نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
560 | 4 | 67 | وإذا لآتيناهم من لدنا أجرا عظيما |
| | | و در این صورت، از سوی خود پاداش بزرگی بدیشان میدادیم. [[«مِن لَّدُنَّا»: از جانب خود.]] |
|
561 | 4 | 68 | ولهديناهم صراطا مستقيما |
| | | و هر آینه آنان را به راه راستی (که افراط و تفریطی در آن نمیباشد و به بهشت منتهی میشود) رهنمود میکردیم. |
|
562 | 4 | 69 | ومن يطع الله والرسول فأولئك مع الذين أنعم الله عليهم من النبيين والصديقين والشهداء والصالحين وحسن أولئك رفيقا |
| | | و کسی که از خدا و پیغمبر (با تسلیم در برابر فرمان آنان و رضا به حکم ایشان) اطاعت کند، او (در روز رستاخیز به بهشت رود و همراه و) همنشین کسانی خواهد بود که (مقرّبان درگاهند و) خداوند بدیشان نعمت (هدایت) داده است (و مشمول الطاف خود نموده است و بزرگواری خویش را بر آنان تمام کرده است. آن مقرّبانی که او همدمشان خواهد بود، عبارتند) از پیغمبران و راستروان (و راستگویانی که پیغمبران را تصدیق کردند و بر راه آنان رفتند) و شهیدان (یعنی آنان که خود را در راه خدا فدا کردند) و شایستگان (یعنی سایر بندگانی که درون و بیرونشان به زیور طاعت و عبادت آراسته شد)، و آنان چه اندازه دوستان خوبی هستند! [[«وَ حَسُنَ أُوْلئِکَ رَفِیقاً»: آنان چه دوستان نیکو و خوبیند. واژه (رَفِیقاً) تمییز یا حال است، و تقدیر چنین است که: مِن جِهَةِ کَوْنِهِمْ رُفَقَآءَ لِلْمُطِیعِینَ؛ یا این که: حالَ کَوْنِهِمْ رُفَقَآءَ لِلْمُطِیعِینَ. علّت مفرد آمدن رفیق این است که در وزن (فَعیل) مفرد و غیرمفرد یکسان است. یا در باب تمییز به مفرد اکتفاء شده است، و ...]] |
|
563 | 4 | 70 | ذلك الفضل من الله وكفى بالله عليما |
| | | این (منزلت بزرگی که به مطیعان فرمان خدا و پیغمبر داده میشود) موهبتی از سوی خدا (برای ایشان) است و (خداوند باخبر از اعمال بندگان است و پاداش ایشان را به بهترین وجه میدهد، و برای بندگانی که راه طاعت او میپویند و رضای وی میجویند) کافی است که خدا آگاه باشد. [[«ذلِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللهِ»: ذلِکَ مبتدا، و فَضْل عطف بیان، و مِنَ اللهِ خبر است. یا این که فَضْل خبر اوّل و مِنَ اللهِ خبر دوم است.]] |
|
564 | 4 | 71 | يا أيها الذين آمنوا خذوا حذركم فانفروا ثبات أو انفروا جميعا |
| | | ای کسانی که ایمان آوردهاید! احتیاط نمائید و آمادگی خود را (برای مقابلهی با دشمنان) حفظ کنید، و (برابر تاکتیک زمان و مکان) دسته دسته یا همگی با هم (به سوی جنگ) بیرون روید. [[«حِذْر»: احتیاط. آماده باش. سلاح و ابزار. «إِنفِرُوا»: بیرون روید. «ثُبَات»: جمع مؤنّث سالم ثُبَة از ماده (ثَبْی)، دستهها، گروهها. حال ضمیر (و) در (إِنفِرُوا) اوّل است. «جَمِیعاً»: همگی، حال ضمیر (و) در (إِنفِرُوا) دوم است.]] |
|
565 | 4 | 72 | وإن منكم لمن ليبطئن فإن أصابتكم مصيبة قال قد أنعم الله علي إذ لم أكن معهم شهيدا |
