نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5497 | 74 | 2 | قم فأنذر |
| | | برخیز و (مردمان را از عذاب یزدان) بترسان! [[«قُمْ»: برخیز. کوشا باش! (نگا: قاسمی).]] |
|
5498 | 74 | 3 | وربك فكبر |
| | | و تنها پروردگار خود را به بزرگی و کبریائی بستای (و تنها او را بزرگ بشمار). [[«کَبِّرْ»: به عظمت و کبریائی یاد کن (نگا: اسراء / 111).]] |
|
5499 | 74 | 4 | وثيابك فطهر |
| | | و جامهی خویش را پاکیزه دار (و خویشتن را از آلودگیها پاک گردان). [[«ثِیَاب»: جمع ثَوْب: جامه. هم جامه ظاهری مراد است و هم جامه باطنی، یعنی عمل. چرا که اعمال هرکس به منزله لباس او است، و ظاهر هر شخص بیانگر باطن او است.]] |
|
5500 | 74 | 5 | والرجز فاهجر |
| | | و از چیزهای کثیف و پلید دوری کن. [[«الرُّجْزَ»: چیزهای کثیف و پلید. وسوسه و نیرنگ اهریمن. بتها. گناه. این واژه مفهوم جامعی دارد و هرگونه عمل زشت و پلید و هر کاری را شامل میشود که موجب خشم و عذاب الهی باشد.]] |
|
5501 | 74 | 6 | ولا تمنن تستكثر |
| | | بذل و بخشش برای این مکن که افزونطلبی کنی. (بلکه برای رضای خدا احسان و صدقه و بذل و بخشش کن). [[«لا تَمْنُنْ»: عطاء مکن. (مَنّ) در اینجا به معنی انعام و اعطاء است (نگا: ص / 39). «تَسْتَکْثِرُ»: افزون میخواهی. بیشتر میطلبی. فاعل آن ضمیر مستتر (انت) است. جمله فعل و فاعل، حال است. مراد این است که احسانگر برای این ندهد تا بیشتر بگیرد و افزونطلبی کند (نگا: روم / 39).]] |
|
5502 | 74 | 7 | ولربك فاصبر |
| | | و برای (خوشنودی و محض رضای) پروردگارت شکیبائی کن. [[«لِرَبِّکَ»: برای رضای پروردگارت. به خاطر پروردگارت.]] |
|
5503 | 74 | 8 | فإذا نقر في الناقور |
| | | هنگامی که در صور دمیده میشود. [[«نُقِرَ»: دمیده شد. «النَّاقُورِ»: بوق. شیپور. مراد صور است که برای زنده شدن مردگان، بار دوم به صدا در میآید.]] |
|
5504 | 74 | 9 | فذلك يومئذ يوم عسير |
| | | آن روز، روز سختی خواهد بود. [[«عَسِیرٌ»: سخت (نگا: فرقان / 26، قمر / 8).]] |
|
5505 | 74 | 10 | على الكافرين غير يسير |
| | | برای کافران آسان نخواهد بود (و بلکه پر مشقّت و دردسر خواهد بود). [[«یَسِیرٍ»: آسان. ساده. «غَیْرُ یَسِیرٍ»: سخت و پرمشقّت.]] |
|
5506 | 74 | 11 | ذرني ومن خلقت وحيدا |
| | | مرا واگذار با آن کسی که او را تک و تنها (و بدون دارائی و اموال و اولاد) آفریدهام. [[«وَحِیداً»: تک و تنها. مراد بدون اموال و اولاد است. اشاره به ولید پسر مُغیره است که یکی از افراد سرشناس مکّه بود و برای اذیّت و آزار مؤمنان تلاش بسیار میکرد. در اینجا هر کافر و منافقی مراد است که برای جلوگیری از اسلام و اذیّت مسلمانان در تک و تاز باشد. واژه (وَحِیداً) میتواند حال مفعول محذوفی، یا حال فاعل باشد. معنی دیگر آیه: مرا واگذار با کسی که تنها خودم او را آفریدهام. مرا تنها واگذار با کسی که او را آفریدهام (که برای عذاب و عقاب او من کافی و بسندهام).]] |
|