نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5691 | 78 | 19 | وفتحت السماء فكانت أبوابا |
| | | و آسمان باز و گشوده میگردد و به درها و دروازهها تبدیل میشود. [[«فُتِحَتْ»: باز گردید. گشوده شد. ذکر فعل به صورت ماضی برای تحقّق است. مراد از باز شدن آسمان، اشاره به متلاشی شدن کرات آسمانی است که آن اندازه در آنها شکافها ایجاد میگردد که گوئی سرتاسر آن تبدیل به درها و دروازههائی شده است (نگا: انشقاق / 1، انفطار / 1). به تعبیر دیگر، در آن روز نظم کائنات بهم میخورد و کرات ما به کرات دیگری تغییر شکل میدهند (نگا: ابراهیم / 48). شاید اشاره به این هم باشد که در چنین روزی، دروازههای عالم بالا باز و وسائل پرواز انسانها آماده و آسان میگردد و گذرگاههای بهشت و دوزخ نمایان، و درهای بهشت و دوزخ به روی مردمان باز و گشوده میگردد، و درها و دروازههائی جز درها و دروازههای این دو مکان برای آدمیزادگان وجود ندارد (نگا: زمر / 71 و 72 و 73، رعد / 23، نحل / 29، ص / 50).]] |
|
5692 | 78 | 20 | وسيرت الجبال فكانت سرابا |
| | | و کوهها به حرکت انداخته میشوند (و روان میگردند و در فضا به شکل غباری در میآیند) و یک سراب بزرگی را تشکیل میدهند. [[«سَرَاباً»: سراب. آبنما که به سبب شکست نور پیدا و جلوهگر میشود (نگا: نور / 39).]] |
|
5693 | 78 | 21 | إن جهنم كانت مرصادا |
| | | دوزخ کمینگاه بزرگی است (و در انتظار نخجیرهای گریزان از فرمان یزدان، و ورودشان به کام خود است). [[«مِرْصَاداً»: کمینگاه. جایگاهی که در آن فرشتگان مأمورِ عذاب، آمدن دوزخیان را میپایند. این واژه میتواند اسم مکان باشد که معنی آن گذشت، و میتواند صیغه مبالغه یا صفت مشبّهه باشد (نگا: روحالمعانی). در این صورت معنی چنین است: دوزخ در کمین دوزخیان است. برخی هم به معنی گذرگاه دانسته و گفتهاند: دوزخ گذرگاه همگان است.]] |
|
5694 | 78 | 22 | للطاغين مآبا |
| | | مرجع و مأوای سرکشان است. [[«مَآباً»: محلّ بازگشت. مأوی (نگا: آلعمران / 14، رعد / 29، ص / 40 و 49 و 55).]] |
|
5695 | 78 | 23 | لابثين فيها أحقابا |
| | | روزگاران متوالی بیکران، در آن میمانند. [[«لابِثِینَ»: ماندگاران. حال است. «أَحْقَاباً»: جمع حُقُب، و آن هم جمع حِقْبَة است، به معنی مدّت زمان نامحدود (نگا: المصحفالمیسّر). روزگاران پیاپی و بینهایت (نگا: روحالقرآن، جزء عمّ محمّد عبده، قاسمی، روحالبیان). سالهای سال. مفعولٌفیه است.]] |
|
5696 | 78 | 24 | لا يذوقون فيها بردا ولا شرابا |
| | | در آنجا نه (هوای) خنکی میچشند، و نه نوشیدنی گوارائی مینوشند. [[«بَرْداً»: سرد. خنک. مراد باد و هوای خنک است (نگا: روحالقرآن، المصحفالمیسّر، المنتخب). «شَرَاباً»: نوشیدنی گوارا مراد است.]] |
|
5697 | 78 | 25 | إلا حميما وغساقا |
| | | ولیکن آب جوشان و سوزان، و زردابه و خونابه (ی زخم دوزخیان) را مینوشند. [[«إِلاّ»: لیکن. مگر. استثناء میتواند منقطع یا متّصل باشد. «حَمِیماً»: آب بسیار داغ (نگا: انعام / 70، یونس / 4، حجّ / 19). «غَسَّاقاً»: خونابه. چرک زخم (نگا: ص / 57).]] |
|
5698 | 78 | 26 | جزاء وفاقا |
| | | (این) کیفری است مناسب و موافق (با اعمال آنان. ایشان در دنیا از فرمان خدا سرکشی کردند، دلهای ستمدیدگان را سوزاندند، جانشان را به آتش کشیدند، و با ظلم و زر و زور خود بر کسی رحم ننمودند، هم اینک سزاوار است که در دوزخ کیفرشان چنان و نوشابههایشان چنین باشد). [[«جَزَآءً»: مجازات. کیفر. مفعول مطلق فعل محذوف (جُوزُوا) است. «وِفَاقاً»: موافق و سازگار. مصدر است و در معنی اسم فاعل.]] |
|
5699 | 78 | 27 | إنهم كانوا لا يرجون حسابا |
| | | این بدان خاطر است که ایشان توقّع بازپرسی و حسابرسی نداشتند (و معتقد به رستاخیز و دادگاهیِ آخرت و سزا و جزای نیکان و بدان نبودند). [[«کَانُوا لا یَرْجُونَ»: امیدوار نبودند و انتظار نمیکشیدند. «حِسَاباً»: محاسبه و حسابرسی.]] |
|
5700 | 78 | 28 | وكذبوا بآياتنا كذابا |
| | | آنان، آیههای ما را به کلّی تکذیب میکردند، و کاملاً دروغ میانگاشتند. [[«کِذَّاباً»: سخت تکذیب کردن. ستیزهجویانه دروغ پنداشتن. مصدر باب تفعیل است، همچون فِسّار (نگا: کشّاف) و قِصّار و خِرّاق (نگا: معانیالقرآن).]] |
|