نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5512 | 74 | 17 | سأرهقه صعودا |
| | | به زودی او را به بالا رفتن از گردنه (ی مشکلات و معضلات زندگی) وامیدارم (و به سختیها و دشواریهای فراوان دچار میسازم). [[«سَأُرْهِقُهُ»: او را وادار میکنم (نگا: کهف / 73 و 80). «صَعُوداً»: گردنه سخت و بلند. مراد مبتلا ساختن به سختیها و دشواریها و واداشتن به مشقّتها و ناگواریها و دردها و رنجها است.]] |
|
5513 | 74 | 18 | إنه فكر وقدر |
| | | او (برای مبارزهی با پیغمبر و قرآن) بیندیشید (و در نظر گرفت که چه بگوید و بکند) و نقشه و طرحی را (در ذهن خود) آماده ساخت. [[«قَدَّرَ»: تعیین کرد. پیش چشم داشت. طرحریزی کرد.]] |
|
5514 | 74 | 19 | فقتل كيف قدر |
| | | مرگ بر او باد! چه نقشهای که کشید و چه طرحی که ریخت؟! [[«قُتِلَ»: مرگ بر او! کشته و نابود باد! برای تعجّب است.]] |
|
5515 | 74 | 20 | ثم قتل كيف قدر |
| | | باز مرگ بر او باد! چه نقشهای که کشید و چه طرحی که ریخت؟! [[«ثُمَّ»: تکرار برای مبالغه است.]] |
|
5516 | 74 | 21 | ثم نظر |
| | | باز هم نگریست و دقّت کرد. [[«نَظَرَ»: ساخته و پرداخته خود را مورد نگرش و بازرسی مجدّد قرار داد.]] |
|
5517 | 74 | 22 | ثم عبس وبسر |
| | | سپس چهره در هم کشید و شتابگرانه اخم و تخم کرد. [[«عَبَسَ»: روی ترش کرد. چهره در هم کشید. «بَسَرَ»: عجولانه اخم و تخم کرد. ابروها را در هم کشید (نگا: قیامه / 24). عطفِ تأکید است.]] |
|
5518 | 74 | 23 | ثم أدبر واستكبر |
| | | بعد واپس رفت و گردن افراخت. [[«أَدْبَرَ»: بازپس رفت. به حق پشت کرد و رفت. «إسْتَکْبَرَ»: گردن افراخت و بزرگی فروخت. تکبّر ورزید و خویشتن را بالاتر از آن دید که حق را بپذیرد. معنی دیگر آیه: سپس پشت به حق کرد و تکبّر ورزید و خود را بزرگتر از این دید که حق را پذیرا گردد. سپس روی گردانید و گردنکشی کرد.]] |
|
5519 | 74 | 24 | فقال إن هذا إلا سحر يؤثر |
| | | آن گاه گفت: این (کتاب قرآن نام) چیزی جز جادوی منقول (از پیشینیان و روایت شده از دیگران) نمیباشد. [[«یُؤْثَرُ»: روایت میگردد. نقل میشود.]] |
|
5520 | 74 | 25 | إن هذا إلا قول البشر |
| | | این (چیزهائی که محمّد کلام آسمانی نام میدهد) چیزی جز سخن انسانها نیست. [[«إِنْ»: حرف نفی است. «قَوْلُ»: سخن. گفته.]] |
|
5521 | 74 | 26 | سأصليه سقر |
| | | هرچه زودتر او را داخل دوزخ میسازیم و بدان میسوزانیم. [[«سَأُصْلِیهِ ...»: (نگا: نساء / 30 و 56 و 115). «سَقَرَ»: نامی از نامهای دوزخ است (نگا: قمر / 48).]] |
|