نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5599 | 76 | 8 | ويطعمون الطعام على حبه مسكينا ويتيما وأسيرا |
| | | و خوراک میدادند به بینوا و یتیم و اسیر، به خاطر دوست داشت خدا. [[«عَلی حُبِّهِ»: به خاطر دوست داشت خدا و عشق به الله، با وجود دوست داشت خوراک و نیاز خود بدان. ضمیر (ه) به خدا بر میگردد که از سیاق کلام پیدا است (نگا: کهف / 28، روم / 39). و یا به طعام برمیگردد (نگا: آلعمران / 92).]] |
|
5600 | 76 | 9 | إنما نطعمكم لوجه الله لا نريد منكم جزاء ولا شكورا |
| | | (به زبان حال، بدیشان میگویند:) ما شما را تنها به خاطر ذات خدا خوراک میدهیم، و از شما پاداش و سپاسگزاری نمیخواهیم. [[«إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ ...»: این آیه از زبان حال نیکان و نیکوکاران است؛ نه این که محسنان چنین سخنی را هربار به مستمندان گفته باشند (نگا: التفسیر القرآنی للقرآن). «لِوَجْهِ اللهِ»: به خاطر ذات پاک یزدان. برای رضای خدا. مراد از وجه، ذات است (نگا: بقره / 115 و 272، رعد / 22، روم / 38 و 39).]] |
|
5601 | 76 | 10 | إنا نخاف من ربنا يوما عبوسا قمطريرا |
| | | ما (از عذاب) پروردگارمان میترسیم؛ از (عذاب) روز بس ترشرو و سخت اخموئی (که قیامت نام دارد). [[«یَوْماً»: مفعولٌبه است (نگا: اعراب القرآن درویش، روحالبیان) و (مِن رَبِّنَا) حال متقدّم آن است، یا (مِن رَبِّنَا) مفعولٌبه است و (یَوْماً) بدل از محلّ آن است (نگا: روحالبیان). «عَبُوساً»: بس ترشرو و چهره در هم کشیده. «قَمْطَرِیراً»: سخت اخمو. بسیار سخت و شدید.]] |
|
5602 | 76 | 11 | فوقاهم الله شر ذلك اليوم ولقاهم نضرة وسرورا |
| | | به همین خاطر، خداوند آنان را از شرّ و بلای آن روز محفوظ میدارد، و ایشان را به خرّمی و شادمانی میرساند. [[«شَرَّ»: بلایا و شدائد قیامت. مفعولٌبه دوم است. «لَقَاهُمْ»: ایشان را میرساند به. بدیشان میرساند و میبخشد. «نَضْرَةً»: سرسبزی و خرّمی. شادی و شادمانی (نگا: مطفّفین / 24).]] |
|
5603 | 76 | 12 | وجزاهم بما صبروا جنة وحريرا |
| | | و در برابر صبری که نمودهاند، خداوند بهشت و جامهی ابریشمین را پاداششان میکند. [[«حَرِیراً»: ابریشم که جامه بهشتیان است (نگا: حجّ / 23، فاطر / 33).]] |
|
5604 | 76 | 13 | متكئين فيها على الأرائك لا يرون فيها شمسا ولا زمهريرا |
| | | در بهشت بر تختهای زیبا و مجلّل تکیه میکنند، و نه (گرمای) آفتابی و نه سوز سرمائی در آنجا مییابند. [[«مُتَّکِئِینَ»: تکیهزنندگان. حال ضمیر (هم) در آیه پیشین است. «الأرَائِکِ»: جمع أَریکَة، تختهای زیبا و مبلمان مجلّل. (نگا: کهف / 31، یس / 56). «زَمْهَرِیراً»: سوز سرما. شدّت سرما.]] |
|
5605 | 76 | 14 | ودانية عليهم ظلالها وذللت قطوفها تذليلا |
| | | سایههای (درختان) بهشتی بر آنان فرو میافتد، و میوههای آنجا سهلالوصول و در دسترس است. [[«دَانِیَةً»: نزدیک. فرو افتاده. «قُطُوفُ»: جمع قِطْف، میوه رسیده (نگا: حاقّه / 22 و 23).]] |
|
5606 | 76 | 15 | ويطاف عليهم بآنية من فضة وأكواب كانت قواريرا |
| | | جامههای سیمین شراب و قدحهای بلورینِ می میانشان به گردش در میآید. [[«أَکْوَابٍ»: جمع کُوب، قَدَح (نگا: زخرف / 71، واقعه / 18). «قَوَارِیرَ»: جمع قَارُورَة، ظرف بلورین و شیشهای. در رسمالخطّ قرآنی الف زائدی در آخر وجود دارد.]] |
|
5607 | 76 | 16 | قوارير من فضة قدروها تقديرا |
| | | قدحهای بلورینی که از نقرهاند. (خدمتکاران بهشتی) آنها را درست به اندازهی لازم پیمودهاند. [[«قَوَارِیرَ مِن فِضَّةٍ ...»: ظرفهای بلورینی که سیمین هستند! در جهان ما چنین ظرفی مطلقاً وجود ندارد. یا این که مراد شفّافیّت بیحدّ ظروف است. «قَدَّرُوهَا»: خدمتکاران بهشتی آنها را به اندازه لازم و برابر ذوق و طبع و خواست بهشتیان تهیّه دیدهاند و پیمودهاند (نگا: فرقان / 2).]] |
|
5608 | 76 | 17 | ويسقون فيها كأسا كان مزاجها زنجبيلا |
| | | در آنجا از جامهای شرابی بدیشان میدهند که آمیزهی آن زنجبیل است. [[«مِزَاجُهَا»: (نگا: انسان / 5). «زَنجَبِیلاً»: اسم گیاهی است که در مناطق گرمسیر میروید. عربها زنجبیل را به خاطر نشاطآور و محرک و خوشبو بودن در شراب میریختند.]] |
|