه طور سینا، نخستین بار، در آنجا به موسی (ع) وحی شد. بدل از (الْوادی) است.]]
57297917اذهب إلى فرعون إنه طغى
(بدو گفت:) برو به سوی فرعون که سرکشی و طغیان کرده است. [[«طَغی»،: سرکشی کرده است. در کفر و عصیان و ظلم، از حد گذشته است. از مرز بندگی فراتر رفته است.]]
57307918فقل هل لك إلى أن تزكى
بگو: آیا میل داری (از آنچه در آن هستی)، رها و پاک گردی؟ [[«هَل لَّکَ ...»: آیا میل داری؟ خبر مبتدای محذوفی چون (مَیْلٌ) و (رَغْبَةٌ) است، در اصل چنین است: هَل لَّکَ مَیْلٌ؟ این شیوه، در خواستِ توأم با سازش و نرمش است. «تَزَکّی»: پاک گردی. فعل مضارع است و اصل آن (تَتَزکّی) است.]]
57317919وأهديك إلى ربك فتخشى
و تو را به سوی پروردگارت رهبری کنم (و او را به تو بشناسانم) تا تو (از او) اندیشناک و بیمناک گردی (و خلاف نکنی؟) [[«فَتَخْشی»: خشیت، ترس و هراسی است که نتیجه احساس به عظمت و قدرت خدا است. چنین احساسی هم با شناخت او، در دل انسان پدیدار می‌شود (نگا: فاطر / 28).]]
57327920فأراه الآية الكبرى
(موسی به پیش فرعون رفت و) معجزه‌ی بزرگ (خود، یعنی تبدیل عصا به اژدها) را بدو نشان داد. [[«الآیَةَ الْکُبْری»: معجزه بزرگ. مراد تبدیل عصا به اژدها است. نشان دادن معجزه و کار عملی، پس از بیان ادلّه و براهین قولی بوده است.]]
57337921فكذب وعصى
امّا فرعون، موسی را دروغگو نامید و (نبوّت او را نپذیرفت، و از چیزی که از جانب خدا با خود آورده بود) سرپیچی کرد. [[«کَذَّبَ»: موسی را تکذیب کرد و پیغمبریش را دروغ نامید. «عَصی»: از دستورهای آسمانی و رهنمودهای الهی سرپیچی و سرکشی کرد.]]
57347922ثم أدبر يسعى
سپس پشت کرد و رفت و (برای مبارزه‌ی با موسی) به سعی و تلاش پرداخت. [[«أَدْبَرَ»: پشت کرد و رفت.]]
57357923فحشر فنادى
آن گاه (جادوگران را) گرد آورد و (مردمان را) دعوت کرد. [[«حَشَرَ»: بسیج کرد. گرد آورد. مراد گرد آوردن جادوگران است (نگا: شعراء / 36 و 53). «نَادی»: دعوت کرد. فرا خواند. بانگ برداشت (نگا: زخرف / 51).]]
57367924فقال أنا ربكم الأعلى
و گفت: من والاترین معبود شما هستم! [[«أناَ رَبُّکُمْ الأعْلی»: با توجّه به خاصّیّت نفسِ آفت‌زده طاغیان که کلمه حق و دعوت به آن، بر طغیان و غرورشان می‌افزاید (نگا: بقره / 206، صافّات / 35) و مال و منال و مقام گاهی به ادّعای الوهیّتشان می‌کشاند (نگا: زخرف / 51) جنون پادشاهی هم فرعون مادیگرا را بر آن داشته است که در اوقات معمولی معبودهائی برای خود برگزیند (نگا: اعراف / 127) و در لحظاتی خویشتن را یگانه معبود دیگران بداند (نگا: شعراء / 29، قصص / 38) و زمانی خود را معبود والایِ والا بنامد. همیشه تاریخ، شاهد خداگونه‌ها بوده و سخن قال یا حال ایشان را شنیده است. مگر از کافران بی‌ادب، جز این باید شنید؟]]


0 ... 562.6 563.6 564.6 565.6 566.6 567.6 568.6 569.6 570.6 571.6 573.6 574.6 575.6 576.6 577.6 578.6 579.6 580.6 581.6 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.03 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

3959405686812016824648901503913231284