بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
55877536أيحسب الإنسان أن يترك سدى
آیا انسان (منکر معاد) می‌پندارد که او بیهوده به حال خود رها شود (و قوانین و مقرّرات الهی، و حساب و کتاب و سزا و جزای دنیوی و اخروی نداشته باشد؟!). [[«سُدیً»: بیهوده. رها. یعنی انسان با وجود داشتن عقل، همچون حیوان بی‌صاحب، به حال خود واگذاشته شود، و تکالیف و وظائف و همچنین سزا و جزائی نداشته باشد. حال است.]]
55887537ألم يك نطفة من مني يمنى
آیا او نطفه‌ی ناچیزی از منی نیست که (به رحم مادر) پرت و ریخته می‌گردد؟ [[«یُمْنی»: پرت می‌شود و ریخته می‌گردد. «مِن مَّنِیٍّ یُمْنی»: (نگا: نجم / 46، واقعه / 37).]]
55897538ثم كان علقة فخلق فسوى
سپس به صورت خون لخته و دَلَمه‌ای درآمده است، و خداوند او را آفرینش تازه‌ای بخشیده است، و بعد اندام او را نظم و نظام و سر و سامان داده است؟ [[«عَلَقَةً»: خون لخته و دَلَمه (نگا: حجّ / 5، مؤمنون / 14، غافر / 67). «سَوّی»: اندام او را همآهنگ کرد و سر و سامان داد (نگا: بقره / 29، کهف / 37، حجر / 29).]]
55907539فجعل منه الزوجين الذكر والأنثى
و از این (انسان) دو صنف نر و ماده را ساخته و پرداخته است. [[«مِنْهُ»: از انسان. «الزَّوْجَیْنِ»: دو صِنف. دو نوع (نگا: هود / 40، رعد / 3، نجم / 45). «الذَّکَرَ وَ الأُنثی»: بدل است.]]
55917540أليس ذلك بقادر على أن يحيي الموتى
آیا چنین خدائی نمی‌تواند مردگان را زنده گرداند؟! [[«أَلَیْسَ ذلِکَ ...»: (نگا: یس / 81).]]
5592761بسم الله الرحمن الرحيم هل أتى على الإنسان حين من الدهر لم يكن شيئا مذكورا
آیا (جز این است که) مدّت زمانی بر انسان (در شکم مادر، به گونه‌ی نطفه و جنین) گذشته است و او چیز قابل ذکر و شایسته‌ی توجّه نبوده است؟! [[«هَلْ أَتی ...»: = قَدْ أَتی. استفهام تقریری است و مراد تحقّق و تذکّر است، یعنی بلی که چنین زمانی بوده است. «مَذْکُوراً»: قابل ذکر. دارای نام و نشان.]]
5593762إنا خلقنا الإنسان من نطفة أمشاج نبتليه فجعلناه سميعا بصيرا
ما انسان را از نطفه‌ی آمیخته (از اسپرماتوزوئید و اوول) آفریده‌ایم، و چون او را (با وظائف و تکالیفی، بعدها) می‌آزمائیم، وی را شنوا و بینا، (به عبارت دیگر عاقل و دانا) کرده‌ایم. [[«أَمْشَاجٍ»: جمع مَشَِج یا مَشیج، آمیخته. آمیزه. مراد ترکیبی از موادّ و عناصر مختلف، یا آمیزه‌ای از اسپرماتوزوئید و اوول است. صفت (نُطْفَةٍ) است، چرا که مراد از نطفه، مجموع اسپرماتوزوئید و اوول، یا اجزاء مختلفه است و موصوف به منزله جمع گرفته شده است (نگا: روح‌المعانی). «نَبْتَلِیهِ»: او را با وظائف و تکالیف و عبادات می‌آزمائیم. «فَجَعَلْنَاهُ»: حرف (فَ) سببیّه است، و اصل جمله بدین شکل است: فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعاً بَصِیراً لِنَبْتَلِیَهُ (نگا: تفسیرالقرآنی للقرآن).]]
5594763إنا هديناه السبيل إما شاكرا وإما كفورا
ما راه را بدو نموده‌ایم، چه او سپاسگزار باشد یا بسیار ناسپاس. [[«إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ»: خدا راه را به انسانها نشان داده است. خرد را بدو بخشیده است، و کتاب هستی را در مقابل دیدگانش باز کرده است، و پیغمبرانی برای او روانه نموده است، و بالاخره راه خوب و راه بد را بدو نشان داده است (نگا: بلد / 10). این، انسان است که به اختیار و انتخاب خود راه سعادت یا راه شقاوت می‌پوید و بهشت یا دوزخ را می‌جوید (نگا: فصّلت / 17). «شَاکِراً»: حال ضمیر (ه) است. برخی هم احتمال می‌دهند که خبر (یَکُونُ) محذوفی بوده و تقدیر چنین است: إمَّا یَکُونُ شَاکِراً وَ إمَّا یَکُونُ کَفُوراً.]]
5595764إنا أعتدنا للكافرين سلاسل وأغلالا وسعيرا
ما برای کافران زنجیرها و غلّها و آتش فروزان دوزخ را آماده کرده‌ایم. [[«سَلاسِلَ»: جمع سِلْسِلَة، زنجیرها. در رسم‌الخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد. «أَغْلالاً»: (نگا: اعراف / 157، رعد / 5، غافر / 71).]]
5596765إن الأبرار يشربون من كأس كان مزاجها كافورا
نیکان، جامهای شرابی را سر می‌کشند و می‌نوشند که آمیخته به کافور است. [[«کَأْسٍ»: جام پر از شراب. «مِزَاجُ»: آمیزه. آمیخته. چیزی که در جام است که خود شراب است. «کَافُوراً»: گیاه خوشبوئی است که عربها آن را به داخل شراب می‌ریختند تا معطّر گردد (نگا: فی‌ظلال القرآن). ولی در اینجا اسم آبی است در بهشت. تشبیه آن به کافور از لحاظ سفیدی و خوشبوئی است. «کَانَ مِزَاجُهَا کَافُوراً»: آمیخته به کافور است. محتوای آن از آبی به نام کافور است. شراب آن، خوشبو و سفید همچو کافور است.]]


0 ... 548.6 549.6 550.6 551.6 552.6 553.6 554.6 555.6 556.6 557.6 559.6 560.6 561.6 562.6 563.6 564.6 565.6 566.6 567.6 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.03 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

16233691757576550314914600351802071467