نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
5410 | 70 | 35 | أولئك في جنات مكرمون |
| | | آنان (که دارای چنین صفاتی باشند) در باغهای بهشت مورد احترام و اکرام هستند. [[«مُکْرَمُونَ»: اشخاص مورد احترام و اکرام. کسانی که گرامی و عزیزند.]] |
|
5411 | 70 | 36 | فمال الذين كفروا قبلك مهطعين |
| | | کافران را چه شده است که به سوی تو شتابان میآیند (و گردن میکشند و به سخنان تو گوش فرا میدهند؟). [[«مَا لِلَّذِینَ کَفَرُوا؟»: کافران را چه خبر است؟ بیدینان را چه میشود؟ در رسمالخطّ قرآنی (مالِ الَّذینَ کَفَرُوا) نوشته شده است. «مُهْطِعِینَ»: جمع مُهْطِع، در شتاب، شتابنده (نگا: ابراهیم / 43، قمر / 8). کافران با عجله به خدمت پیغمبر میآمدند تا کلام او را بشنوند و کسب خبر کنند، و آن را وسیله استهزاء و مایه تمسخر کنند (نگا: المصحفالمیسّر).]] |
|
5412 | 70 | 37 | عن اليمين وعن الشمال عزين |
| | | دسته دسته، در راست و چپ (تو حلقه میزنند و) قرار میگیرند. [[«عِزِینَ»: گروه گروه. دستههای پراکنده. مفرد آن (عِزَة) از ماده (عزو) (نگا: مجمع البیان الحدیث). حال است.]] |
|
5413 | 70 | 38 | أيطمع كل امرئ منهم أن يدخل جنة نعيم |
| | | آیا هر یک از ایشان امیدوارند که به بهشت پر نعمت وارد شوند (چرا که خویشتن را در پیشگاه خدا بالاتر و گرامیتر از مؤمنان میدانند؟). [[«أَیَطْمَعُ کُلُّ امْرِئٍ»: کافران و مشرکان خودخواه و خودپرست، دارا و مرفه بودن خود را نشانه عزّت و احترام در پیشگاه خدا میدانستند، و قدرت مادی دنیوی را دلیل بر بلندی مقام و محبوبیت اخروی خود میگرفتند (نگا: روح المعانی، روح البیان).]] |
|
5414 | 70 | 39 | كلا إنا خلقناهم مما يعلمون |
| | | هرگز! (این همه غرور بیجا چیست؟). ما ایشان را از چیزی که خودشان میدانند (از قطرهی آب گندیده و بدبوئی، منی نام) آفریدهایم. [[«کَلاّ!»: نه چنین است که میپندارند! «مِمَّا»: از چیزی که مراد منی و نطفه است.]] |
|
5415 | 70 | 40 | فلا أقسم برب المشارق والمغارب إنا لقادرون |
| | | سوگند به پروردگار خاورها و باخترها که توانائیم! [[«الْمَشَارِقِ و الْمَغَارِبِ»: (نگا: رحمن / 17، صافّات / 5).]] |
|
5416 | 70 | 41 | على أن نبدل خيرا منهم وما نحن بمسبوقين |
| | | توانائیم بر این که جای ایشان را به کسانی بدهیم که از آنان بهترند، و ما هیچ وقت مغلوب و شکست خورده نخواهیم بود. [[«أَن نُّبَدِّلَ»: (نگا: محمّد / 38). «بِمَسْبُوقِینَ»: (نگا: واقعه / 60).]] |
|
5417 | 70 | 42 | فذرهم يخوضوا ويلعبوا حتى يلاقوا يومهم الذي يوعدون |
| | | آنان را به حال خود واگذار تا به باطل خود فرو روند و به بازیچه بنشینند، تا زمانی که به روزی میرسند که بدیشان وعده داده شده است، (آن وقت میدانند که چه کار کردهاند). [[«فَذَرْهُمْ ... یُوعَدُونَ»: (نگا: زخرف / 83).]] |
|
5418 | 70 | 43 | يوم يخرجون من الأجداث سراعا كأنهم إلى نصب يوفضون |
| | | آن روزی که از گورها شتابان بیرون میشوند، گوئی که به سوی بتهایشان میدوند! [[«الأجْدَاثِ»: جمع جَدَث، گورها. (نگا: یس / 51، قمر / 7). «سِرَاعاً»: جمع سَرِیع، شتابان. «نُصُبٍ»: بتها (نگا: مائده / 3 و 90). نشانه راه. علائم راهنمائی. در این صورت معنی آیه چنین میشود: آن روزی که از گورها شتابان بیرون میآیند، گوئی (سرگشتگانی هستند که راه را گم کردهاند و هم اینک چشمانشان به علائم و نشانههای راه افتاده است و) به سوی علائم و نشانههای راه میدوند. «یُوفِضُونَ»: شتاب میگیرند. سرعت میگیرند. میدوند.]] |
|
5419 | 70 | 44 | خاشعة أبصارهم ترهقهم ذلة ذلك اليوم الذي كانوا يوعدون |
| | | در حالی که چشمانشان (از هول و هراس) به زیر افتاده است، و خواری و پستی ایشان را فرو گرفته است. (بدیشان گفته میشود:) این همان روزی است که به شما وعده داده میشد. [[«خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ»: (نگا: قلم / 43).]] |
|