نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5458 | 72 | 11 | وأنا منا الصالحون ومنا دون ذلك كنا طرائق قددا |
| | | برخی از ما تسلیم فرمان خدا و پرهیزگارند، و بعضی از ما جز این، (یعنی نافرمان و بیدین). اصلاً ما فرقهها و گروههای متفاوت و گوناگونی هستیم. [[«دُونَ»: جز. سوای. «طَرَآئِقَ»: جمع طریقه، راهها و روشها. مراد مردمان صاحب راهها و روشهای گوناگون است. «قِدَداً»: جمع قِدَّة: فِرقه. دسته. گروه.]] |
|
5459 | 72 | 12 | وأنا ظننا أن لن نعجز الله في الأرض ولن نعجزه هربا |
| | | ما یقین داریم که هرگز نمیتوانیم بر ارادهی خداوند در زمین غالب شویم، و نمیتوانیم از پنجهی قدرت او فرار کنیم. (بنابراین، وقتی که نه راه غلبه وجود دارد، و نه راه گریز، چارهای جز تسلیم فرمان دادگرانهی او نیست). [[«ظَنَنَّا»: یقین داریم. قطعاً دانستهایم. «هَرَباً»: گریز. فرار. مصدر است و به معنی اسم فاعل، یعنی (هَارِبِینَ) بوده و حال است.]] |
|
5460 | 72 | 13 | وأنا لما سمعنا الهدى آمنا به فمن يؤمن بربه فلا يخاف بخسا ولا رهقا |
| | | ما هنگامی که رهنمود (قرآن را) شنیدیم، بدان ایمان آوردیم. هر کس که به پروردگارش ایمان بیاورد، نه از کاستی (پاداش) میترسد، و نه از ستم (حاصل از افزودن بر بدیهایش). [[«الْهُدی»: رهنمود. مراد قرآن است (نگا: بقره / 185). «بَخْساً»: نقصان. کاهش. مراد کاستن از حسنات است. «رَهَقاً»: ستم. مراد افزایش بر سیّئات، و دچار ساختن به خواری و ذلّت آخرت است.]] |
|
5461 | 72 | 14 | وأنا منا المسلمون ومنا القاسطون فمن أسلم فأولئك تحروا رشدا |
| | | در میان ما، فرمانبرداران، و منحرفان و بیدادگرانند. آنان که فرمانبردارند، هدایت و خیر را برگزیدهاند. [[«الْمُسْلِمُونَ»: (نگا: بقره / 132 و 133 و 136). «الْقَاسِطُونَ»: کجروان و منحرفان. ستمگران و بیدادگران. «تَحَرَّوْا»: قصد کردند و گرائیدند. برگزیدند. تحرّی، به معنی تلاش برای شناخت چیزی که راستتر و بهتر است (نگا: معجمالفاظ القرآنالکریم).]] |
|
5462 | 72 | 15 | وأما القاسطون فكانوا لجهنم حطبا |
| | | و امّا آنان که ستمگر و بیدادگرند، هیزم و هیمهی دوزخ هستند. [[«حَطَباً»: هیزم. هیمه.]] |
|
5463 | 72 | 16 | وأن لو استقاموا على الطريقة لأسقيناهم ماء غدقا |
| | | اگر آدمیان و پریان بر راستای راه (یکتاپرستی و فرمانبرداری از اوامر و نواهی الهی) ماندگار بمانند، آب زیاد (و نعمت فراوان) بهرهی ایشان میگردانیم. [[«الطَّرِیقَهِ»: راه. مراد راه خداشناسی و فرمانبرداری، یا به عبارت دیگر، آئین اسلام است. «غَدَقاً»: فراوان. زیاد. «مَآءً غَدَقاً»: آب فراوان، که نماد و سبب نعمت فراوان است.]] |
|
5464 | 72 | 17 | لنفتنهم فيه ومن يعرض عن ذكر ربه يسلكه عذابا صعدا |
| | | هدف این است که ما آنان را با این نعمت فراوان بیازمائیم، و هر کس از ذکر و یاد پروردگارش رویگردان گردد، او را به عذاب سخت و طاقت فرسائی داخل میگرداند. [[«یَسْلُکْهُ»: داخل میگرداند (نگا: قصص / 32، حاقّه / 32). «صَعَداً»: سخت. غیر قابل تحمّل. طاقتفرسا.]] |
|
5465 | 72 | 18 | وأن المساجد لله فلا تدعوا مع الله أحدا |
| | | مسجدها مختصّ پرستش خدا است، و (در آنها) کسی را با خدا پرستش نکنید. [[«أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلّهِ»: مساجد از آن خدا است. مراد این است که مساجد مختصّ عبادت خدا است، لذا در آنها کسی را با خدا عبادت نکنید. «لا تَدْعُوا»: مپرستید. عبادت نکنید.]] |
|
5466 | 72 | 19 | وأنه لما قام عبد الله يدعوه كادوا يكونون عليه لبدا |
| | | (به من وحی شده است که) چون بندهی خدا (محمّد) بر پای ایستاد (و شروع به نماز و خواندن قرآن در آن کرد) و به پرستش خداوند پرداخت، کافران پیرامون او تنگِ یکدیگر ازدحام کردند. [[«عَبْدُاللهِ»: مراد حضرت محمّد است. «لِبَد»: جمع لِبْدَة، متراکم و انباشته. مجازاً به معنی گروه و دسته تنگ یکدیگر و پشت سر هم است.]] |
|
5467 | 72 | 20 | قل إنما أدعو ربي ولا أشرك به أحدا |
| | | بگو: تنها پروردگارم را میپرستم و کسی را انباز او نمیکنم. [[«أَدْعُو»: میپرستم. به کمک میطلبم. الف زائدی در رسمالخطّ قرآنی در آخر دارد.]] |
|