نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5449 | 72 | 2 | يهدي إلى الرشد فآمنا به ولن نشرك بربنا أحدا |
| | | همگان را به راه راست رهنمود میسازد، و ما بدان ایمان آوردهایم (و دیگر از ایمان خود بر نمیگردیم و یکتاپرستی را در پیش میگیریم، و) کسی را انباز پروردگارمان نمیسازیم. [[«الرُّشْدِ»: راه راست و درستی که پویندگان را به سر منزل سعادت و کمال میرساند.]] |
|
5450 | 72 | 3 | وأنه تعالى جد ربنا ما اتخذ صاحبة ولا ولدا |
| | | جلال و عظمت پروردگار ما والا است، او همسر و فرزندی بر نگرفته است. [[«أَنَّهُ»: عطف بر (إِنَّا سَمِعْنَا) با تقدیر فعل مناسب همچون (نَعْلَمُ) است: فَقَالُوا وَ نَعْلَمُ أَنَّهُ تَعَالی. یا این که عطف بر ضمیر (ه) است: فَآمَنَّا بِأَنَّهُ. «جَدُّ»: جلال و عظمت. فاعل فعل (تَعالی) است.]] |
|
5451 | 72 | 4 | وأنه كان يقول سفيهنا على الله شططا |
| | | نادانان ما دربارهی خداوند سخنان ناروائی میگفتهاند. [[«سَفِیهُ»: نادان. مراد جنس سفیه است. لذا شامل اهریمن و سپاهیان او میگردد (نگا: المصحف المیسّر). «شَطَطاً»: سخنان دور از حقیقت. اقوال نادرست (نگا: الکهف / 14).]] |
|
5452 | 72 | 5 | وأنا ظننا أن لن تقول الإنس والجن على الله كذبا |
| | | و ما (پیش از این) چنین میپنداشتیم که آدمیان و پریان هرگز بر خدا دروغ نمیبندند (و از زبان خدا دروغ نمیگویند و بدو نسبتهای ناروائی - همچون داشتن زن و فرزند - نمیدهند). [[«لَن تَقُولَ ... کَذِباً»: این سخن ممکن است اشاره به تقلید کورکورانهای باشد که این گروه از پریان قبلاً از دیگران داشتهاند و برای خدا انباز و همگون و زن و فرزند قرار میدادهاند.]] |
|
5453 | 72 | 6 | وأنه كان رجال من الإنس يعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا |
| | | و کسانی از انسانها به کسانی از پریها پناه میآوردند، و بدین وسیله بر گمراهی و سرکشی ایشان میافزودند. [[«رَهَقاً»: سفاهت و جهالت. گمراهی و سرکشی. «فَزَادَهُمْ رَهَقاً»: پناه بردن انسانها به پریان، بر سفاهت و سرکشی و گمراهسازی بیشتر پریها میافزوده است. برخی گفتهاند: پناه بردن انسانها به پریها، بر گمراهی و سرکشی و بزهکاری خود انسانها میافزوده است.]] |
|
5454 | 72 | 7 | وأنهم ظنوا كما ظننتم أن لن يبعث الله أحدا |
| | | و (انسانهای کافر) گمان بردهاند، همان گونه که شما (پریهای کافر) گمان بردهاید، که خداوند هرگز کسی را پیغمبر نمیسازد، و کسی را دوباره زنده نمیگرداند. [[«لَن یَبْعَثَ اللهُ أَحَداً»: خداوند هرگز کسی را پیغمبر نمیسازد و برای تبلیغ روانه نمیدارد. خداوند هرگز کسی را پس از مرگ زندگی دوباره نمیبخشد و قیامت و رستاخیزی در میان نمیباشد.]] |
|
5455 | 72 | 8 | وأنا لمسنا السماء فوجدناها ملئت حرسا شديدا وشهبا |
| | | ما قصد آسمان کردیم، و همه جای آن را پر از محافظان و نگهبانان نیرومند (ملائکه) و شهابها (ی سوزنده) یافتیم. [[«لَمَسْنَا»: قصد کریم. طلبیدیم و جستجو کردیم. لمس به معنی مس کردن و پسودن است، ولی در اینجا مراد قصد کردن و رو نمودن است. «حَرَساً»: اسم جمع است، و یا جمع حارِس است: محافظان. نگهبانان. مراد فرشتگان است. «شُهُب»: جمع شِهاب، آذرخشها (نگا: حجر / 18). «شَدِیداً»: وزن فَعِیل، مفرد و جمع در آن یکسان است.]] |
|
5456 | 72 | 9 | وأنا كنا نقعد منها مقاعد للسمع فمن يستمع الآن يجد له شهابا رصدا |
| | | ما (پیش از این) در گوشهها و کنارهای آسمان برای استراق سمع مینشستیم (و کسب خبر میکردیم) ولی اکنون هر کس بخواهد گوش فرا دهد، شهاب آمادهای را در کمین خود مییابد که به سوی او نشانه میرود. [[«مَقَاعِدَ»: جمع مَقْعَد، نشیمنگاهها. جایگاهها. مراد اطراف و اکنافی است که بشود در آنجاها نشست و کمین کرد. «رَصَداً»: آماده و نشانه گرفته شده. مصدر است و در معنی اسم مفعول، یعنی مَرْصُود به کار رفته است. یا این که به معنی راصِد، یعنی نگهبان است.]] |
|
5457 | 72 | 10 | وأنا لا ندري أشر أريد بمن في الأرض أم أراد بهم ربهم رشدا |
| | | ما نمیدانیم که آیا برای ساکنان زمین شرّ و بلا در نظر گرفته شده است، و یا این که پروردگارشان خیر و هدایت ایشان را خواسته است؟ [[«أُرِیدَ»: اراده شده است. مقدّر گشته است. «رَشَداً»: هدایت و رهنمود. مراد خیر و برکت مادی و معنوی است.]] |
|
5458 | 72 | 11 | وأنا منا الصالحون ومنا دون ذلك كنا طرائق قددا |
| | | برخی از ما تسلیم فرمان خدا و پرهیزگارند، و بعضی از ما جز این، (یعنی نافرمان و بیدین). اصلاً ما فرقهها و گروههای متفاوت و گوناگونی هستیم. [[«دُونَ»: جز. سوای. «طَرَآئِقَ»: جمع طریقه، راهها و روشها. مراد مردمان صاحب راهها و روشهای گوناگون است. «قِدَداً»: جمع قِدَّة: فِرقه. دسته. گروه.]] |
|