نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5488 | 73 | 13 | وطعاما ذا غصة وعذابا أليما |
| | | و همچنین خوراک گلوگیری و عذاب دردناکی موجود است. [[«غُصَّةٍ»: هرچیزی که در گلو گیر کند و نه بیرون بیاید و نه درون برود. همچون استخوان و خار (نگا: ابراهیم / 17، دخان / 43 - 46، غاشیه / 6).]] |
|
5489 | 73 | 14 | يوم ترجف الأرض والجبال وكانت الجبال كثيبا مهيلا |
| | | روزی، زمین و کوهها سخت به لرزش و جنبش درمیآید و (چنان کوهها در هم کوبیده میشود که) کوهها به تودههای پراکنده و تپههای ریگ روان تبدیل میگردد. [[«تَرْجُفُ»: میلرزد و میجنبد (نگا: اعراف / 78 و 91 و 155، عنکبوت / 37). «کَثِیباً»: توده شن. تپه ریگ. «مَهِیلاً»: پراکنده. روان. اسم مفعول از ماده (هیل).]] |
|
5490 | 73 | 15 | إنا أرسلنا إليكم رسولا شاهدا عليكم كما أرسلنا إلى فرعون رسولا |
| | | (ای اهل مکّه!) ما پیغمبری را به سوی شما فرستادهایم که (در روز قیامت) گواه بر شما است، همان گونه که به سوی فرعون پیغمبری را فرستاده بودیم. [[«رَسُولاً»: مراد حضرت محمّد (ص) است. «شَاهِداً»: (نگا: نساء / 41).]] |
|
5491 | 73 | 16 | فعصى فرعون الرسول فأخذناه أخذا وبيلا |
| | | فرعون با آن پیغمبر به مخالفت برخاست، و ما هم او را به سختی فرو گرفتیم (و به مجازات شدیدی گرفتار ساختیم). [[«وَبِیلاً»: سخت و شدید. سنگین. «فَأَخَذْنَاهُ»: (نگا: اعراف / 130، عنکبوت / 40).]] |
|
5492 | 73 | 17 | فكيف تتقون إن كفرتم يوما يجعل الولدان شيبا |
| | | اگر کافر شوید، چگونه خود را از (عذاب شدید) روزی برکنار میدارید که (ترس و هراس آن) کودکان را پیر میسازد؟! [[«الْوِلْدَانَ»: جمع وَلید، کودکان (نگا: نساء / 75، شعراء / 18). نوجوانان (نگا: انسان / 19). «شِیباً»: جمع أَشْیَب، پیران مو سپید.]] |
|
5493 | 73 | 18 | السماء منفطر به كان وعده مفعولا |
| | | در آن روز آسمان (با همهی قوّت و عظمتی که دارد، از خوف و هول قیامت) از هم شکافته میگردد. وعدهی خدا قطعاً به وقوع میپیوندد. [[«مُنفَطِرٌ»: شکافته. «وَعْدُهُ»: مراد حوادث روز قیامت است که خدا از آنها خبر داده است. «مَفْعُولاً»: انجام پذیرفته (نگا: نساء / 47، انفال / 42 و 44، اسراء / 5 و 108، احزاب / 37).]] |
|
5494 | 73 | 19 | إن هذه تذكرة فمن شاء اتخذ إلى ربه سبيلا |
| | | اینها اندرز و یادآوری است، هرکس که خواستار (استفادهی از آنها) است، او راهی را به سوی پروردگار خود برمیگزیند (و خویشتن را به سعادت ابدی میرساند). [[«تَذْکِرَةٌ»: پند و اندرز. تذکّر و یادآوری. «فَمَن شَآءَ ...»: مردمان در انتخاب راه یا چاه آزادند (نگا: کهف / 29). مفعول (شَآءَ) محذوف است و میتواند از جنس جواب و مقدّر باشد. یعنی: فَمَن شَآءَ اتِّخَاذَ سَبِیلٍ إِلی رَبِّهِ تَعَالیَ اتَّخَذَ. یا این که به مناسبت ماقبل، پند گرفتن مقدّر شود. یعنی: فَمَن شَآءَ الإِتِّعَاظَ اتَّخَذَ إِلی رَبِّهِ سَبِیلاً. بدین مفهوم که هر که قصد دارد که پند گیرد، با ایمان و طاعت، به خدا خود را نزدیک سازد.]] |
