نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5609 | 76 | 18 | عينا فيها تسمى سلسبيلا |
| | | (این جامها پر میشوند از) چشمهای که در بهشت است و سلسبیل نامیده میشود. [[«عَیْناً»: (نگا: انسان / 6). «سَلْسَبِیلاً»: در لغت، به معنی آب روان و خوشگوار است. در اینجا اسم خاصّ است.]] |
|
5610 | 76 | 19 | ويطوف عليهم ولدان مخلدون إذا رأيتهم حسبتهم لؤلؤا منثورا |
| | | همواره نوجوانان جاودانهای میانشان میگردند (و به خدمتشان میپردازند) که هرگاه ایشان را بنگری چنین میانگاری که مروارید غلتانند. [[«وِلْدانٌ مُّخَلَّدُونَ»: (نگا: واقعه / 17). «مَنثُوراً»: پراکنده. «لؤْلُؤاً مَّنثُوراً»: مروارید پراکنده. مروارید غلتان. اشاره به زیبائی و درخشندگی و جذّابیّت غلامان خدمتگزار است.]] |
|
5611 | 76 | 20 | وإذا رأيت ثم رأيت نعيما وملكا كبيرا |
| | | هنگامی که بنگری، در آنجا نعمت فراوانی و سرزمین فراخی و پادشاهی بزرگی را خواهی دید. [[«ثَمَّ»: آنجا. مراد بهشت است. «مُلْکاً کَبِیراً»: سرزمین بزرگ و وسیع. مملکت فراخ. پادشاهی و سلطنت عظیم (نگا: تفسیر کبیر).]] |
|
5612 | 76 | 21 | عاليهم ثياب سندس خضر وإستبرق وحلوا أساور من فضة وسقاهم ربهم شرابا طهورا |
| | | بر تن ایشان، لباسهای ابریشم نازک سبز و دیبای ضخیم است، و با دستبندها و النگوهای سیمین، زیب و زینت شدهاند، و پروردگارشان بدیشان شراب پاک مینوشاند. [[«عَالِیَهُمْ»: بر اندام ایشان است. به تن ایشان است. واژه عالی، حال ضمیر (هم) در (عَلَیْهِم)، یا مفعولفیه است، هرچند که در قالب اسم فاعل است. مثل: (خارج، داخل، باطن، ظاهر). میتوان گفت: جَلَسْتُ خَارِجَ الدَّارِ. «سُندُسٍ ... إِسْتَبْرَقٌ»: (نگا: کهف / 31، دخان / 53). «حُلُّوا»: آراسته گشتهاند. زینت شدهاند. فعل ماضی مجهول از مصدر تحلیه است. «أَسَاوِرَ»: (نگا: کهف / 31، حجّ / 23، فاطر / 33). «طَهُوراً»: بسیار پاک و پاکیزه (نگا: فرقان / 48). این شراب عالیترین نوع شراب بوده و غیر از شراب مذکور در آیات پنجم و هفدهم است.]] |
|
5613 | 76 | 22 | إن هذا كان لكم جزاء وكان سعيكم مشكورا |
| | | این (نعمتهای فراوان) پاداش (کارهای پسندیدهی دنیوی) شما است، و (بدین وسیله) از تلاش و کوشش شما قدردانی و سپاسگزاری میشود. [[«مَشْکُوراً»: مورد تشکّر (نگا: اسراء / 19).]] |
|
5614 | 76 | 23 | إنا نحن نزلنا عليك القرآن تنزيلا |
| | | ما خودمان قرآن را به تدریج بر تو نازل کردهایم. [[«نَزَّلْنَا ... تَنزِیلاً»: (نگا: اسراء / 106، فرقان / 25). ذکر مفعول مطلق، اشاره به نزول تدریجی قرآن است، و تأکیدی بر نزول قرآن از سوی یزدان جهان.]] |
|
5615 | 76 | 24 | فاصبر لحكم ربك ولا تطع منهم آثما أو كفورا |
| | | حال که چنین است در طریق تبلیغ و اجرای احکام پروردگارت شکیبا باش، و از هیچ کدام از گناهکاران و بیدینانشان فرمانبرداری مکن. [[«فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ»: (نگا: قلم / 48). «آثِم»: گناهکار. «کَفُوراً»: بسیار بیدین. غرق در کفر. بسیار ناسپاس (نگا: تفهیم القرآن). «لا تُطِعْ مِنْهُمْ ...»: یعنی از تهدیدشان نترس، و تحت تأثیر کردار و گفتارشان قرار نگیر، و فرمان خدا را بدون کم و کاست و ملاحظه این و آن برسان.]] |
|
5616 | 76 | 25 | واذكر اسم ربك بكرة وأصيلا |
| | | بامدادان و شامگاهان نام پروردگارت را ورد زبان ساز. [[«بُکْرَةً»: بامدادان. اشارهای به ادای نماز صبح در سپیدهدمان نیز دارد. «أَصِیلاً»: شامگاهان. به فاصله میان ظهر و غروب آفتاب نیز اطلاق میشود، و لذا اشارهای هم به ادای نمازهای ظهر و عصر دارد.]] |
|
5617 | 76 | 26 | ومن الليل فاسجد له وسبحه ليلا طويلا |
| | | و شبانگاهان برای خدا سجده و کرنش ببر، و در شب خیلی او را تسبیح و تقدیس کن. [[«مِنَ الَّیْلِ»: حرف (مِنْ) تبعیضیّه است. «فَاسْجُدْ لَهُ»: علاوه از عبادت شبانه، اشارهای هم به ادای نماز مغرب و عشاء دارد. «سَبِّحْهُ لَیْلاً طَوِیلاً»: علاوه از ذکر و تسبیح شبانه، اشارهای هم به نماز تهجّد دارد که از اهمّیّت خاصّی برخوردار است. واژه (طَوِیلاً) به ظاهر صفت (الَّیْلِ) است. ولی ذکر این قید برای این نیست که در شبهای کوتاه نماز تهجّد اداء نگردد، بلکه مراد این است که شب هر اندازه هم باشد دراز است و باید برای تقویت اراده و تهذیب نفس و افزایش ایمان، از آن استفاده کرد. یا این که (طَویلاً) صفت مصدر محذوف (تَسْبیحاً) است. یعنی خیلی خدا را در شب تسبیح و تقدیس کن (نگا: التفسیر القرآنی للقرآن). به هر حال این مقدار در (مزّمّل / 1 - 4) مشخّص شده است. به هر حال آیات 25 و 26 در حقیقت بیانگر لزوم توجّه شبانهروزی و مستمرّ به ذات اقدس پروردگار و ذکر او به زبان حال و قال است.]] |
|
5618 | 76 | 27 | إن هؤلاء يحبون العاجلة ويذرون وراءهم يوما ثقيلا |
| | | این (کافران و مشرکان) زندگی زودگذر دنیا را دوست میدارند، و روز سخت و دشوار آخرت را پسِ پشت خود میافکنند. [[«یَذَرُونَ»: رها میسازند. ترک میگویند. «وَرَآءَهُمْ»: پشت سر خود. مقابل و جلو خود (نگا: المصحف المیسّر). «ثَقِیلاً»: سخت و پر دردسر. دشوار و ناگوار. مراد قیامت است.]] |
|