| | | در میان شما گروهی هستند که (منافقند و خویشتن را جزو شما قلمداد مینمایند و به جهاد نمیروند و) سستی میکنند و دیگران را نیز سست مینمایند و از جنگ بازمیدارند. پس اگر مصیبتی به شما رسید (طعنهزنان) میگویند: به راستی خداوند به ما لطف فرمود که جزو آنان (در جنگ) شرکت نداشتیم. [[«مَنْ»: کسی که. در اینجا مراد گروه منافقانی است که به زبان، خود را مسلمان میدانستند، و (مِنکُمْ) بیانگر این گفته بیمحتوای آنان است. «یُبَطِّئَنَّ»: سستی و کندی میکنند. دیگران را سست و کند میسازند. «شَهِیداً»: حاضر.]] |
|
566 | 4 | 73 | ولئن أصابكم فضل من الله ليقولن كأن لم تكن بينكم وبينه مودة يا ليتني كنت معهم فأفوز فوزا عظيما |
| | | و اگر رحمت خدا دربرتان گرفت (و پیروزی و غنیمتی به شما دست داد) درست مثل این که هرگز میان شما و ایشان مودّت و دوستی نبوده، میگویند: ای کاش! ما هم با آنان میبودیم و (از این پیروزی و دستاورد فراوانِ غنیمت) بسی بهره میبردیم. [[«یَا لَیْتَنی کُنتُ مَعَهُمْ»: ای کاش با آنان میبودیم! البتّه آرزوی بودنشان به خاطر عزّت اسلام نبود، بلکه برای طلب مال دنیا بود.]] |
|
567 | 4 | 74 | فليقاتل في سبيل الله الذين يشرون الحياة الدنيا بالآخرة ومن يقاتل في سبيل الله فيقتل أو يغلب فسوف نؤتيه أجرا عظيما |
| | | باید در راه خدا کسانی جنگ کنند که زندگی دنیا را به آخرت میفروشند (و فانی را با باقی معاوضه میکنند). و هر کس در راه خدا بجنگد و کشته شود و یا این که پیروز گردد، (در هر دو صورت در آخرت) پاداش بزرگی بدو میدهیم. [[«فَلْیُقَاتِلْ»: باید جنگ کند و به پیکار پردازد. «الَّذِینَ»: فاعل فَلْیُقاتِلْ است. «یَشْرُونَ»: میفروشند. فعل ثلاثی مجرّد و از باب دوم است.]] |
|
568 | 4 | 75 | وما لكم لا تقاتلون في سبيل الله والمستضعفين من الرجال والنساء والولدان الذين يقولون ربنا أخرجنا من هذه القرية الظالم أهلها واجعل لنا من لدنك وليا واجعل لنا من لدنك نصيرا |
| | | چرا باید در راه خدا و (نجات) مردان و زنان و کودکان درمانده و بیچارهای نجنگید که (فریاد برمیآورند و) میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر و دیاری که ساکنان آن ستمکارند (و بر ما بیچارگان ستم روا میدارند) خارج ساز، و از جانب خود سرپرست و حمایتگری برای ما پدید آور، و از سوی خود یاوری برایمان قرار بده (تا ما را یاری کند و از دست ظالمان برهاند). [[«مَا لَکُمْ»: شما را چه رسیده است؟ کی سزاوار شما است؟ «الْمُسْتَضْعَفِینَ»: کسانی که بر اثر ستم یا فشار دیگران، از نظر فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، و غیره تضعیف شده باشند و تاب و توان مبارزه آن چنانی برایشان نمانده باشد. «الْوِلْدَان»: جمع وَلید: کودکان. بندگان. «الْقَرْیَة»: شهر. مراد مکّه به طور خاصّ و هرگونه شهر و دیاری به طور عام است. «الظَّالِمِ أَهْلُهَا»: اهل آنجا ستمگرند. واژه (ظالم) صفت (قریة) و با توجّه به اهل مذکّر آمده است. و واژه (اهل) فاعل (ظالم) است.]] |
|
569 | 4 | 76 | الذين آمنوا يقاتلون في سبيل الله والذين كفروا يقاتلون في سبيل الطاغوت فقاتلوا أولياء الشيطان إن كيد الشيطان كان ضعيفا |
| | | کسانی که ایمان آوردهاند، در راه یزدان میجنگند، و کسانی که کفرپیشهاند، در راه شیطان میجنگند. پس با یاران شیطان بجنگید. بیگمان نیرنگ شیطان همیشه ضعیف بوده است. [[«الطَّاغُوت»: در اینجا مراد شیطان است که انسان را به کفر و طغیان میخواند.]] |
|