|
5495 | 73 | 20 | إن ربك يعلم أنك تقوم أدنى من ثلثي الليل ونصفه وثلثه وطائفة من الذين معك والله يقدر الليل والنهار علم أن لن تحصوه فتاب عليكم فاقرءوا ما تيسر من القرآن علم أن سيكون منكم مرضى وآخرون يضربون في الأرض يبتغون من فضل الله وآخرون يقاتلون في سبيل الله فاقرءوا ما تيسر منه وأقيموا الصلاة وآتوا الزكاة وأقرضوا الله قرضا حسنا وما تقدموا لأنفسكم من خير تجدوه عند الله هو خيرا وأعظم أجرا واستغفروا الله إن الله غفور رحيم |
| | | پروردگارت میداند که تو و گروهی از کسانی که با تو هستند، نزدیک به دو سوم شب، یا نصف، و یا یک سوم آن را (نمیخوابید و به عبادت میپردازید و) به نماز میایستید. خدا است که اوقات شب و روز را میداند و دقیقاً تعیین میکند. او میداند که شما نمیتوانید (ساعات شب و روز را دقیقاً تعیین کنید و) حساب آن را داشته باشید، لذا (برای شما تخفیف قائل شد و) بر شما بخشید. پس آن مقدار از قرآن را (در نماز) بخوانید که برایتان میسّر است. خدا میداند که کسانی از شما بیمار میشوند، و گروهی دیگر برای جستجوی روزی و به دست آوردن نعمت خدا در زمین مسافرت میکنند، و دستهی دیگر در راه خدا میجنگند. لذا آن مقدار که برایتان ممکن است و توانائی دارید (در نماز شبانه) قرآن بخوانید. نماز بگزارید، و زکات مال به در کنید، و قرضالحسنه به خدا دهید. هر خوبی و خیری را که برای خود پیشاپیش میفرستید، آن را نزد خداوند بهتر و با پاداش بیشتری خواهید یافت. از خدا آمرزش بخواهید، چرا که خدا آمرزگار و مهربان است. [[«أَدْنی»: کمتر. «یُقَدِّرُ الَّیْلَ وَ النَّهَارَ»: شب و روز را تعیین و اندازهگیری میکند. حساب شب و روز را دارد. «یَضْرِبُونَ»: به سفر میپردازند (نگا: مائده / 106). «أَقْرِضُوا اللهَ قَرْضاً حَسَناً»: (نگا: بقره / 245، مائده / 12، حدید / 11 و 18، تغابن / 17). «هُوَ خَیْراً»: واژه (هُوَ) ضمیر فصل و یا تأکید ضمیر (ه) در (تَجِدُوهُ) است (نگا: آلوسی). واژه (خَیْراً) مفعولٌبه دوم (تَجِدُوهُ) است.]] |
|
5496 | 74 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم يا أيها المدثر |
| | | ای جامه بر سر کشیده (و در بستر خواب آرمیده!). [[«مُدَّثِّرُ»: کسی که جامه بر سر کشیده باشد. اصل آن (الْمُتَدَثِّرُ) است. مخاطب پیغمبر اسلام است که از تمسخر کفّار و سخنان ناروای ایشان به خانه خود رفته و جامهای بر سر میکشد، و یا به بستر میرود. امّا فرمان آسمانی او را به جدّ و جهد در کار تبلیغ میخواند. یا مراد جامه نبوّت و پیغمبری است (نگا: قاسمی).]] |
|
5497 | 74 | 2 | قم فأنذر |
| | | برخیز و (مردمان را از عذاب یزدان) بترسان! [[«قُمْ»: برخیز. کوشا باش! (نگا: قاسمی).]] |
|