نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5715 | 79 | 3 | والسابحات سبحا |
| | | و سوگند به همهی چیزهائی که (سرعتی بدانها داده شده است که در پرتو آن، وظائف خود را هر چه زودتر) به گونهی ساده و آسان انجام میدهند! |
|
5716 | 79 | 4 | فالسابقات سبقا |
| | | و سوگند به همهی چیزهائی که (در انجام وظائف محوّله بر دیگران) کاملاً سبقت میگیرند! [[«السَّابِقَاتِ»: پیشتازان. سبقتگیرندگان.]] |
|
5717 | 79 | 5 | فالمدبرات أمرا |
| | | و سوگند به همهی چیزهائی که (با ویژگیهائی که بدانها داده شده است) به ادارهی امور میپردازند! [[«الْمُدَبِّرَاتِ»: گردانندگان. ادارهکنندگان. «أَمْراً»: کار. مراد کارها است. چرا که این واژه اسم جنس و به منزله جمع است (نگا: تفسیر کبیر). جواب قسم محذوف است. یعنی سوگند به همه این آفریدههای عجیب و غریب جهان، که رستاخیز برپا میشود و قیامت میآید.]] |
|
5718 | 79 | 6 | يوم ترجف الراجفة |
| | | (رستاخیز و قیامت برپا میگردد) در آن روزی که (نفخهی اوّل، در صور دمیده میشود و) زلزلهای در میگیرد (و دنیا خراب میگردد و همگان میمیرند). [[«تَرْجُفُ»: میلرزد. میلرزاند. این فعل به صورت لازم و متعدّی به کار میرود. «الرَّاجِفَةُ»: لرزان. لرزاننده. مراد نفخه نخستین صور است که در جهان میپیچد و جهان را میلرزاند و خراب میگرداند. برخی گفتهاند: مراد زلزله کره زمین و از هم پاشیدن آن است.]] |
|
5719 | 79 | 7 | تتبعها الرادفة |
| | | سپس (نفخهی دوم، در صور دمیده میشود و زلزلهی نخستین) زلزلهی دیگری به دنبال خواهد داشت (که مردگان زنده میگردند و رستاخیز و قیامت آغاز میشود، و جهان ابدی آغاز میگردد). [[«تَتْبَعُهَا»: به دنبال آن میآید و رخ میدهد. «الرَّادِفَةُ»: پیرو. به دنبال آینده. مراد نفخه دوم است که بعد از نفخه اوّل قرار دارد و اعلام فرا رسیدن رستاخیز و قیامت است. برخی گفتهاند: مراد زلزله و تکانی است که آسمانها را به دنبال ویرانی زمین در بر میگیرد (نگا: زمر / 68).]] |
|
5720 | 79 | 8 | قلوب يومئذ واجفة |
| | | دلهائی در آن روز تپان و پریشان میگردند. [[«وَاجِفَةٌ»: مضطرب و پریشان. لرزان و نگران. تپنده و آشفته.]] |
|
5721 | 79 | 9 | أبصارها خاشعة |
| | | و چشمانشان فرو افتاده و فروخفته میگردد. [[«أَبْصَارُهَا»: چشمان ایشان. مراد صاحبان چشمها است. «خَاشِعَةً»: ذلیل و خوار. فرو افتاده و فروخفته.]] |
|
5722 | 79 | 10 | يقولون أإنا لمردودون في الحافرة |
| | | (آنان در دنیا) میگفتند: آیا ما دوباره (زنده میگردیم و) به زندگی بازگردانده میشویم؟! [[«مَرْدُودُونَ»: برگردانده شدگان. «الْحَافِرَةِ»: راه طی شده. حالت نخستین و زندگی پیشین. مراد حیات دوباره و آفرینش دوباره است.]] |
|
5723 | 79 | 11 | أإذا كنا عظاما نخرة |
| | | آیا وقتی که استخوانهای پوسیده و فرسودهای خواهیم شد (به زندگی بازگردانده میشویم؟). [[«عِظَام»: جمع عَظْم، استخوانها. «نَخِرَةً»: پوسیده. فرسوده.]] |
|
5724 | 79 | 12 | قالوا تلك إذا كرة خاسرة |
| | | (تمسخرکنان) میگفتند: این (بازگشت به زندگی دوباره، اگر انجامپذیر گردد) در این صورت بازگشت زیانبار و زیانبخشی خواهد بود! (و ما هرگز از این زیانها نخواهیم کرد، و چنین کاری ممکن نیست). [[«تِلْکَ»: این رجعت و بازگشت. «إِذاً»: آن گاه. «کَرَّةٌ»: بازگشت. برگشت. «خَاسِرَةٌ»: زیانبار. زیانبخش. پرضرر و زیان.]] |
|