نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
58 | 2 | 51 | وإذ واعدنا موسى أربعين ليلة ثم اتخذتم العجل من بعده وأنتم ظالمون |
| | | و (به یاد آورید) آن گاه را که با موسی چهل شب (و روز) وعده گذاشتیم (که به مناجات پردازد. هنگامی که به میعادگاه رفت و راز و نیاز به پایان رسید، و برگشت، دید که منحرف گشتهاید و) پس از او گوسالهپرستی پیش گرفتهاید، (گوسالهای که سامری آن را ساخته بود و معبودتان کرده بود) و بر خود ستمگر شدهاید (چون برای خدا شریک و انباز ساختهاید). [[«وَاعَدْنَا»: وعده دادیم. «اِتَّخَذْتُمْ»: گرفتید. این فعل گاهی به دو مفعول نیاز دارد و گاهی به یکی اکتفاء میکند. در اینجا مفعول دوم محذوف است که (إِلهاً) یا (مَعْبُوداً) است. تقدیر چنین است: إِتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ إِلهاً. «الْعِجْلَ»: گوساله.]] |
|
59 | 2 | 52 | ثم عفونا عنكم من بعد ذلك لعلكم تشكرون |
| | | سپس از شما در گذشتیم و بعد از آن (توبه کردید و شما را آمرزیدیم) شاید سپاسگزاری کنید (و در برابر عفو و فضل خدا، تنها به عبادت او بپردازید). [[«عَفَوْنا»: عفو کردیم. گذشت نمودیم.]] |
|
60 | 2 | 53 | وإذ آتينا موسى الكتاب والفرقان لعلكم تهتدون |
| | | و (به یاد آورید) آن گاه را که به موسی کتاب (تورات) عطاء کردیم که جدائیانداز (حق و باطل، و حلال و حرام) است، تا این که راه یابید (به نور آن، و با اندیشهی ژرف، هدایت را از ضلالت باز شناسید). [[«آتَیْنَا»: دادیم. «الْکِتَابَ»: مراد تورات است. «الْفُرْقَانَ»: جداکننده حق از باطل، و حلال از حرام. مصدر ثلاثی مجرّد است و در معنی اسم فاعل، یعنی: فارق به کار رفته است. فرقان صفت (الْکِتَابَ) است. یعنی عطف صفت بر موصوف شده است. شاید هم مراد از فرقان معجزاتی است که جداسازنده ادّعای راستین از ادّعای دروغین است. یا این که مراد شرعی است که جداکننده حلال از حرام است. در این صورت، عطف (الْفُرْقَانَ) بر (الْکِتَابَ) از قبیل عطف خاصّ بر عام است.]] |
|
61 | 2 | 54 | وإذ قال موسى لقومه يا قوم إنكم ظلمتم أنفسكم باتخاذكم العجل فتوبوا إلى بارئكم فاقتلوا أنفسكم ذلكم خير لكم عند بارئكم فتاب عليكم إنه هو التواب الرحيم |
| | | و (به یاد آورید) آن گاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! شما با پرستیدن گوساله، بر خود ستم کردهاید، پس به سوی آفریدگار خویش برگردید و توبه کنید. بدین گونه که نفس (سرکش) خود را بکشید (و جان تازه و پاکی را به کالبد خویش بدمید) و این در پیشگاه آفریدگارتان برای شما بهتر است. (و چون چنین کردید، لطف خدا شما را در برگرفت) و توبهی شما را پذیرفت. چه او بسیار توبهپذیر و مهربان است. [[«بَارِئ»: آفریننده. هستیبخش. «أُقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ»: نفسهای خود را با زدودن شهوات مهار کنید و آنها را پاکیزه دارید. بیگناهان شما، گناهکاران شما را بکشند.]] |
|
62 | 2 | 55 | وإذ قلتم يا موسى لن نؤمن لك حتى نرى الله جهرة فأخذتكم الصاعقة وأنتم تنظرون |
| | | و (به یاد آورید) آن گاه را که گفتید: ای موسی! هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد، مگر آن که خدا را آشکارا ببینیم. پس صاعقهی آسمانی شما را فرا گرفت، در حالی که میدیدید (که به سبب سرکشی و درخواست ناروا، به چه مصیبت بزرگی دچار آمدهاید). [[«جَهْرَةً»: آشکارا. عیان. جَهْرَةً صفت مصدر محذوفی است و تقدیر آن چنین است: حَتّى نَرَى اللهَ رُؤْیَةً جَهْرَةً.]] |
|
63 | 2 | 56 | ثم بعثناكم من بعد موتكم لعلكم تشكرون |
