نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5592 | 76 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم هل أتى على الإنسان حين من الدهر لم يكن شيئا مذكورا |
| | | آیا (جز این است که) مدّت زمانی بر انسان (در شکم مادر، به گونهی نطفه و جنین) گذشته است و او چیز قابل ذکر و شایستهی توجّه نبوده است؟! [[«هَلْ أَتی ...»: = قَدْ أَتی. استفهام تقریری است و مراد تحقّق و تذکّر است، یعنی بلی که چنین زمانی بوده است. «مَذْکُوراً»: قابل ذکر. دارای نام و نشان.]] |
|
5593 | 76 | 2 | إنا خلقنا الإنسان من نطفة أمشاج نبتليه فجعلناه سميعا بصيرا |
| | | ما انسان را از نطفهی آمیخته (از اسپرماتوزوئید و اوول) آفریدهایم، و چون او را (با وظائف و تکالیفی، بعدها) میآزمائیم، وی را شنوا و بینا، (به عبارت دیگر عاقل و دانا) کردهایم. [[«أَمْشَاجٍ»: جمع مَشَِج یا مَشیج، آمیخته. آمیزه. مراد ترکیبی از موادّ و عناصر مختلف، یا آمیزهای از اسپرماتوزوئید و اوول است. صفت (نُطْفَةٍ) است، چرا که مراد از نطفه، مجموع اسپرماتوزوئید و اوول، یا اجزاء مختلفه است و موصوف به منزله جمع گرفته شده است (نگا: روحالمعانی). «نَبْتَلِیهِ»: او را با وظائف و تکالیف و عبادات میآزمائیم. «فَجَعَلْنَاهُ»: حرف (فَ) سببیّه است، و اصل جمله بدین شکل است: فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعاً بَصِیراً لِنَبْتَلِیَهُ (نگا: تفسیرالقرآنی للقرآن).]] |
|
5594 | 76 | 3 | إنا هديناه السبيل إما شاكرا وإما كفورا |
| | | ما راه را بدو نمودهایم، چه او سپاسگزار باشد یا بسیار ناسپاس. [[«إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ»: خدا راه را به انسانها نشان داده است. خرد را بدو بخشیده است، و کتاب هستی را در مقابل دیدگانش باز کرده است، و پیغمبرانی برای او روانه نموده است، و بالاخره راه خوب و راه بد را بدو نشان داده است (نگا: بلد / 10). این، انسان است که به اختیار و انتخاب خود راه سعادت یا راه شقاوت میپوید و بهشت یا دوزخ را میجوید (نگا: فصّلت / 17). «شَاکِراً»: حال ضمیر (ه) است. برخی هم احتمال میدهند که خبر (یَکُونُ) محذوفی بوده و تقدیر چنین است: إمَّا یَکُونُ شَاکِراً وَ إمَّا یَکُونُ کَفُوراً.]] |
|
5595 | 76 | 4 | إنا أعتدنا للكافرين سلاسل وأغلالا وسعيرا |
| | | ما برای کافران زنجیرها و غلّها و آتش فروزان دوزخ را آماده کردهایم. [[«سَلاسِلَ»: جمع سِلْسِلَة، زنجیرها. در رسمالخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد. «أَغْلالاً»: (نگا: اعراف / 157، رعد / 5، غافر / 71).]] |
|
5596 | 76 | 5 | إن الأبرار يشربون من كأس كان مزاجها كافورا |
| | | نیکان، جامهای شرابی را سر میکشند و مینوشند که آمیخته به کافور است. [[«کَأْسٍ»: جام پر از شراب. «مِزَاجُ»: آمیزه. آمیخته. چیزی که در جام است که خود شراب است. «کَافُوراً»: گیاه خوشبوئی است که عربها آن را به داخل شراب میریختند تا معطّر گردد (نگا: فیظلال القرآن). ولی در اینجا اسم آبی است در بهشت. تشبیه آن به کافور از لحاظ سفیدی و خوشبوئی است. «کَانَ مِزَاجُهَا کَافُوراً»: آمیخته به کافور است. محتوای آن از آبی به نام کافور است. شراب آن، خوشبو و سفید همچو کافور است.]] |
|
5597 | 76 | 6 | عينا يشرب بها عباد الله يفجرونها تفجيرا |
| | | (این جامها پر میشود از) چشمهای که بندگان خدا از آن مینوشند و هرجا که بخواهند با خود روان میکنند و میبرند. [[«عَیْناً»: چشمهای. بدل از (کافُوراً) یا مفعول به فعل محذوف (أَعْنی) یا (أَخُصُّ) است. «یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیراً»: به گونه شگفتی از آن مصرف میکنند و مینوشند. جاری و روان میکنند. بر میجوشانند و به فوران در میآورند.]] |
|
5598 | 76 | 7 | يوفون بالنذر ويخافون يوما كان شره مستطيرا |
| | | (بندگانی که در جهان اعمال و اوصافی این چنین، در پیش میگرفتند:) به نذر خود وفا میکردند، و از روزی میهراسیدند که شرّ و بلای آن گسترده و فراگیر است. [[«النَّذْرِ»: مراد دو چیز است: نخست، چیزی که انسان برای خوشنودی خدا بر خود واجب میکند، دیگر چیزی که خدا بر انسان واجب گردانده است (نگا: تفهیمالقرآن). «مُسْتَطِیراً»: پران و گسترده. فراگیر و پراکنده.]] |
|
5599 | 76 | 8 | ويطعمون الطعام على حبه مسكينا ويتيما وأسيرا |
| | | و خوراک میدادند به بینوا و یتیم و اسیر، به خاطر دوست داشت خدا. [[«عَلی حُبِّهِ»: به خاطر دوست داشت خدا و عشق به الله، با وجود دوست داشت خوراک و نیاز خود بدان. ضمیر (ه) به خدا بر میگردد که از سیاق کلام پیدا است (نگا: کهف / 28، روم / 39). و یا به طعام برمیگردد (نگا: آلعمران / 92).]] |
|
5600 | 76 | 9 | إنما نطعمكم لوجه الله لا نريد منكم جزاء ولا شكورا |
| | | (به زبان حال، بدیشان میگویند:) ما شما را تنها به خاطر ذات خدا خوراک میدهیم، و از شما پاداش و سپاسگزاری نمیخواهیم. [[«إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ ...»: این آیه از زبان حال نیکان و نیکوکاران است؛ نه این که محسنان چنین سخنی را هربار به مستمندان گفته باشند (نگا: التفسیر القرآنی للقرآن). «لِوَجْهِ اللهِ»: به خاطر ذات پاک یزدان. برای رضای خدا. مراد از وجه، ذات است (نگا: بقره / 115 و 272، رعد / 22، روم / 38 و 39).]] |
|
5601 | 76 | 10 | إنا نخاف من ربنا يوما عبوسا قمطريرا |
| | | ما (از عذاب) پروردگارمان میترسیم؛ از (عذاب) روز بس ترشرو و سخت اخموئی (که قیامت نام دارد). [[«یَوْماً»: مفعولٌبه است (نگا: اعراب القرآن درویش، روحالبیان) و (مِن رَبِّنَا) حال متقدّم آن است، یا (مِن رَبِّنَا) مفعولٌبه است و (یَوْماً) بدل از محلّ آن است (نگا: روحالبیان). «عَبُوساً»: بس ترشرو و چهره در هم کشیده. «قَمْطَرِیراً»: سخت اخمو. بسیار سخت و شدید.]] |
|