نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5417 | 70 | 42 | فذرهم يخوضوا ويلعبوا حتى يلاقوا يومهم الذي يوعدون |
| | | آنان را به حال خود واگذار تا به باطل خود فرو روند و به بازیچه بنشینند، تا زمانی که به روزی میرسند که بدیشان وعده داده شده است، (آن وقت میدانند که چه کار کردهاند). [[«فَذَرْهُمْ ... یُوعَدُونَ»: (نگا: زخرف / 83).]] |
|
5418 | 70 | 43 | يوم يخرجون من الأجداث سراعا كأنهم إلى نصب يوفضون |
| | | آن روزی که از گورها شتابان بیرون میشوند، گوئی که به سوی بتهایشان میدوند! [[«الأجْدَاثِ»: جمع جَدَث، گورها. (نگا: یس / 51، قمر / 7). «سِرَاعاً»: جمع سَرِیع، شتابان. «نُصُبٍ»: بتها (نگا: مائده / 3 و 90). نشانه راه. علائم راهنمائی. در این صورت معنی آیه چنین میشود: آن روزی که از گورها شتابان بیرون میآیند، گوئی (سرگشتگانی هستند که راه را گم کردهاند و هم اینک چشمانشان به علائم و نشانههای راه افتاده است و) به سوی علائم و نشانههای راه میدوند. «یُوفِضُونَ»: شتاب میگیرند. سرعت میگیرند. میدوند.]] |
|
5419 | 70 | 44 | خاشعة أبصارهم ترهقهم ذلة ذلك اليوم الذي كانوا يوعدون |
| | | در حالی که چشمانشان (از هول و هراس) به زیر افتاده است، و خواری و پستی ایشان را فرو گرفته است. (بدیشان گفته میشود:) این همان روزی است که به شما وعده داده میشد. [[«خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ»: (نگا: قلم / 43).]] |
|
5420 | 71 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم إنا أرسلنا نوحا إلى قومه أن أنذر قومك من قبل أن يأتيهم عذاب أليم |
| | | ما نوح را به سوی قومش فرستادیم (و بدو دستور دادیم) که قوم خود را (از عذاب خدا) بترسان، پیش از آن که عذاب دردناکی به سراغ ایشان بیاید. [[«عَذَابٌ أَلِیمٌ»: این عذاب دردناک ممکن است عذاب دنیا باشد یا عذاب آخرت، یا هر دو.]] |
|
5421 | 71 | 2 | قال يا قوم إني لكم نذير مبين |
| | | گفت: ای قوم من! من برای شما بیم دهندهی روشن و روشنگرم. [[«نَذِیرٌ مُّبِینٌ»: (نگا: اعراف / 184، هود / 25، حجر / 89).]] |
|
5422 | 71 | 3 | أن اعبدوا الله واتقوه وأطيعون |
| | | خدا را بپرستید، و از او بترسید، و از من فرمانبرداری کنید. [[«أَنْ»: حرف تفسیریّه است.]] |
|
5423 | 71 | 4 | يغفر لكم من ذنوبكم ويؤخركم إلى أجل مسمى إن أجل الله إذا جاء لا يؤخر لو كنتم تعلمون |
| | | (اگر دعوت مرا بپذیرید) خداوند گناهان شما را میآمرزد، و تا اجل نهائی مرگ شما را به تأخیر میاندازد. امّا اگر متوجّه باشید، هنگامی که اجل نهائی الهی فرا رسد، تأخیر پیدا نمیکند. [[«یُؤَخِّرْکُمْ»: شما را به تأخیر میاندازد. مراد طول عمر بخشیدن و به آن برکت دادن است. حکمت خدا مقتضی آن است که ملّتی که ایمان داشته باشد و جاده عدل و داد را در پیش گیرد، بیشتر زیست کند و از طول عمر برخوردار شود، و ملّتی که کفر و فساد و ظلم و زور را در پیش گیرد، هرچه زودتر نابود گردد (نگا: المصحفالمیسّر). امّا در هر صورت، سر رسید عمر یا اجل نهائی در وقت خود فرا میرسد و پَسی و پیشی در آن نیست. به عبارت دیگر، انسان دارای دو اجل است: یکی اجل معلّق، که مشروط به عوامل و اسباب بوده و قابل تغییر است، و دیگری اجل مُبْرَم، که حتمی است و مقیّد به چیزی نبوده و قابل تغییر و تعجیل و تأخیر نیست (نگا: نمونه. التفسیر القرآنی للقرآن). «أَجَلٍ مُّسَمّیً»: (نگا: انعام / 2، اعراف / 34، یونس / 49، هود / 3).]] |
|
5424 | 71 | 5 | قال رب إني دعوت قومي ليلا ونهارا |
| | | نوح گفت: پروردگارا! من قوم خود را شب و روز (به سوی ایمان به تو) فرا خواندهام. [[«لَیْلاً وَ نَهَاراً»: شب و روز. مراد استمرار در دعوت است.]] |
|
5425 | 71 | 6 | فلم يزدهم دعائي إلا فرارا |
| | | امّا دعوت و فرا خواندنم تنها بر گریز ایشان افزود! [[«دُعَآئِی»: دعوت من. فرا خواندن و رهنمود کردن من.]] |
|
5426 | 71 | 7 | وإني كلما دعوتهم لتغفر لهم جعلوا أصابعهم في آذانهم واستغشوا ثيابهم وأصروا واستكبروا استكبارا |
| | | من هر زمان که ایشان را دعوت کردهام تا (ایمان بیاورند و) تو آنان را بیامرزی، انگشتهای خود را به گوشهایشان فرو کردهاند (تا ندای حق را نشنوند) و جامههایشان را بر سر کشیدهاند (تا قیافهی مرا نبینند) و (در فسق و فجور و ظلم و زور بیشتر فرو رفتهاند و بر کفر) پافشاری کردهاند و سخت سرکشی نموده و بزرگی فروختهاند. [[«جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ»: (نگا: بقره / 19). انگشت در گوش فرو کردن، کنایه از گوش فرا ندادن، و خود را از شنیدن حق کر کردن است. «إسْتَغْشَوْا»: جامه بر سر کشیدند. جامه بر خود پیچیدن و خویشتن را به زیر جامه کردن، کنایه از نفرت و عداوت است. «إِسْتَکْبَرُوا»: (نگا: نساء / 173، اعراف / 36 و 40).]] |
|