نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5454 | 72 | 7 | وأنهم ظنوا كما ظننتم أن لن يبعث الله أحدا |
| | | و (انسانهای کافر) گمان بردهاند، همان گونه که شما (پریهای کافر) گمان بردهاید، که خداوند هرگز کسی را پیغمبر نمیسازد، و کسی را دوباره زنده نمیگرداند. [[«لَن یَبْعَثَ اللهُ أَحَداً»: خداوند هرگز کسی را پیغمبر نمیسازد و برای تبلیغ روانه نمیدارد. خداوند هرگز کسی را پس از مرگ زندگی دوباره نمیبخشد و قیامت و رستاخیزی در میان نمیباشد.]] |
|
5455 | 72 | 8 | وأنا لمسنا السماء فوجدناها ملئت حرسا شديدا وشهبا |
| | | ما قصد آسمان کردیم، و همه جای آن را پر از محافظان و نگهبانان نیرومند (ملائکه) و شهابها (ی سوزنده) یافتیم. [[«لَمَسْنَا»: قصد کریم. طلبیدیم و جستجو کردیم. لمس به معنی مس کردن و پسودن است، ولی در اینجا مراد قصد کردن و رو نمودن است. «حَرَساً»: اسم جمع است، و یا جمع حارِس است: محافظان. نگهبانان. مراد فرشتگان است. «شُهُب»: جمع شِهاب، آذرخشها (نگا: حجر / 18). «شَدِیداً»: وزن فَعِیل، مفرد و جمع در آن یکسان است.]] |
|
5456 | 72 | 9 | وأنا كنا نقعد منها مقاعد للسمع فمن يستمع الآن يجد له شهابا رصدا |
| | | ما (پیش از این) در گوشهها و کنارهای آسمان برای استراق سمع مینشستیم (و کسب خبر میکردیم) ولی اکنون هر کس بخواهد گوش فرا دهد، شهاب آمادهای را در کمین خود مییابد که به سوی او نشانه میرود. [[«مَقَاعِدَ»: جمع مَقْعَد، نشیمنگاهها. جایگاهها. مراد اطراف و اکنافی است که بشود در آنجاها نشست و کمین کرد. «رَصَداً»: آماده و نشانه گرفته شده. مصدر است و در معنی اسم مفعول، یعنی مَرْصُود به کار رفته است. یا این که به معنی راصِد، یعنی نگهبان است.]] |
|
5457 | 72 | 10 | وأنا لا ندري أشر أريد بمن في الأرض أم أراد بهم ربهم رشدا |
| | | ما نمیدانیم که آیا برای ساکنان زمین شرّ و بلا در نظر گرفته شده است، و یا این که پروردگارشان خیر و هدایت ایشان را خواسته است؟ [[«أُرِیدَ»: اراده شده است. مقدّر گشته است. «رَشَداً»: هدایت و رهنمود. مراد خیر و برکت مادی و معنوی است.]] |
|
5458 | 72 | 11 | وأنا منا الصالحون ومنا دون ذلك كنا طرائق قددا |
| | | برخی از ما تسلیم فرمان خدا و پرهیزگارند، و بعضی از ما جز این، (یعنی نافرمان و بیدین). اصلاً ما فرقهها و گروههای متفاوت و گوناگونی هستیم. [[«دُونَ»: جز. سوای. «طَرَآئِقَ»: جمع طریقه، راهها و روشها. مراد مردمان صاحب راهها و روشهای گوناگون است. «قِدَداً»: جمع قِدَّة: فِرقه. دسته. گروه.]] |
|
5459 | 72 | 12 | وأنا ظننا أن لن نعجز الله في الأرض ولن نعجزه هربا |
| | | ما یقین داریم که هرگز نمیتوانیم بر ارادهی خداوند در زمین غالب شویم، و نمیتوانیم از پنجهی قدرت او فرار کنیم. (بنابراین، وقتی که نه راه غلبه وجود دارد، و نه راه گریز، چارهای جز تسلیم فرمان دادگرانهی او نیست). [[«ظَنَنَّا»: یقین داریم. قطعاً دانستهایم. «هَرَباً»: گریز. فرار. مصدر است و به معنی اسم فاعل، یعنی (هَارِبِینَ) بوده و حال است.]] |
|
5460 | 72 | 13 | وأنا لما سمعنا الهدى آمنا به فمن يؤمن بربه فلا يخاف بخسا ولا رهقا |
| | | ما هنگامی که رهنمود (قرآن را) شنیدیم، بدان ایمان آوردیم. هر کس که به پروردگارش ایمان بیاورد، نه از کاستی (پاداش) میترسد، و نه از ستم (حاصل از افزودن بر بدیهایش). [[«الْهُدی»: رهنمود. مراد قرآن است (نگا: بقره / 185). «بَخْساً»: نقصان. کاهش. مراد کاستن از حسنات است. «رَهَقاً»: ستم. مراد افزایش بر سیّئات، و دچار ساختن به خواری و ذلّت آخرت است.]] |
|
5461 | 72 | 14 | وأنا منا المسلمون ومنا القاسطون فمن أسلم فأولئك تحروا رشدا |
| | | در میان ما، فرمانبرداران، و منحرفان و بیدادگرانند. آنان که فرمانبردارند، هدایت و خیر را برگزیدهاند. [[«الْمُسْلِمُونَ»: (نگا: بقره / 132 و 133 و 136). «الْقَاسِطُونَ»: کجروان و منحرفان. ستمگران و بیدادگران. «تَحَرَّوْا»: قصد کردند و گرائیدند. برگزیدند. تحرّی، به معنی تلاش برای شناخت چیزی که راستتر و بهتر است (نگا: معجمالفاظ القرآنالکریم).]] |
|
5462 | 72 | 15 | وأما القاسطون فكانوا لجهنم حطبا |
| | | و امّا آنان که ستمگر و بیدادگرند، هیزم و هیمهی دوزخ هستند. [[«حَطَباً»: هیزم. هیمه.]] |
|
5463 | 72 | 16 | وأن لو استقاموا على الطريقة لأسقيناهم ماء غدقا |
| | | اگر آدمیان و پریان بر راستای راه (یکتاپرستی و فرمانبرداری از اوامر و نواهی الهی) ماندگار بمانند، آب زیاد (و نعمت فراوان) بهرهی ایشان میگردانیم. [[«الطَّرِیقَهِ»: راه. مراد راه خداشناسی و فرمانبرداری، یا به عبارت دیگر، آئین اسلام است. «غَدَقاً»: فراوان. زیاد. «مَآءً غَدَقاً»: آب فراوان، که نماد و سبب نعمت فراوان است.]] |
|