| | | سپس بعد از مرگِ (نفس سرکش)، شما را برانگیختیم و (بیداری بخشیدیم) تا این که سپاسگزاری کنید. [[«بَعَثْنَاکُمْ»: شما را بیدار و هوشیار کردیم. شما را زنده کردیم. «مَوْتِ»: غفلت و جهالت. مرگ.]] |
|
64 | 2 | 57 | وظللنا عليكم الغمام وأنزلنا عليكم المن والسلوى كلوا من طيبات ما رزقناكم وما ظلمونا ولكن كانوا أنفسهم يظلمون |
| | | و (از جملهی نیکیهائی که در حق شما روا داشتیم، این که) ابر را چون سایهبانی، بالای سرتان نگاه داشتیم و برای شما ترنجبین و بلدرچین فرستادیم (و گفتیم:) از چیزهای پاکی بخورید که روزی شما کردهایم. (ولی ایشان کفران نعمت کردند و ناسپاسی ورزیدند) و بر ما ستم نکردند، بلکه بر خود ستم نمودند. [[«ظَلَّلْنَا»: سایهبان کردیم. «الْغَمَامَ»: ابر. «الْمَنَّ»: ترنجبین. گزنگبین. «الْسَّلْوَی»: پرنده بلدرچین. سُمانی.]] |
|
65 | 2 | 58 | وإذ قلنا ادخلوا هذه القرية فكلوا منها حيث شئتم رغدا وادخلوا الباب سجدا وقولوا حطة نغفر لكم خطاياكم وسنزيد المحسنين |
| | | و (به یاد آورید) آن گاه را که گفتیم: به این شهر (بزرگی که پیغمبرتان موسی برایتان نام برده است) وارد شوید و هرگونه که میخواهید و هر چه که لازم دارید فراوان و آسوده بخورید و از دروازه (ی آن شهر) با خشوع و خضوع وارد شوید و بگوئید: خدایا! از گناهان ما درگذر، تا گناهان شما را بیامرزیم. ما به نیکوکاران (از عفو و مغفرت) فزونتر میبخشیم. [[«الْقَرْیَةَ»: شهر. برخی آن را بیتالمقدّس، و برخی اریحا میدانند. ولی قرآن نام شهر را مشخص نفرموده است. «حَیْثُ»: هرگونه. هرجا. «رَغَداً»: فراوان. گوارا و پاکیزه. حال مصدر محذوفی است که تقدیر آن چنین است: أَکْلاً رَغَداً. «سُجَّداً»: فروتنانه. جمع ساجِد، حال ضمیر (و) در (أُدْخُلُوا) است. «حِطَّةٌ»: زدودن. برطرفکردن. مرفوع است چون خبر مبتدای محذوف است. تقدیر چنین است: مَسْألَتُناحِطَّةٌ. یعنی: درخواست ما اسقاط خطایا و زدودن گناهان است.]] |
|
66 | 2 | 59 | فبدل الذين ظلموا قولا غير الذي قيل لهم فأنزلنا على الذين ظلموا رجزا من السماء بما كانوا يفسقون |
| | | سپس ستمگران (از فرمان خدایشان سرپیچی کردند) و گفتاری را که به آنان گفته بودیم دیگر کردند و دیگرگون گفتند. پس در برابر سرپیچی و تمرّدشان، از آسمان بر آنان عذابی نازل کردیم. [[«غَیْرَ»: منصوب به نزع خافض است. یا این که مفعول دوم فعل (بَدَّلَ) است. «رِجْزاً»: عذاب. عقوبت. «بِمَا»: بدان سبب که.]] |
|
67 | 2 | 60 | وإذ استسقى موسى لقومه فقلنا اضرب بعصاك الحجر فانفجرت منه اثنتا عشرة عينا قد علم كل أناس مشربهم كلوا واشربوا من رزق الله ولا تعثوا في الأرض مفسدين |
| | | و (به یاد آورید) هنگامی را که موسی برای قوم خود طلب آب کرد (وقتی که در بیابان، تشنگی بر همگان چیره شده بود). پس گفتیم: عصای خویش را بر سنگ بزن. آن گاه دوازده چشمه از سنگ جوشیدن گرفت. هر تیرهای از مردم، آبشخور خود را دانست (و بدیشان گفتم:) از روزی خدا بخورید و بنوشید و تباهکارانه در زمین به لاف و گزاف و تجاوز و تعدّی نپردازید. [[«إِسْتَسْقَی»: آب خواست. «عَیْناً»: چشمه. «أُنَاسٍ»: مردم. «مَشْرَبَ»: آبشخور. «لا تَعْثَوْا»: تباهی نکنید. در فساد زیادهروی نکنید. «مُفْسِدِینَ»: فسادپیشگان. تباهکاران. حال مؤکّده ضمیر (و) در (لا تَعْثَوْا) است. «لا تَعْثَوْا فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ»: منظور نهی از غوطهور شدن در فساد است، والاّ هر فسادی ناپسند است. همان گونه که هر ربائی حرام و زشت است، ولی به همین شیوه خداوند فرموده است: لا تَأْکُلُوا الرِّبَآ أَضْعَافاً مُّضَاعَفَةً.]] |
|